هشدار درمورد وقوع سونامی اختلالات روانی در جامعه/سلامت روان افراد باید اولویت دولت باشد

دکتر «مجید امرایی» دبیرکل انجمن بینالمللی دراماتراپی ایران(DTCI)، عضو موسس اتحادیه جهانی دراماتراپی (WADTh)، نویسنده، سخنران و مدرس دانشگاه روز چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ در گفت وگوی تفصیلی و اختصاصی با شبکه خبر ایران۲۴، با استناد به آمار رسمی مربوط به اختلالات روانی در ایران تصریح کرد: اکنون طبق آمار رسمی ۱۵ میلیون ایرانی دچار اختلالات روانی هستند. این اختلالات شامل اضطراب، افسردگی و پرخاشگری و همبودیهای وابسته به این نوع اختلالات هستند.
وی ادامه داد: همچنین طبق آمار رسمی از هر چهار ایرانی یک نفر دچار اختلالات روانی است و منشا بیش از ۵۰ درصد از اختلالات و تنشهای شدید روانی در بین مردم ایران، مشکلات اقتصادی و فشارهای مالی و معیشتی است. بدین معنا که اگر مشکلات مالی و معیشتی مردم حل نشود، به زودی شاهد سونامی عظیمی از مشکلات و اختلالات روانی خواهیم بود.
این دراماتراپیست افزود: مشکلات مالی و معیشتی سر منشاء طلاق و جدایی و دلیل آمار بالای ایجاد پروندههای قضایی خانوادگی است. در این بین افزایش سن جوانان، ازدواج نکردن، سختی معیشت و بیکاری و بحران مسکن مهمترین مسائل جامعه امروز ایران است که هیچ فکری به حال آن نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: پیر شدن جامعه در کنار بروز اختلالات روانی، مشکلات معیشتی، بحران مسکن و تامین نشدن زنجیره غدایی، ایران را در لبه پرتگاه قرار داده است. البته اینها مسائلی هستند که باید پیشتر راجع به آنها فکر میشد، اما اکنون تشکیل کارگروه ضربتی شاید بتواند از خسارات این سونامی جلوگیری کند، هرچند معتقدم خیلی دیر شده و اکنون از پیشگیری گذر کردیم و آرام آرام در دل پیری و اختلالات روانی قرار گرفتیم.
امرایی افزود: در سال ۱۴۱۰ ایران دارای بیش از ۳۰ میلیون کهن سال خواهد بود که هیچ فکری راجع به آنها نشده است. بدین ترتیب آرام آرام مهد کودکها باید به خانه سالمندان تبدیل شوند. این مسائل و مشکلات که ایران را در لبه پرتگاه قرار داده باید در سطح کلان هیات دولت راهکارهایی پیدا کند و با تشکیل کارگروههای تخصصی برای کاهش عوارض ناشی از مسائل، خصوصا کهن سالی، برنامهریزی کند که شاید بتواند خسارات آن را کاهش دهد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر به آمارها دقت شود متوجه میشویم که باید پیشتر به این مسائل توجه میکردیم اما متاسفانه اکنون یکی از پیش فرضهای ازدواج جوانان نداشتن فرزند است؛ یعنی جوانان با پیش فرض حداقل یکی از دو سوی این رابطه مبنی بر عدم فرزندآوری به ازدواج روی میآورند. خانوادهها از سطح گسترده در دهه شصت به خانواده سطح محدود در ۱۴۰۰ به بعد تبدیل شدهاند که این مساله بحران عظیم پیری را برای ما به همراه خواهد داشت و به زودی ایران به یک کشور پیر تبدیل خواهد شد.
وی ادامه داد: اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و پرخاشگری و نیز ازدواج نکردن، بحران مسکن و معیشت و تغذیه ناسالم جامعه را در شرایطی قرار داده که به صراحت نیازمند تشکیل کارگروههای تخصصی در حوزههای مختلف خصوصا درمانهای کمکی و غیردارویی هستیم.
این نویسنده و سخنران افزود: در حال حاضر به طور میانگین بیش از ۸۰ درصد ایرانیان حداقل تجربه یک تروما یا یک سانحه وحشتناک را دارند و مستعد اختلال روانی شدید «پی تی اس دی»(PTSD) یا «اختلال پس از سانحه» هستند.
