تحلیلگر استراتژیک: ناتوانی تیم ترامپ امید به موفقیت مذاکرات هستهای را کاهش داده است

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، در پی اظهارات اخیردونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، در مصاحبه با انبیسی نیوز (۲ مه ۲۰۲۵)، مبنی بر اینکه هدف او از مذاکرات با ایران برچیدن کامل برنامه هستهای است، فضای سیاسی بینالمللی بار دیگر بر سر مسئله ایران متمرکز شده و ابر بیاعتمادی بر مذاکرات غیرمستقیم سایه انداخته و عملاً مذاکرات را متوقف ساخته است. ترامپ در این گفتوگو با رد هرگونه امکان توافق محدود، در موضعی سلطه طلبانه و در یک مداخله جویی اشکار ایران را به دلیل داشتن منابع انرژی کافی (نفت و گاز) به نداشتن انرژی هستهای فرا خوانده و تحریمهای شدید و فلج کننده جدید علیه این کشور را یادآور شد.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که روند مذاکرات هستهای پس از بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه ۲۰۲۵ با فرازونشیبهای زیادی روبهرو شده و تحولات اخیر منطقهای (مانند تنشهای اسرائیل و حماس) نیز بر پیچیدگیهای آن افزوده است.
در همین زمینه سید عبدالله متولیان روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ در مصاحبهای تحلیلی با خبرنگار سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴ به بررسی مهمترین چالشها و فرصتهای پیشروی مذاکرات هستهای ایران و غرب، تأثیرسیاستهای تهاجمی دولت ترامپ و واکنشهای احتمالی ایران پرداخت.
مشروح این گفتوگو را در زیر بخوانید؛
موضع ترامپ و تأثیر آن بر آینده مذاکرات
ایران ۲۴: آقای دکتر ترامپ بهصراحت گفته است که تنها گزینه قابل قبول برای اوبرچیدن کامل برنامه هستهای ایران است و حتی اجازه استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را هم به ایران نمیدهد. با توجه به اینکه پنج ماه از ریاست جمهوری او گذشته، آیا این موضع، واقعبینانه است؟
متولیان: این موضع، بیش از آنکه یک راهحل دیپلماتیک باشد، ادامه همان سیاست فشار حداکثری است. ترامپ در پنج ماه گذشته نشان داده که قصد تعدیل این موضع را نداشته و در قامت یک قمارباز ناشی با انتخاب تاکتیک های سرد و گرم برای تغییر میدان بازی و به تسلیم کشاندن ایران تلاش می کند. اما از نظر عملی، ایران هرگز چنین شرطی را به چند دلیل نمیپذیرد، زیرا؛ از دید تهران، حق غنیسازی برای اهداف صلحآمیز در چارچوب ان پی تی به رسمیت شناخته شده است.
حتی در دوران قبلی ریاست جمهوری ترامپ، زمانی که ایران تحت شدیدترین تحریمها قرار داشت، حاضر نشد برنامه هستهای را کاملاً متوقف کند.
تجربه کره شمالی؛ نشان داد که کشوری که به سلاح هستهای دست یابد، تقریباً غیرممکن است که آن را بهطور کامل کنار بگذارد.
ایران ۲۴: در سخنان خود، به ترامپ به عنوان قمارباز ناشی اشاره کردید در حالی که در فضای رسانهای معاند ترامپ را قمارباز حرفهای می نامند. استدلال شما برای ناشی خواندن ترامپ چیست؟
متولیان: همانطور که شما بیان کردید قمارباز حرفهای و موفق، تصویری است که رسانههای غربی از او ارائه میکنند در حالیکه تجربه تاریخی خلاف آن را ثابت کرده است:اطلاعات میدانی نشان میدهد که ترامپ در بیش از ۱۰ میدان اقتصادی نظیر «آب معدنی»، «شبکه اجتماعی»، «دانشگاه» و... شکست خورده است
تجربه دوره اول ریاست جمهوری وی نیز نشان میدهد که مطلقاً اهل ریسک و جنگ نیست و فقط بلوف میزند. یادمان نرفته که قبل از زدن عین الاسد ما را با شدیدترین الفاظ تهدید به عملیات گسترده نظامی کرده بود اما بعد از زدن عین الاسد جرئت عملی ساختن تهدیدهای خود را نداشت. جالب است که بدانیم وقتی پهپاد فوق پیشرفته گلوبال هاوک را زدیم نه تنها جرئت عملیات مقابله به مثل را نداشت بلکه از ایران به خاطر نزدن هواپیمای دارای سرنشین تشکر هم کرد.
بهتر است بگوییم ترامپ یک خالی بند حرفهای است که همه موفقیتهای خود در حوزه املاک را مرهون فریب خوردن رقبا از خالیبندی های اوست. اما جمهوری اسلامی ایران دست ترامپ را خوانده است و خوب میداند که برخلاف آنچه درباره او به عنوان یک قمارباز حرفهای و موفق تبلیغ میشود او یک قمارباز متوهم و یک بیمار خودشیفته و خودعقل کل پندار است.
