رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه فرهنگ و اندیشه - علی مؤمنی* : دروازه در وسایل ارتباط جمعی، محل عبور جریان اطلاعات و اخبار است. دروازهبانی، فراگرد کنترل جریان و گردش اطلاعات در سیستم های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. این اصطلاح برای اوّلین بار در سال 1947 توسط یکی از روانشناسان اجتماعی، کورت لوین استفاده شد. سوال اصلی او مبنی بر این بود که چگونه یک نفر میتواند تغییرات اجتماعی گستردهای در جامعه به وجود آورد.
لوین تحقیقاتی در زمینهی عادات غذایی انسان انجام داد و به این نتیجه رسید از آنجا که غذا قبل از رسیدن بر سر میز غذا از کانالهایی عبور میکند، تغییر عادات غذایی برابر با تغییر دادن غذاهایی است که از این کانالها عبور میکنند.
مراکز خاصی در این کانال ها قرار دارند که نقشی مانند دروازه دارند و محلی برای اتخاذ تصمیمات قلمداد می شوند. لوین معتقد است چگونگی عبور مطالب از کانالها، به میزان زیادی به عملیاتی که در محل دروازه بر روی آنها صورت میگیرد، بستگی دارد و در نتیجه، نمود مطلب قبل و بعد از محل دروازه، کاملاً متفاوت است.
دروازهبانان آشکار و پنهانی در انتخاب پیام، حذف پیام و تغییر شکل پیام دست دارند. مثلاً هر کدام از دست اندرکاران تولید پیامهای خبری وسایل ارتباط جمعی، میتوانند نقش یک فیلتر را در تبدیل یک واقعیت به اطلاعات ایفا کنند و این اطلاعات که محتوای پیامهای خبری این وسایل است، اغلب از فیلترهای گوناگون عبور میکند.
در رسانههای میراثدار، دروازهبانی خبری توسط برنامهنویسان و تولیدکنندگان محتوا که در تعدادی محدود بوده، انجام میشد اما ظهور رسانههای اجتماعی شیوههای دروازهبانی را تغییر دادهاست و مانند ماهیت خود، گونههای متکثری از دروازهبانی ایجاد شد. بهتعبیری دیگر حرکت از سوی پخش گسترده (Broadcasting) به سمت پخش محدود (Narrowcasting) کمیت و کیفیت دروازهبانی محتوای رسانهای را تغییر میدهد.
دسته مهمی از دروازهبانان اینستاگرامی، قدرتمندان اینستاگرامی هستند. منظور از قدرتمندان؛ افرادی هستند که یا شهرت میراثدار خود را وارد رسانههای جدید مانند اینستاگرام کردهاند و یا افرادی که بهواسطه اینستاگرام، شهرتی غیرمنتظره کسبکردهاند.
فضاي نابرابر اينستاگرام كه به دليل ماهيت عددي آن(مانند تعداد لايك و فالور) است، خود سازنده فرآيند دروازهباني محتوا است. اینستاگرام مدعی است که به همه کاربران صدایی برابر برای بیان عقاید و اظهارنظرات داده است اما برخلاف این ادعا، سلبریتیها و شهرتمندان صدای بلندتری دارند.
صدای بلندتر این افراد، در رسانههای اجتماعی و خصوصاً اینستاگرام قدرت هدایت افکار کاربران به آنها میدهد، لذا امکان تغییر یا هدایت جریان فکری گروهی از کاربران دنبالكننده آنها را ميسازد. در اين شرايط مصرفکنندگان رسانه به طرفداران و دنبال کنندگان تبدیل میشوند و یک ارتباط عاطفی و حس همذاتپنداری با قدرتمندان رسانهاي ایجاد میکنند.
البته كاربران هم به دنبال رفع اين وضعيت نابرابر هستند؛ لذا شاهد همانندسازی خودشان با افرادی که صرفاً اعتبار رقمی و کمّی در اینستاگرام دارند؛ هستیم. آنها منطق زيباييشناسي، جهانبيني و هويتيابي خود را از دروازهبانان اين رسانههاي اجتماعي تقليد ميكنند.
سلبریتیها ذهن كاربران را تحت استثمار فکری خود قرار میدهند که برای بهترین شدن در اینستاگرام و سبک زندگی درست، تنها راه تقلید و تبعیت از آنهاست. اين افراد، ذهنی تابع، تقلیدی و تهی از هرگونه تفكر ميخواهند؛ چراكه اساساً دروازهباني محتوا براساس منافع توليدكنندگان محتوا است؛ حال منافع سلبريتيها در چيست؟
منافع سلبريتيها صرفاً در كسب توجه بيشتر محدود نميشود. سلبريتيها از قبل این فعالیتهای اینستاگرامی و شهرتطلبانه خود، بهدنبال کسب منافع تجاری خود نیز هستند. آنها به دنبال قرارگیری در مدار قدرت در جهان فیزیکی هستند، تا همچنان که منافع شخصی و اجتماعی خود را رسانههای اجتماعی تقویت میکنند، در این جهان نیز قدرت تاثیرگذاری را کسب کنند.
*دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران