عکس یادگاری ۹۹ هزار تومانی با قربانی؛ صحت دارد یا ندارد؟

به گزارش گروه فرهنگ و هنر شبکه خبری ایران ۲۴، کنسرت علیرضا قربانی در مجموعه ورزشی آزادی در حال برگزاری است؛ اجرایی که نهتنها با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو شد، بلکه، بازتاب گستردهای در فضای مجازی داشته است.
این کنسرت هر شب میزان حدود هشت هزار نفر از علاقه مندان به این نوع موسیقی است.
برخی رسانهها در گزارشهایی در مورد کنسرت علیرضا قربانی انتقاداتی مطرح کرده بودند که صحت آنها زیر سوال میرود. بخشی از عنوان و مطلب منتشر شده و ادعایی به این شرح است:
عکس یادگاری با علیرضا قربانی ۹۹ هزار تومان
فضای کنسرت بیشتر به یک رویداد ورزشی شباهت داشت تا اجرای یک خواننده کلاسیک. ازدحام شدید در ورودیها، صفهای بلند و فضای عمومی که بیشتر از هیجان جمعی تغذیه میشد تا انتظار برای شنیدن ظرایف آوایی.
نکته جالب و در عین حال قابل تأمل، حضور تیمهای عکاسی تجاری در محل اجرا بود. با دوربینهای حرفهای از مخاطبان عکس گرفته میشد و پس از آن، برگههایی به آنها داده میشد که برای یافتن تصویر خود به وبسایت axemoon.ir مراجعه کنند؛ هر عکس با قیمت ۹۹ هزار تومان قابل خریداری است. این فرآیند، نمونهای بارز از تلفیق هنر با بازار بود؛ جایی که تصویر تماشاگر، بیشتر از صدای خواننده در مرکز توجه قرار گرفته بود.»
در این بخش از نوشته، خبرنگار اصول حرفهای را زیر پا گذاشته و در تیتر نوشته «عکس یادگاری با علیرضا قربانی ۹۹ هزار تومان» اما در متن کوچکترین شواهد یا اشارهای به این ادعا نکرده است. بررسیهای خبرنگار شبکه خبری ایران24 از مدیر رسانهای کنسرتهای علیرضا قربانی حاکی از رد مطلق این موضوع است.
از قرار معلوم و طبق روال رایج کنسرتها، در بخشی از محوطه اجرا، غرفههایی تعبیه شده ازجمله غرفههای خوراکی تا فروش تی شرت و کلاه و عکاسی که حدود یک کیلومتر از محل استیج فاصله دارد.
حاضرین در این بخش میتوانند خرید کرده یا عکس هایی را با حضور عکاسان حرفهای از خود بگیرند و مبلغی پرداخت کنند و نه اینکه علیرضا قربانی حضور داشته باشد و برای هر عکسی که با هواداران می گیرد 99 هزار تومان دریافت کند.
این مساله از این جهت قابل طرح است که متاسفانه امروزه سطح خبرنگاری موسیقی از نقد و مطالبهگری محتوا، از بررسی و آنالیز کارشناسی محتوا به نقد و پوشش حواشی محدود شده است.
و از آنجایی که رسالت رسانه علاوه بر اطلاعرسانی و حتی همان پوشش حواشی، بر ارتقاء سطح دانش و فرهنگ کلی جامعه باید بنا باشد، طی سالهای اخیر با افت شدید در این خصوص مواجه هستیم.
معضل اصلی این رویکرد این است که اکثر خبرنگاران حوزه موسیقی حتی دانشی ابتدایی از موسیقی ندارند و به ناچار جز پرداختن به حواشی حول محتوا و پرداختن به فرم، به موضوعات اساسی که میتواند در بلند مدت به ارتقاء سطح موسیقی و شنیداری جامه بیانجامد، نمیپردازند.
شکی نیست که استیلای تدریجی منطق صنعت فرهنگ، باعث تغییراتی معنادار در ارائه هنری از هنرمندان داعیهدار موسیقی کلاسیک ایرانی شده اما باید پذیرفت که روند کنونی جامعه و تغییر سلایق موسیقایی و نگاهی به حفظ نسل زد در دایره موسیقی ایرانی مستلزم تغییرات و بهروز رسانی در ساختار و فرم موسیقی ایرانی خواهد بود.