جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
کناره‌گیری سعد حریری از سیاست، لبنان را به بن بست‌سیاسی واجتماعی می‌کشاند.
تصمیم حریری مبنی بر تعلیق فعالیت سیاسی، وضعیت بحران در لبنان را پیچیده‌تر کرده و انتخابات پارلمانی آتی را با چالش تازه‌ای مواجه می‌کند.
کد خبر: ۳۰۴۴
۰۶ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۳:۴۵

 

رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه امنیت ملی و سیاست خارجی - سمیرا کریمشاهی: هر چقدر جامعه‌ی هزار تکه‌ی لبنانی با هم‌نشینی مسالمت‌‌آمیز، تاثیر تفاوت‌ها را کم‌رنگ می‌کند در فضای سیاسی این کشور توافق و مصالحه رو به سقوط است. سخنان دو روز پیش سعد حریری که به عنوانی مهره اصلی جریان اهل‌سنت لبنان محسوب می‌شود یک شوک جدید به فضای کامل در بحران لبنان بود. حریری صراحتا اعلام کرده قصد مشارکتی در انتخابات آتی پارلمان ندارد. این یعنی نوعی کناره‌گیری از عرصه‌ی سیاسی و نزدیک شدن به پایان حیات سیاسی حریری کوچک یا تصمیم به انزوایی که به نظر می‌رسد از سر اجبار و نه اختیار بوده است.
به نظر نقطه عطف پایان حیات سیاسی حریری نه در این هفته بلکه در سال 1396 هنگامی که توسط بن سلمان در هتل‌های ریاض به گروگان گرفته شد، رقم خورد. هرچند تحلیل‌ها به اینگونه بود که حریری برای اینکه بتواند پشتوانه حکام عرب را حفظ کند به این ننگ تن داده اما بدیهی است از آن زمان به بعد هزینه‌ی آن رخداد در فضای سیاسی لبنان و از سبد اعتباری‌ وی و حزب المستقبل کسر شد.

بحران در بحران

لبنان از زمان استقلال، هیچگاه طعم استبداد و حکومت‌های سلطنتی مانند آنچه  در دیگر کشورهای عربی روی داد را تجربه نکرده اما همواره از خلاء یک قدرت مرکزی و تشکیل دولت قوی ضربه خورده که باعث شده جنگ داخلی یا تجاوز خارجی نتیجه‌ی آن باشد. در سال‌های اخیر مسئله‌ی دولت قوی بحرانی‌تر شد. نخست‌وزیرهای تعیین شده یا از تشکیل دولت ناتوانند یا دولتی که تشکیل می‌دهند در قواره کوه انباشت بحران های لبنان به ویژه در بخش اقتصاد نیست. اکنون ماجرای کناره‌گیری حریری به عنوان بخشی از جریان فعال  و پیشرو در عرصه‌ی سیاسی لبنان، حتی برگزاری یک انتخابات پارلمانی را هم در ابهام قرار می‌دهد و گره کور سیاست در لبنان را محکم‌تر می‌کند.

 

 

جولان جنبلاط و جعجع
طبق آنچه که از توافق 1990طائف بر فضای سیاسی لبنان حاکم شده، رئیس‌جمهور در این کشور از میان مسیحیان مارونی، رئیس مجلس از شیعیان و نخست‌وزیر از میان اهل سنت این کشور انتخاب می‌شود. در سال‌های گذشته روند غالب برای تشکیل دولت و تقسیم کرسی‌های قدرت میان جریان‌های مختلف به طور کلی با رایزنی و کشمکش میان یک تقسیم بندی کلان در فضای سیاسی لبنان یعنی جریان 14 مارس(نزدیک به محور عربی_غربی) و 8 مارس(شیعیان و مسیحیان نزدیک به آن‌ها) صورت گرفته است.
هرچند سنگ‌اندازی‌ها و تقابل‌های جریان حریری مقابل 8مارسی‌ها آشکار است اما او در پایان تمام این چانه‌زنی‌ها، شخصیتی بود که ظرفیت رسیدن به یک توافق و کم‌کردن از بن‌بست‌های سیاسی لبنان را داشت. بدین صورت شیعیان لبنان و به طور مشخص بازوی سیاسی حزب‌الله گزینه‌ای برای توافق سیاسی با جریان مقابل را دست‌یافتنی می‌دانست. به عبارتی دیگر جریان حریری هیچگاه گزینه مطلوب برای شیعیان به جهت همراهی تشکیل دولت نبوده اما فضای لبنان به حدی فاقد مهره‌ی سیاسی اجتماع‌ساز است که می‌توان گفت کناره‌گیری حریری حتی برای شیعیانی که با او در چالش بودند، مشکل‌ساز خواهد بود.
اما انزوای حریری فضای سیاسی اهل سنت لبنان و یا در سطح کلی‌تر جریان 14مارس را با خلاء اساسی رو به رو می‌کند. در صورت پافشاری حریری بر این تصمیم، جولان بیشتر نیروهای افراطی دروزی و مارونی دور از انتظار نیست.
 افراطی‌گری سیاسی در میان نیروهای سمیر جعجع به عنوان رهبر شبه‌نظامیان مسیحی لبنان و ولید جنبلاط از رهبران دروزی‌، لبنان را با خطر آغاز جنگ داخلی مواجه می‌سازد. همانگونه که در تجمع اعتراضی چند ماه پیش شیعیان لبنان همین نیروهای افراطی با راه انداختن یک درگیری مسلحانه در کف خیابان چند تن از شیعیان را به شهادت رساندند. در اثر همین لبنان تا آستانه جنگ داخلی پیش رفت؛ و چنانچه درایت رهبر حزب‌الله لبنان نبود شاید این بحران به عنوان تیر آخر آشفتگی این روزهای لبنان شلیک می‌شد.

بحران در بحران

گام به گام تا فروپاشی
هرچند سعد حریری در سخنان اخیر خود مقصر بحران‌های لبنان را ایران و حزب‌الله اعلام کرده اما شاید هیچکس مانند او به عنوان یک حبس کشیده در هتل‌-زندان‌های ریاض وابستگی اخلال‌‌آفرین را درک نکند؛ اینکه تمامیت‌خواهی‌های برخاسته از دربار ریاض چگونه مانع مصالحه میان جریان‌های سیاسی لبنان می‌شود. از طرف دیگر ابتکارهای فرانسوی شکست خورده، و ناهماهنگ با زیست سیاسی لبنان است؛ در نهایت نیز آمریکا ، که حتی در حد همین ایده‌ی شکست حورده هم چیزی در چنته برای لبنان ندارد.
انباشت بحران در لبنان به گونه‌ابست که ایده‌ی فروپاشی را مطرح کرده است یعنی هیچ راه حلی برای گشایش در لبنان به جز یک فروپاشی کامل و پوست‌اندازی از نو وجود ندارد با این ریسک بالا که ممکن است کشور به میدان جنگی به مراتب بدتر از سوریه تبدیل شود. سیر حوادث در لبنان این کشور را به طور خودکار به سمت چنین بحرانی می‌کشاند.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: