علیرضا ذاکری گرافیست در گفت وگوی اختصاصی با ایران۲۴:

سیل انتشار اخبار و تصاویر فجایع هولناک تاثیری مخرب بر مردم خواهد گذاشت

سیل انتشار اخبار و تصاویر فجایع هولناک تاثیری مخرب بر مردم خواهد گذاشت
گرافیست‌ باسابقه کشور گفت: می‌پذیریم که دیدن برخی تصاویر حوادث هولناک هیجان‌انگیز است و دیدنش احساسات ما را اقناع می‌کند اما آیا از تاثیرات مخرب آن مطلع هستیم؟ باید با دقت افرادی را که در مرکز حادثه گرفتار آمده و قدرت دفاع از خود را به اندازه کافی نداشته و غافلگیر شده‌اند، درک کنیم. این افراد دوست ندارند تصاویر غرق در خون عزیزان‌شان منتشر و دست به دست شود!
کد خبر : ۲۵۱۷۰

به گزارش  گروه فرهنگ و هنر شبکه خبری ایران ۲۴، حادثه بندر شهید رجایی بار دیگر نشان داد که غمی تراژیک که بی‌شک غم همه ما ایرانیان است، با وجود همدلی همه هموطنان، در توزیع و نشر اخبار و تصاویر به حالتی هیجانی و ماجراجویانه تبدیل شده است.

 بخش قابل توجهی از رسانه‌ها، وبلاگ‌ها، اینفلوئنسرها و صفحات شخصی در فضای مجازی، صرفا به خاطر بازدید، شبانه روز در تکاپوی شکار صحنه‌هایی هستند که یکی از دیگری دلخراش‌تر.

آیا تا به حال به تبعات آن بر عموم جامعه اندیشیده‌ایم؟ آیا به تاثیر این صحنه‌ها و نشر اخبار و تصاویر جان دادن عزیزی در پیشگاه دیدگان عزیزانش فکر کرده‌ایم؟
 در همین خصوص با علیرضا ذاکری از گرافیست‌های باسابقه کشور و دارنده جایزه طوبای زرین، در خصوص تبعات این پدیده به گفت وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

«سیل انتشار اخبار و تصاویر فجایع هولناک تاثیری مخرب بر مردم خواهد گذاشت»

چرا به محض وقوع یک حادثه تراژیک، رسانه‌ها و حتی افراد در شبکه‌های اجتماعی به دنبال شکار صحنه‌های خبری پربازدید هستند؟

ذاکری: با فراگیر شدن اینترنت و امکاناتی که شبکه‌های اجتماعی در اختیار مردم عادی قرار داده، ذائقه مردم تغییر کرده است. جذابیت‌های بصری و هیجان دیدن تصاویر خبری خشن و کمتر دیده شده، هر انسانی را وادار می‌کند که این تصاویر را ببیند.

این تغییر ذائقه حتی از سوی رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها دامن زده می‌شود. وقتی در تیتر خبرگزاری‌ها می‌خوانیم که فلان اتفاق بعلاوه عکس، این بدان معناست که رسانه‌ها بدون در نظر گرفتن تاثیر مخرب عکس و فیلم‌های حاوی صحنه‌های قتل، جسد، خون و آتش‌سوزی و لحظه انفجار، تصادفات، یا فروریختن ساختمان‌ها، و انتشارش توسط رسانه‌ها سلیقه‌ای در مخاطبان یک جامعه شکل می‌دهد که بی گمان سیل انتشار اخبار و تصاویر فجایع هولناک، تاثیری مخرب بر مردم خواهد گذاشت.

ناظر بر این معنا این نکته قابل طرح است که خبرنگاران و رسانه‌ای‌ها، شغل‌شان سخت و زیان‌بار شناخته شده و 20 ساله بازنشسته ‌می‌شوند. دلیلش آن است که این قشر از جامعه مجبور هستند که شبانه روز با اخبار بد و حوادث تلخ که حتی دیدن تصویر و شنیدن اخبارش، برای انسان‌ها فرسایش جسمی و روحی دارد، زندگی کنند.

 

بنابر قوانین رسانه‌ای آیا این کار غیرقانونی محسوب می‌شود؟

ذاکری: با توجه به نکاتی که در سوالی قبلی گفته شد، این پرسش مهم مطرح می‌شود، چرا رسانه‌های ما برای جذب مخاطب و بازدید گرفتن، هر تصویری را منتشر می‌کنند، بدون آنکه به تاثیر این تصاویر بر ببینده واقف باشند یا از اثرات مخرب آن آگاه باشند.

برنامه‌های کاربردی فضای مجازی در مواجهه با تصاویر خشن، امکانی را برای محافظت از کاربران خود قرار داده و هشدار می‌دهد که این تصاویر ممکن است برای کسانی آزار دهنده باشد. به اعتقاد من این هشدار‌ها خوب است، اما هرگز کافی نیست. شاید کسی کنجکاو شده و روی تصویر کلیک کند و تصویر برایش واضح شود. اما این کنجاوی در مدت نه‌چندان دور، از ما انسان دیگری خواهد ساخت.

نکته دیگر آنکه ما در طی سالها فعالیت رسانه‌ای شاهد بودیم که حوادث مشابه یا حوادثی به مراتب هولناک‌تر، در کشورهای غربی رخ می‌دهد. اما هیچ عکس و فیلمی از این حوادث منتشر نمی‌شود. حوادثی مانند تیراندازی در مدارس آمریکا و کشته شدن دهها دانش آموز، اما در کمال شگفتی شاهد بودیم که هیچ عکسی از این اتفاقات منتشر نمی‌شود.

 
دلیل این سخت‌گیری را محافظت از احساسات جامعه خود عنوان می‌کنند. هر چند این رسانه‌ها، تصاویر خشونت‌بار کشورهای خاورمیانه را با میل و رغبت منتشر می‌کنند! در هر صورت وجود قوانین برای رسانه‌ها در انتشار عکس و فیلم در حوادث خشونت بار، امری بسیار پسندیده است. ما طی سال‌های گذشته، بارها در اخبار و حتی طرح و کاریکاتورها، این موارد را تذکر دادیم و درخواست داشتیم که نهادهای نظارتی قوانینی برای فضای مجازی و رسانه‌ها تبینن کنند تا شاهد انتشار تصاویر صحنه‌های تلخ نباشیم.


بعنوان مثال من هرگز دوست نداشتم در خون غلطیدن داریوش مهرجویی را ببینم! اما در رسانه فعالیت داشتن، گریزی برای ما نمی‌گذارد. من تصاویر سربریدن انسان‌های مظلوم را توسط داعش دیدم. دیدم که چگونه 2500 تن از جوانان شیعه در دانشکده اسپایکر عراق در یک بعدازظهر قتل عام شدند و تاثیر مخرب این‌ها برای همیشه بر من باقی خواهد بود. در خصوص داعش باید متذکر شوم که انتشار آن تصاویر و آن فیلم‌ها، یک سلاح جنگی قلمداد می‌شد و می‌خواستند مردم جهان را از اسلام بترسانند و تا حدودی هم موفق شدند.

 

بار عاطفی و اخلاقی این کار چه تبعاتی برای خانواده قربانیان می‌تواند در بر داشته باشد؟

ذاکری: اهمیت دادن به احساسات بازماندگان و قربانیان حوادث، از هر امری بالاتر است. این افراد، عزیز خود را برای همیشه از دست داده‌، یا به اندازه کافی بخاطر حوادث رنج می‌کشند. آیا دیدن رنج هم نوع و هم وطن خود، چه جذابیتی می‌تواند داشته باشد؟!

ما می‌پذیریم که دیدن برخی تصاویر حوادث هولناک هیجان‌انگیز است و دیدنش احساسات ما را اقناع می‌کند اما از تاثیرات مخرب آن مطلع هستیم؟ باید با دقت به افرادی که در مرکز حادثه گرفتار آمده و قدرت دفاع از خود را به اندازه کافی نداشته و غافلگیر شده‌اند را درک کنیم. این افراد دوست ندارند تصاویر غرق در خون عزیزان‌شان منتشر و دست به دست شود! آیا یک آن خود را جای آنها قرار داده‌ایم؟

 

نقش فضای مجازی در انتشار تصاویر، فیلم‌ها و اخبار حوادث خونبار را چگونه می‌بینید؟ آیا مقصر مردم هستند که به این تصاویر علاقه نشان می‌دهند یا اشکال در جای دیگر است؟

ذاکری: در ابتدای اشاره شد و پیدا بود که با ظهور اینترنت و آمدن موبایل‌‌ها که قابلیت ثبت عکس و فیلم دارند، باید منتظر مسائلی باشیم که کنترل آن از دست همه خارج خواهد بود. وقتی این امکانات در اختیار مردم عادی از هر قشری باشد و بتوانند هر تصویری را ثبت و بدون هیچ قانونی اجازه انتشارش را داشته باشند، وضعیتی بوجود خواهد آمد که بی‌شک آسیب‌هایش از منفعتش بیشتر است.

از همان روز اول که چنین امکاناتی وارد کشور شد، مسئولینی که وظایفی به عهده دارند باید سلامت روحی جامعه برایشان اهمیت می‌داشت و دست بکار می‌شدند و قوانینی را وضع می‌کردند تا اکنون شاهد چینین اوضاعی نباشیم. هر کس با هر سنی و از هر صنفی به خودش اجازه می‌دهد تصاویری را منتشر کند که در اکثر مواقع زیر پا گذاشتن حقوق شهروندان است. از سال‌های دور همیشه این پرسش در ذهنم بود چرا کسی در کشور ما نگران آن چیزی که منتشر می‌شود نیست؟! آیا این اسمش آزادی بیان است؟ نه. این اسمش بی‌قانونی است. در فضای بی‌قانونی، هر کس احساس آزادی می‌کند و به خود اجازه می‌دهد هر چیزی را برای دیگران به اشتراک بگذارد.

برای رسانه‌ها و روزنامه‌ها قوانینی نظارتی هست. اما فضای مجازی که قدرت فراگیری بیشتری دارد و هر شهروندی می‌تواند بیشتر از تیراژ رسانه‌ها مخاطب داشته باشد، چرا برای این موضوع قوانین جدی نداریم و فقط به برخوردهای قهری موردی اکتفا می‌کنیم. اکنون اگر بخواهیم قوانینی را وضع کنیم برچسب عدم آزادی بیان مطرح خواهد شد. هر چند اکنون خیلی دیر است، اما اقدامات قانونی و کنترل اوضاع همیشه موثر است.

در پایان بیان این نکته اهمیت دارد قانون با کسانیکه شایعات را طراحی و منتشر می‌کنند، برخورد جدی داشته باشد. این افراد حتی اگر نیت سوء نداشته و صرفا بخاطر جذب مخاطب و بازدید صفحه شخصی خود محتواهایی را منتشر می‌کنند که دروغ است، باید از تبعات کار خود مطلع باشند. امید دارم حال که می‌خواهیم قوانینی را وضع کنیم، از آن سمت بام نیافتیم. دوستی به شوخی می گفت: ما یا چهل ستون می‌سازیم یا بی‌ستون!

«سیل انتشار اخبار و تصاویر فجایع هولناک تاثیری مخرب بر مردم خواهد گذاشت»

| ارسال نظر