وی در مورد نقش رسانهها در شرایط روحی شهروندان تصریح کرد: متاسفانه رسانهها که میتوانند به عنوان یک عامل موثر در کاهش عوارض اختلالی عمل کنند در حال حاضر به عنوان دامن زننده شرایط اختلالی به شمار میرود. رسانهها از جمله شبکه های تلویزیونی و شبکههای اجتماعی دائما در مورد فجایعی مانند سیل، زلزله و بمباران و کشتار خبر رسانی میکنند، پس رسانهها به عنوان یک ابزار که میتوانند کمک کننده باشند در حال حاضر رسالت خود را درست انجام نمیدهد.
امرایی ادامه داد: عدم کنترل بر شبکههای اجتماعی، تکرار اخبار منفی و استمرار حضور جوانان در فضای مجازی و پیگیری اخبار و سوانح باعث افزایش اختلالات روانی جوانان ایرانی شده است.
این نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر در مورد عدم توانایی مالی شهروندان در تامین سلامت روان خود و راهکارهای جایگزین برای درمان اختلالات روانی گفت: راهاندازی مراکز پاره وقت توسط سیستم دولتی میتواند راهکار مناسبی باشد. مراکزی که نیاز نباشد افراد به طور دائمی در آن مکان بستری شوند.
«هنر درمانی» مورد توجه قرار گیرد
وی ضمن تاکید بر اهمیت «هنر درمانی» تصریح کرد: هنر درمانی و درمانهای دیگری که وابسته به این حوزه هستند باید مورد توجه قرار بگیرند. در تهران نزدیک به ۲۸ فرهنگسرا وجود دارد، اما این فرهنگسراها در حوزه درمان و توانبخشی ورود نمیکنند. درمانهای کمکی و غیر داروئی، ایجاد اماکن شاد، توجه به آئینهای شادمانی جمعی، راه اندازی مراکز چند منظوره درمان و توانبخشی، احیاء مراکز تفریحی درکنار ساماندهی حوزهای معیشت و مسکن و اقتصاد محرومیت زدا راهکار مناسبی است که به نظر میرسد مورد توجه قرار نگرفته است.
دبیرکل انجمن بینالمللی دراماتراپی ایران(DTCI) ادامه داد: تقویم ایرانی تجلیل و بزرگ نمایی از مرگها است. در تقویم ایرانی روزهای تولد و آئینهای شادمانه مناطق مختلف ایران باید مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: اختلالات سازگاری و ارتباطی، اختلالات شخصیتی، اختلالات وسواسی در زمره اختلالات شایع در ایران است. حدود ۶۶ تا ۷۵ درصد بیماران روانی در ایران حاضر نیستند به مراکز درمانی رجوع کنند. بنا به دلایل مختلف که یکی از مهمترین آنها اقتصاد و معیشت خانواده است. حوزههای بیمهای باید در حوزه سلامت روانی ورود کند و مراکز توانبخشی باید بیمه شوند.
امرایی ضمن تاکید بر اینکه سلامت روان باید در اولویت دولت باشد، افزود: سلامت روان باید از اولویتهای دولت باشد و هیچگاه از اولویت خارج نشود. جسم و روان وابستگان هم هستند. بیش از ۸۰ درصد از نزاعهای بین فردی و خانوادگی به دلیل جنون و هیجانات آنی است. در کلانشهر تهران شهروندان دیگر به آرامی واژه «ببخشید» و «عذرخواهی میکنم» را فراموش میکنند. در صدا وسیما هیچکس به واسطه اشتباهاتش از مردم عذرخواهی نمیکند. در ادبیات ارتباطی شهرنشینی ما، عذرخواهی منش انسانی خود را از دست داده است.