ایران ۲۴: ترامپ ادعا میکند که در دوران ریاست جمهوری او ایران نمیتواند به متحدان منطقهای خود کمک کند و این باعث تضعیف موضع ایران شده است. آیا این ادعا درست است؟
متولیان: این ادعا تا حدی نمایشی و گزینشی است. درست است که تحریمهای ترامپ فشار زیادی بر اقتصاد ایران وارد می کند، اما: حماس و حزبالله همچنان به عملیات خود ادامه میدهند و نشان دادهاند که وابستگی مطلق به کمکهای ایران ندارند.
ایران در پنج ماه گذشته نیز از طریق روشهای غیرمستقیم به حمایت از متحدانش ادامه داده، هرچند با محدودیتهای بیشتری مواجه شده است.
- تنشهای منطقهای ریشه در مسائل ساختاری دارد و صرفاً به مسئله مالی مرتبط نیست.
چالشهای پیشروی مذاکرات در شرایط کنونی
ایران ۲۴: با توجه به سیاستهای تهاجمی ترامپ در پنج ماه گذشته و تشدید تحریمها، آیا اساساً فضایی برای گفتوگو باقی مانده است؟
متولیان: در مسیر گفتگو چند مانع اصلی وجود دارد:
۱.عدم اعتماد به آمریکا: ایران اگر چه به تجربه هیچگاه به آمریکا اعتماد نداشته اما پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در دوره قبلی ترامپ، اعتماد خود را به تعهدات غرب و مشخصاً آمریکا از دست داده است.
۲. بی ثباتی و اعوجاج در مواضع طرف آمریکایی. طی چند دوره مذاکرات غیرمستقیم، طرف آمریکایی با اعلام مواضع ضد و نقیض و اتخاذ استراتژی «هویج و چماق» بر جو بی اعتمادی دامن زده است.
۳.تحولات منطقهای: جنگ غزه و تنشهای اسرائیل با حزبالله، اولویتهای آمریکا را تغییر داده و احتمالاً ترامپ ترجیح میدهد درگیر بحران جدیدی با ایران نشود.
با این حال، آمریکا تحت رهبری ترامپ جرات و انگیزه حمله نظامی به ایران را ندارد، زیرا میداند چنین اقدامی میتواند به یک جنگ گسترده و پرهزینه منجر شده و با توجه به بحرانهای گسترده و متنوع داخلی در آمریکا، عملاً حیات سیاسی و پیوستگی جغرافیایی آمریکا را به خطر بیاندازد.
۴.رقابتهای داخلی در آمریکا: ترامپ اکنون در آغاز دوره ریاست جمهوری خود است و تحت فشار جناح تندرو حزب جمهوریخواه قرار دارد تا مواضع سختگیرانهتری اتخاذ کند. با این حال واقعیتهای نظامی و اقتصادی ممکن است او را مجبور به تعدیل مواضع کند.
۵.جنگ آمریکا علیه یمن:آمریکایی ها هم اکنون درگیر جنگ با انصارالله یمن هستند و این جنگ علاوه بر هزینه سنگین نظامی، به دلیل ناتوانی در برابر یمنی ها، هتک حیثیت آمریکا در سطح منطقه و جهان را در پی داشته است. به این ترتیب نبرد یمنی ها علیه آمریکا بر مذاکرات سایه انداخته است.
۶. ناتوانی تیم ترامپ: تیم ترامپ (اعم از دستگاه دیپلماسی، وزارت خارجه و...) در یک ناهماهنگی آشکار به سر برده و قدرت مدیریت صحنه مذاکره را ندارند
سناریوهای محتمل برای آینده
ایران ۲۴: در این شرایط، ایران چه گزینههایی پیشرو دارد؟
متولیان: با توجه به بازی طرف آمریکایی و آلودگی ترامپ به بیماری مزمن خودشیفنگی نخبهگر ایران گزینههای متعددی را بر روی میز دارد:
۱.افزایش غنیسازی و تقویت موضع چانهزنی؛ ایران ممکن است با رساندن ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد به سطح بالاتر، تلاش کند غرب را تحت فشار قرار داده و صحنه مذاکرات را از امتیاز دادن به امتیاز گرفتن تغییر دهد اما این کار ریسک تحریمهای بیشتر را افزایش میدهد، هرچند خطر حمله نظامی با توجه به محاسبات ترامپ، بسیار کم و در حد صفر است.
۲. کاهش تعهدات برجامی و همکاری بیشتر با چین و روسیه: ایران میتواند به سمت شرق حرکت کند و از حمایت دیپلماتیک و اقتصادی روسیه و چین بهره ببرد اما این راهحل نیز محدودیتهای خود را دارد، زیرا این کشورها نمیتوانند جایگزین کامل غرب شوند.
۳.انتظار برای تغییر در مواضع آمریکا: ترامپ ممکن است در ماههای آینده تحت تأثیر واقعیتهای منطقهای، مجبور به تعدیل مواضع خود شود. ایران میتواند با صبر راهبردی، از فرصتهای احتمالی آینده استفاده کند.
به عنوان جمع بندی می توان گفت عوامل شش گانه قبلی و سلسهای از موضوعات مؤثر دیگر صحنه مذاکرات را با پیچیدگی مواجه ساخته و عملاً باید گفت امید چندانی به نتیجه مذاکرات متصور نیست، مگر آنگه ترامپ در چارچوب حیثیت سیاسی و بازی مرگ و زندگی به یک توافق موفق و نیم بند رضایت بدهد. در این صورت جمهوری اسلامی ایران نیز با توافق موقت حتی با تعلیق بخشی از تحریمها در قبال تضامین معتبر آن هم صرفاً در حوزه ایجاد اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای و بدون کوچکترین تغییر در ظرفیت و توانمندی هستهای موافق خواهد بود.
چنین توافقی هم موجب ابطال بحث مکانیزم ماشه میشود و هم گشایش نسبی اقتصادی را برای ایران به ارمغان میآورد و ضمناً فشار سنگین را از دوش محور مقاومت کم خواهد کرد. تأکید میکنم با وجود عوامل مذکور هیچ چیزی در مسیر مذاکرات قابل پیشبینی نیست.
ایران ۲۴: شما در بین سخنان خود تهدید نظامی آمریکا را بلوف خوانده و آمریکا را فاقد ظرفیت و توان لازم برای حمله به ایران معرفی کردید، آیا برای چنین ادعایی دلیل قابل قبولی دارید؟
متولیان: بله، من مستند به دهها دلیل قوی شرایط را برای ماجراجویی نظامی آمریکا مساعد نمیبینم و قویاً معتقدم ورود آمریکایی ها به معرکه جنگ نظامی حتی به شکل محدود بازی با مرگ بوده و آمریکاییها باید به پایان خود سلام کنند.
آمریکا بعد از جنگ ویتنام در هیچ جنگی وارد نشدند مگر آنکه افکار عمومی جهان را با خود همراه کردند مثلاً در جنگ افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم (بعد از حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی) افکار عمومی جهانی را با خود همراه کرده و سپس به افغانستان حمله کردند.
همچنین بعد از جنگ ویتنام آمریکایی ها در هیچ جنگی به تنهایی وارد نشدند. حتی در افغانستان هم جرئت نکردند به تنهایی وارد عمل شوند.
هماکنون نه افکار عمومی جهان با ماجراجویی یانکیها همراهی میکند و نه هیچ کشوری حاضر به ریسک و ورود به جنگی که از قبل نتیجه آن به نفع محور مقاومت معین است، نیستند. جالب اینجاست که حتی رژیم سعودی حاکم بر حجاز (که قبلاً هزینه براندازی ایران را تأمین میکرد) هم به شدت مخالف این جنگ بوده و به دلایل متعدد به این باور رسیدهاند که چنین جنگی نابودی آنان را در پی خواهد داشت.
با این اوصاف می توان نتیجه گرفت که تهدید نظامی یک بلوف بی پشتوانه است که از سوی دونکیشوت قرن ۲۱ مطرح میشود البته این به آن معنا نیست که دستگاههای ذیربط و نیروهای امنیتی و نظامی از کید و دسیسه دشمن غافل باشند. از نظر آنان فرض بر این است که دشمن هم توان دارد و هم تهدید نظامی جدی است.
سخن پایانی این که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که «رفع تحریمها دست ما نیست، اما خنثیسازی آنها در اختیار ما است.» کلید اصلی این راهبرد، سرمایهگذاری داخلی برای تولید است. کشور نباید منتظر رفع تحریمها بماند، بلکه باید اقتصاد مقاومتی، امنیت سرمایهگذاری و توسعه صنایع داخلی را در اولویت قرار دهد. دیپلماسی شرطی بازی در میدان طراحی شده توسط دشمنان و تکمیل جدول آنهاست. دیپلماسی هوشمند باید جایگزین دیپلماسی شرطی شود. ایران باید مسیر خود را از مذاکرات صرف به دیپلماسی فعال و چندجانبه تغییر دهد. آینده سیاست خارجی ایران باید مبتنی بر عقلانیت، نه انتظار برای توافق باشد. چنانکه رهبر انقلاب فرمودند «کشور را شرطی نکنید.»
بیاییم این بار اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم. دیپلماسی فعال و همه جانبه، راهی است که ایران را از دلبستگی و وابستگی به مذاکرات آزاد میکند و مسیر پیشرفت پایدار را هموار میسازد.