جنگ روسیه و اوکراین حدوداً از سه ماه گذشته آغاز شده و تا امروز مقاومت اوکراین و حملات روسیه تداوم داشته است. هرچند با شروع جنگ در اوکراین انتظار میرفت که روسیه ظرف چند روز به پایتخت این کشور رسیده و با فتح کییف، جنگ را به پایان برساند اما مقاومت مردمی در کنار رئیسجمهور تا امروز به طول انجامیده است. ولادیمیر زلنسکی با بهرهمندی از رسانهها و فضای مجازی موفق شد تا توجه جامعه بینالمللی را به سمت اوکراین جلب کند و رهبران غرب را تحت تاثیر قرار دهد تا ضمن دیدار با برخی از آنها، تسلیحاتی را در اختیار این کشور قرار دهند. اما نکته حائز اهمیت در ارسال کمکهای غرب این است که اولاً ملاقاتهای رهبران غرب پیام اعلانی و نه اعمالی حمایت از اوکراین برای پوتین داشت و ثانیاً تجهیزات ارسال شده در محیط عملیاتی و مواجهه اوکراین با روسیه، تغییر چشمگیری ایجاد نکرد.
جدول1- کمکهای نظامی غرب به اوکراین[1]
ردیف |
کشور ارسالکننده |
نوع تجهیزات |
1 |
بریتانیا |
استاراستریک |
2 |
آمریکا |
ضدتانک جاولین آ ت 4 سامانههای راکتی لیزری تجهیزات دید در شب سامانههای مخابراتی امن انواع مسلسلها خدمات تصویربداری ماهواره تجارتی تجهیزات پزشکی |
3 |
ترکیه و لهستان |
پهپاد بیرقدار (بخشی از سفارش 48 فروندی سالهای قبل اوکراین و ترکیه است) ادوات نظامی که ماهیت پارتیزانی و چریکی دارند. |
4 |
سوئد و فنلاند |
جلیقه ضدگلوله کلاهخود سلاح انفرادی راکتاندازدستیضدتانک ام-72 ئنهزارآ ت 4
|
5 |
فرانسه |
موشکهای یک بار مصرف پیکاس موشکاندازهای قدیمی میلان تعداد محدودی موشک |
6 |
پرتغال |
سلاحهای قدیمی ژ 3 |
7 |
آلمان |
موشکهای دستی ضدهوایی سام-7 سلاح ضدزره آر پی جی 17 آر پی جی 22 |
8 |
اسلواکی |
سامانه اس 300 |
به نظر میرسد تعلل اولیه در ارسال تجهیزات و سپس ارسال تسلیحات قدیمی و نه چندان کارآمد غرب را باید نشانهای از عدم تمایل غرب برای درگیر شدن و مواجهه با روسیه استنباط کرد و در بعد بینالمللی نیز تسلیحاتی با این مختصات، تنها نوعی پرستیژ بینالمللی محسوب میشوند. این امر در حالی است که روسیه با برخورداری از تجهیزات نظامی و مهمتر از آن، تسلیحات اتمی توانسته نسبت به بازیگران غربی، بازدارندگی ایجاد کند. علاوه بر آن ابزاری چون انرژی در این راستا از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. اروپا حدود 40% از گاز مصرفی خود را از روسیه دریافت میکند که به دلیل وضعیت نامطمئن در مورد عرضه گاز از روسیه، افزایش قیمت آن بر زندگی مردم تاثیرگذار بوده است. اجرای طرحهای کاهش وابستگی به گاز روسیه مانند واردات گاز مایع از کشورهایی چون استرالیا، آمریکا و قطر هم عمدتاً به این دلیل که قرارداد گاز مایع بلندمدت است و از پیش منعقد میگردد، در کوتاه مدت امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین روسیه همچنان ابزار انرژی را در دست خواهد داشت و احتمالاً اروپا با کارت نفت و نه گاز در مقابل روسیه بازی خواهد کرد.
