جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
اي خواهرانم شما از زن نمونه اسلام فاطمه(س) چگونه زيستن را بياموزيد و زحماتي كه برايم كشيده‌ايد و تحمل كرده‌ايد ببخشيد و مرا حلال كنيد و از همسايگانم و دوستانم مي‌خواهم كه مرا حلال كنند و ببخشند.
کد خبر: ۱۴۱۴۴
۲۳ تير ۱۴۰۱ | ۰۹:۲۹

به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از جهان نیوز، احمد باباکمال متولد دوم فروردين 1342، در شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش راضيه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. يازدهم اسفند 1362، در طلاییه بر اثر اصابت ترکش شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال بن علی (ع) زادگاهش واقع است.

در ادامه وصیت نامه این شهید بزرگوار را می خوانید:

 بسم اللّه الرحمن الرحیم

ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفاً كانهم بنيان مرصوص
خدا آن مؤمناني را كه در صف جهاد در مقابل كافران مانند سد آهنين همدست و پاسدارند دوست مي‌دارد.

با سلام و درود بر يگانه منجي عالم بشريت اين آخرين ذخيره الهي و نايب برحقش امام خمين، روح خدا،‌ پيرجماران و قلب تبنده مستضعفين جهان و رحمت خدا بر ارواح طيبه پاك تمام شهداي اسلام از بدر و احد تا كربلاي ايران و سيدالشهداي ايران شهيد مظلوم دكتر بهشتي و با سلام به شما امت شهيدپرور وصيت‌نامه خود را آغاز مي‌كنم.

سپاس و منت خداي را كه لياقتي عطا فرمودند در جهاد اصغر كه اميدوارم مقدمه‌اي باشد براي جهاداكبر شركت كردم و ازخداي تبارك و تعالي مسئلت مي‌كنم تا من را از اشخاصي كه در مقام ربوبيت معرفت پيدا كرده‌اند قرار بدهد و شكر آن خدايي را كه مي‌فرمايد آنان‌كه به دين اسلام گرويدند و از وطن هجرت نموده‌اند و در راه خدا جهاد كرده‌اند اينان اميدوار و منتظر رحمت خدا باشند كه خدا بر آن‌ها بخشاينده و مهربان است. الهي به لطف تو بود كه از ظلمات و قله‌هاي سقوط به دره‌هايي كه منجر به هلاكت نفس مي‌شود رهايي‌ام دادي و نجاتم دادي.
 

                                    الهي كن نظر بر احوال پريشانم
                                    يا رب ز لطف و كرم ببخش گناهانم
                                      الهي آن‌چنان كن بر احوالم
                                      كه به درگاه قرب تو راه يابم


برادران،‌ اين زمانه، روزهاي مهذب ساختن نفوس است و ارتفاع به كمال و سپس رجعت به سوي خدا، هان اي امت حاميان خميني در جايي‌كه يازده تن از ائمه ما به درجه رفيع شهادت رسيدند. ناگوار است بر من كه با لفظ بگويم كه پيروان آن‌ها هستم ولي در عمل نباشم و در بستر بميرم. الهي شكر كه من را در زمره برادران حزب‌الهي كه در لشكر جندالله و در جهاد في سبيل‌ الله كه هم‌چون جبال استوار و بنيان مرصوص وارد شده‌اند قرار دادي وبا سرخي خون خود لوح تاريخ را رنگين كرده كه در آن صفحه نوشته شده كه خط سرخ شهادت،‌ خط سرخ محمد(ص) و آل‌محمد(ص) مي‌باشد و هم‌چنان ادامه خواهيم داد تا در ركاب حضرت مهدي با كفار جهان به جنگ پرداخته و در صبح جمعه در بيت‌المقدس به نماز بپردازيم.

آري اي برادران اگر بر تاريخ اين رادمردان الهي و رجال با هدف، هم‌چون امام حسين(ع) نگاهي كنم و با بصيرتباز مي‌بينم كه چگونه درس شهادت و شجاعت و از خودگذشتگي و صبر و بردباري مي‌دهند به پيروانش مي‌آموزد كه در راه هدف چگونه بايد استقامت ورزيده و سر را در كف گرفت و هزاران ناملايمات را تحمل بايد كرد تا طومار فساد ستمگران و شرك و نفاق را درهم پيچيد و جهان هستي را الهي كرد.

آري اين‌چنين است كه انسان‌ها از زمان تولد پا در امتحان مي‌گذارندكه نتيجه امتحان آن‌ها را روز قيامت به آن‌ها مي‌دهند پس اي خدا از تو مي‌خواهم كه مرا در صحنه قيامت در صف عاشقانت قرار بدهي.

اي امام علي(ع) اگر مظلوم و تنها بودي ، اي امام حسين(ع) اگر مظلوم بودي و يارانت رفتند و 72 نفر بيشتر باقي نماند، اينك ما پيروان راه سرخت با ياري خداوند يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح به دست گرفته و با عزمي آهنين به ياري فرزندتان امام خميني به پا خيزيم و از آن‌ها كه بر شما سد راه حق كردند و پيمان شكستند انتقام مي‌گيريم.

