پیکر بیژن اشتری به بهشت زهرا(س) بدرقه شد

به گزارش شبکه خبری ایران ۲۴ از ایرنا، مراسم تشییع پیکر بیژن اشتری سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ با حضور مدیران نشر، مولفان، مترجمان و دوستداران او در خانه هنرمندان برگزار شد.
دوستداران این مترجم یک ساعت منتظر ورود پیکرش شدند تا مراسم را آغاز کنند.
اسدالله امرایی نویسنده و مترجم در این مراسم با اشاره به اینکه مانند اشتری متن سخنرانی خود را با مداد روی کاغذ کاهی نوشته است، افزود: دوست ما اشتری تا چند ساعت دیگر زندگی دیگری را شروع میکند.
این مترجم با اشاره به همکاریهایی که با مرحوم اشتری داشت، گفت: در مجلهها در بخشهای جدا از هم کار میکردیم و با هم سلام علیک داشتیم، مجلهای بسته میشد و مجله دیگری باز میشد و بازهم یکدیگر را میدیدیم.
امرایی ادامه داد: بیژن اشتری میمانَد زیرا کتاب نوشته است، فرقی نمیکند که با اندیشه او موافق باشیم یا مخالف، مگر اینکه توان تحمل نظرهای مختلف را نداشته باشیم.
او در ادامه پیام فریدون صدیقی را خواند.
اشتری همواره به راهش ادامه داد
مهدی یزدانی خرم دیگر نویسنده کشور نیز با اشاره به اینکه اشتری از خانواده بزرگ و خاندانی فرهنگساز بود، گفت: با تمام سختیهایی که برای کار نکردن، برایش مطرح بود، او همواره به راهش ادامه داد. همیشه کار میکرد، با وجود کارشکنیها به قطعه هنرمندان میرود.
این نویسنده رو به تابوت اشتری از او تشکر کرد و ادامه داد: مرگ آرام و استراحت و همگوری با مرتضی راوندی حق اوست که میتواند برای نوادگان قائم مقام فراهانی اتفاق بیفتد.
شهرداری، مانع دفن او در قطعه هنرمندان شد
مدیر نشر ثالث نیز در این مراسم سخنان خود را به چالشهایی که با اشتری داشت، اختصاص داد و گفت: در همکاری با اشتری چند چالش داشتیم، یکی مجموعه «کتابهای سرخ» بود که باید برای آن از چندین سد میگذشتیم، در این چالش او پیروز بود. چالش دیگر مطالبی بود که در فضای مجازی منتشر میکرد، من هیچ وقت نتوانستم در این چالش پیروز شوم.
محمدعلی جعفریه با اشاره به بیماری سرطان که اشتری درگیر آن بود، ادامه داد: چالش دیگر سرطان او بود، او شیمی درمانی کرد و همواره احوال او را میپرسیدیم اما از جمع گریزان بود. آخرین چالش زمانی بود که با من تماس گرفتند و گفتند نفس نمیکشد. خانه او نزدیک خانه هنرمندان و دفتر نشر ثالث است. میتوانم بگویم بیش از ۴۵ دقیقه برایش ماساژ قلبی کردم، اما در این چالش پیروز نشدم.
او با اشاره به آثار متعدد اشتری و حیات فرهنگی که داشته است، توضیح داد: ما فکر میکردیم قطعه نامآوران جایگاه بیژن است، کسی که روزی ۱۷ ساعت فعالیت فرهنگی میکرد. با وجود همکاری معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری مانع دفن او در قطعه هنرمندان شد. در نهایت با همکاری محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نادره رضایی معاون هنری این وزارتخانه، توانستیم برای او جایگاهی در قطعه هنرمندان اختصاص دهیم.
اشتری در زمان حیاتش قدر دید
دیگر نویسنده کشور با تاکید بر اینکه امروز نهنگی بدرقه میشود، گفت: اشتری از نویسندگانی است که در زمان حیاتش هم، قدر دید و همیشه اهالی فرهنگ به کتابهای او توجه داشتند.
محمد حسینی با اشاره به همکاری ۱۱ سالهای که با اشتری داشت، افزود: آنچه را مینوشت به عنوان ویراستار برای نخستین بار میخواندم.
نگاه اشتری مانند دیگر منتقدان نبود
روزنامه نگار کشور نیز گفت: اگر بیژن امروز اینجا بود به او میگفتیم که از تو خیلی یاد گرفتیم، یاد گرفتیم بنویسیم و با دیگران به شکلی معاشرت کنیم که تاثیر ما در ذهن آنها باقی بماند.
عباس یاری با اشاره به اینکه بیش از ۵۰ سال است که در حوزه مطبوعات فعال است، ادامه داد: وقتی اشتری فیلمی را انتخاب میکرد و درباره آن در مجله مینوشت، نگاه او مانند منتقدان دیگر کشورها نبود، او خودش فیلم را میدید و دربارهاش مینوشت. در سالهایی که بیژن را میشناختم و با او دیدار داشتم، میدیدم که حال من هم خوب است. او میل به زندگی داشت.
کاش پدیدآورندگان ما تا این اندازه تحت فشار نباشند
فیاض زاهد تحلیلگر سیاسی نیز با اشاره به کتاب «مسیح بازمصلوب» نوشته نیکوس کازانتزاکیس سخنان خود را آغاز کرد و ادامه داد: این یک کتاب آرمانگرایانه است و اشتری هم برای نسلی مینوشت که آرمانگرا بودند. بیژن اشتری نمادی از شدنهای پیدرپی است. مهم جهد و تلاش دائمی و صداقت در بیان او است.
وی با تاکید بر اینکه اشتری آدم شجاعی بود، گفت: شاید ما اندازه او شجاع نباشیم. به نظر میرسد علت رشد سرطان در انسان فشارهای مکرر و طولانی است، امیدوارم روزی برسد که پدیدآورندگان ما تا این اندازه تحت فشار نباشند.
آزاده مسعودنیا مترجم نیز در این مراسم گفت: بیژن عاشق مردم و ایران بود، میدانم که یاد و خاطره او در دل همه ما زنده است.
در پایان مراسم حجتالاسلام سیدمحمدعلی ابطحی بر پیکر بیژن اشتری نماز خواند.
اشتری مترجم متولد سال ۱۳۳۹ بود و ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ در منزل خود درگذشت. از جمله آثار شناختهشده این مترجم میتوان به «انقلابهای ۱۹۸۹»، «استالین جوان»، «ادبیات علیه استبداد»، «مائو»، «چهگوارا»، «حرمسرای قذافی»، «آکواریومهای پیونگیانگ»، «تیم برتون»، «سینمای انگلستان»، «فرهنگ سینمای معاصر آمریکا» در دو مجلد، «زندگینامه بیل کلینتون» و «زندگینامه هیلاری کلینتون»، «فرمانده؛ ونزوئلای هوگو چاوز»، «انور خوجه»، «دختر استالین»، «استالین؛ دربار تزار سرخ»، «لنین»، «دستنوشتهها نمیسوزند»، «امید علیه امید»، «رفیق؛ زندگی و مرگ ارنستو چه گوارا» و «شوروی ضد شوروی» اشاره کرد.