دیگر آنکه موضوع پناهجویان، کشورهای اروپای شرقی را که هنوز از بحران کرونا و تاثیر آن بر اقتصاد خود، سرپا نشدند را تهدید میکند و احتمالاً در ادامه سیل پناهجویان بیشتر به سمت غرب اروپا حرکت کند، لذا تداوم هرچه بیشتر جنگ و فرسایشی شدن آن میتواند عواقب این مهم را برای غرب بیشتر کند. امنیت غذایی از دیگر موضوعات مهم مطروحه در جنگ روسیه و اوکراین است؛ چراکه بسیاری از کشورها از جمله مصر، اندونزی، بنگلادش، مراکش، تونس با امنیت غذایی پایین در زمره واردکنندگان اصلی گندم و روسیه و کشورهای مصر، سودان، نیجریه، ویتنام، یمن از واردکنندگان گندم از اوکراین محسوب میشوند. نقش روسیه و اوکراین در صادرات گندم در طول سالهای 2020-2002 پررنگ شده و در سالهای گذشته به اصلیترین صادرکننده گندم تبدیل شدند. این دو کشور علاوه بر صادرات گندم در صادرات ذرت، جو و روغن دانه آفتابگردان نیز نقش مهمی ایفا میکنند.
تصویر1- جایگاه روسیه و اوکراین در صادرات ذرت، جو، روغن آفتابگردان و کلزا ۲۰20-۲۰17
تصویر فوق نشان میدهد که بهطورمتوسط برای دوره چهار ساله 2020-2017 روسیه و اوکراین هرکدام به تنهایی با صادرات سالیانه بیش از چهار میلیون تن جو، در مجموع بیش از ¼ صادرات جو جهان و کمتر از 15 صادرات ذرت جهان را به خود اختصاص دادهاند. روسیه در حوزه کودهای شیمیایی به همراه بلاروس (که در مناقشه اخیر نقش داشته است) از صادرکنندگان عمده به حساب میآید. لذا با توجه به موضوعات و دادههای فوق میتوان گفت از یکطرف، خسارات واردشده به زیرساختهای اوکراین، احتمالاً این کشور در میان مدت و حتی بلند مدت نقش خود را در بازار جهانی غلات از دست خواهد داد و میزان صادرات برای سال آینده به ⅓ کاهش پیدا میکند. از طرف دیگر، با توجه به کاهش فعالیت شرکتهای چندملیتی و خارجی در امر صادرات روسیه و ممنوعیت سوئیفت، احتمالاً کاهش عرضه گندم روسیه به بازارهای بینالمللی را شاهد خواهیم بود که مجموع عوامل میتواند بر امنیت غذایی جهان خصوصاً کشورهای اصلی وارکننده از روسیه و اوکراین تاثیر سوء بگذارد.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان استنباط کرد که بازیگران غربی اگرچه زمینه ورود روسیه به جنگ را فراهم آوردند تا این بازیگر را در باتلاق اوکراین بکشانند و این بازیگر را تهدید اروپا نشان دهند اما روسیه با برخورداری از کارتهایی چون انرژی، پناهجویان، امنیت غذایی، توفق نظامی نهتنها دست برتر را در میدان دارا میباشد بلکه از آنها بهعنوان ابزارهایی جهت تحت فشار قرار دادن سایر بازیگران خصوصاً اروپا بهرهبرداری میکند. لذا باید گفت پس از سه ماه از گذشت جنگ در اوکراین، اگرچه در سطح میدان شاهد پیشرفت چشمگیری از سوی مسکو نیستیم اما مقاومت کییف هم با توجه به تجهیزات و تسلیحات موجود غربی در بلندمدت امکانپذیر نیست، مگر اینکه ارسال معناداری(تجهیزات و تسلیحات مدرن غربی) صورت پذیرد که زمین را به نفع مقاومت و در نتیجه پیشروی کییف تغییر دهد و بهنوعی بازیگران غربی خود را در مقابل روسیه قرار دهند، در غیر اینصورت مسکو همچنان از ابزارهای خود علیه اوکراین و متحدینش استفاده خواهد کرد و سایه تهدید و بازدارندگی بر سر آنها وجود خواهد داشت.