عضو موسس اتحادیه جهانی دراماتراپی (WADTh) خشونت خانگی و افزایش جرم و جنایت در جامعه را نتیجه بی توجهی به منشاء اختلالات روانی شهروندان عنوان کرد و گفت: به طور قطع شاهد افزایش خشونت خانگی و جرم و جنایت در جامعه خواهیم بود. در واقع ضعف امکانات عمومی پرخاشگری را بالا میبرد. در شهری مانند تهران هیچ مکان آرامی وجود ندارد؛ به عنوان مثال موتورسواران آرامش و امنیت را از شهر تهران سلب کردهاند. اکنون بیش از چهار میلیون موتورسوار در تهران وجود دارد. همچنین ترافیک تهران یکی از مسائلی است که پرخاشگری را در میان شهروندان بوجود میآورد چرا که آستانه تحمل افراد کم شده است.
وی ادامه داد: بالای ۸۰ درصد جریمههایی که در تهران انجام میشود نادرست و خلاف قانون است. وقتی شهرداریها امکانات عمومی را برای شهروندان فراهم نمیکنند، در واقع مردم جریمههای شهرداری را پرداخت میکنند. به عنوان مثال شهروندان مجبور میشوند بهصورت دوبل یا در مکان ممنوعه پارک کنند زیرا پارکینگ در اختیار آنها قرار داده نشده است.
امرایی در مورد نقش آلودگیها بر روی روان شهروندان گفت: آلودگی هوا در تهران زمینه ساز تنگی نفس و به تبع آن باعث به هم ریختگی روانی میشود. کارخانههای آلوده کننده در تهران شبها کار میکنند تا مردم دود کارخانهها را نبینند. در همین کلانشهر تهران بیش از ۲۰۰ کوره ذغال سازی وجود دارد. تهران در حدود تقریبا ۱۵ تا ۲۰ میلیون درخت دارد و این درختهای خشک شده را شهرداری به ذغال تبدیل کرده و به مردم میفروشد. ۴۰۰ کوره قیرسازی و آسفالتسازی در تهران وجود دارد. زباله سوزی و سوزاندن فضولات بیمارستانی نیز باعث آلودگی هوا میشوند.
عضو موسس اتحادیه جهانی دراماتراپی (WADTh) ضمن تاکید بر اینکه زمینه مشکلات روانی محیا است، گفت: قوانین نوشته میشوند تا روز بعد دور زده شوند. آستانه تحمل دیگر واژه غریبهای در میان شهروندان ایرانی است. گفت وگوها و کشمکشهای لفظی به پرخاشگری منجر میشوند. این مشکلات گویای آن است که جامعه ایرانی به یک برنامه ریزی مدون نیاز دارد. شهرداری ها، وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت بهداشت، آموزش و پرورش باید دست بکار شوند.
وی افزود: بخش عمده اختلالات روانی کودکان و نوجوانان اختلالات آموخته شدهای است که والدین به آنها منتقل میکنند که آسیب وحشتناکی است. یعنی کودک فکر میکند که این جزو رفتاری است که باید انجام دهد، در صورتی که والدین آن اختلال را دارند و آن را به فرزند خود منتقل میکنند.
این دراماتراپیست درمورد تاثیر آموزش و پرورش بر اضطراب کودکان و نوجوانان افزود: یکی از سازمانها و مجموعههایی که میتواند هم در کاهش و هم در افزایش اختلالات روانی تاثیر بسزایی داشته باشد آموزش و پرورش است. آموزشهای ضمن خدمت، به فراموشی سپرده شده است. مناطق آموزشی بسیار انگشتشماری در کشور وجود دارند که برای مربیان و معلمان، آموزش ضمن خدمت برگزار میکنند تا آنان چگونگی مواجهه با کودکان و نوجوانان را یاد بگیرند. به همان اندازه که کودک نیاز به آموزش دارد به همان اندازه نیز معلمان نیاز به آموزش ضمن خدمت دارند. برای والدین نیز باید آموزشهایی داده شود و آموزش و پرورش میتواند بازار کار مناسبی برای بسیاری از فارغالتحصیلان رشتههای روانشناسی، توانبخشی و تراپیهای مختلف باشد.
امرایی افزود: با بحرانی روبهرو هستیم که نیازمند برنامهریزی است که در صدر آن دولت و سپس وزارتخانهها هستند. همه وزارتخانهها نیاز به مشاوره روانشناختی دارند. ما نه تنها به درمان جسم نرسیدیم بلکه درمان روانی را نیز از اولویت خارج کردیم.