شيعيان – مسلمانان، ‌به پا خيزيد تا جبران كوتاهي و تنهايي‌‌هايي كه بر امام علي(ع) و امام حسين(ع) و ديگر ائمه رفته است جبران كنيم.

شما اي مزدوران ملحد بعثي، جيره‌خوار شرق و غرب، شما اگر فكر مي‌كنيد كه راه قبور ائمه‌اطهار را بر ما بسته‌ايد امام حسين(ع) زوار ندارد، ديگر نمي‌توانيد كه عقيده‌مان و فكرمان را سد كنيد و دراه عقيده‌مان به جهاد مي‌پردازيم و از اهداف عاليه مقدس آن‌ها حراست مي‌كنيم و اگر باقي بودن هدف آن‌ها كه جز اسلام نمي‌باشد با ريختن خون ما انجام مي‌گيرد ما را هزاران مرتبه بكشيد و بسوزانيد و زنده كنيد باز دست از دين‌مان برنخواهيم داشت ولي بدانيد كه اگر با شهادت نور حق خاموش مي‌شد، پس چرا مظلوميت امام و زنده كنيد باز دست از دين‌مان برنخواهيم داشت ولي بدانيد كه اگر با شهادت نور حق خاموش مي‌شد، پس چرا مظلوميت امام حسين(ع) و حسين(ع) تاكنون در جهان مي‌درخشد و اينك هنگامه خونين به پا كرده است.

اي امت اسلامي بياموزيد و به ديگران و نسل‌هاي آينده بگوييد كه امام خميني گام‌هاي استوار خود را جاي گام جد بزرگوارش اباعبدالحسين(ع) مي‌گذارد و خروشان و جوشان به سوي هدف پيش مي‌رود و مي‌گويد تا بانك لا اله الا الله و محمد رسول‌الله و علي ولي‌الله در جهان طنين بي‌افكند مبارزه هست و در هر كجا مبارزه باشد ما هستيم.

اي امت قهرمان خطر زمان ما را تهديد خواهد كرد كه دست از روحانيت مقدس و ولايت‌فقيه كه به حق وارث انبياء مي‌باشند و از آن‌ها به ارث برده‌اند. آن زمان گاهي به غرب و گاهي به طرف شرق كشانيده خواهيم شد و خاك ذلت بر سر خواهيم كرد پس جدا شدن از روحانيت همان و به هلاكت رسيدن همان پس كوشا باشيد كه دست از اين ستارگان فروزان برنداريد كه رمز موفقيت و پيروزي در اين دنيا و در آن دنيا در اين راه است.

اين ملت قهرمان همت خود را وسيع كنيد و با همت وسيع و قدرتمندتان پرواز كنيد به سوي جبهه‌ها و در آن‌جا از خدا بهترين مرگ را كه آرزوي پيامبران و ائمه ما بوده بخواهيد و به لقاء الهي برسيد.

پدرم، مدتي است كه كاروان در حركت است و مسير اين قافله كربلاست و افراد آن پرچم قرمز به دست دارند كه گاهي به اين كاروان مي‌رسيدم و گهي عقب مي‌ماندم، آن موقعي را كه در آران بودم حسرت آن را مي‌خوردم كه ديگر آيا سعادتي نصيبم خواهد شد كه به كاروان برسم و ملحق بشوم يا نه، اينك دوباره رسيدم، اين را مي‌خواهم بگويم كه اين شما بودي كه چنين فرزندي را با چنين عقيده‌اي پرورش دادي اي پدرم هر موقعي كه به رخسار چهرة شما نگاه مي‌كردم بر صورت برافروخته‌ات و زحمات و رنج‌هايي كه براي من كشيدي احساس شرمندگي و خجالت مي‌كردم و سرم را پايين مي‌انداختم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد و مرا ببخشيد و دعا كنيد كه خداوند گناه مرا ببخشد.

اي مادرم، اين را مي‌دانم كه مي‌خواستي داماد كني ولي اين جمله را بگويم كه نسيمي از غرب و جنوب ايران وزيد مرا نجوا مي‌كرد و مي‌گفت برخيز كه معشوقه‌ات آن‌جاست مادر عزيزم مي‌دانم كه تنها فرزند پسر براي شما مي‌باشم و با شهيد شدن من احساس ناراحتي نمي‌كنيد و اگر مي‌خواهي گريه كني گريه كن بر امام حسين(ع)،‌ مادرم زحمات فراواني برايم تحمل كردي كه زبان ندارم معذرت‌خواهي كنم خود مي‌داني ولي دعا كن خدا گناه مرا ببخشد و مرا ببخش و حلال كن.

اي خواهرانم شما از زن نمونه اسلام فاطمه(س) چگونه زيستن را بياموزيد و زحماتي كه برايم كشيده‌ايد و تحمل كرده‌ايد ببخشيد و مرا حلال كنيد و از همسايگانم و دوستانم مي‌خواهم كه مرا حلال كنند و ببخشند.

                                 (خدايا خدايا انقلاب مهدي خميني را نگهدار)

والسلام عليكم
تاريخ: 02/ اسفند/ 62

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: