نگاه سیاسی و تقابلی در معرفی فیلم به اسکار جواب نمی دهد/«زن و بچه» گزینه مطلوب کمیته انتخاب اسکار است

حسین سلطان محمدی در گفتوگو با ایران۲۴، در خصوص انتخاب فیلم برای معرفی به آکادمی اسکار گفت: برای معرفی فیلمها به آکادمی اسکار یک سری قوانین اداری وجود دارد مثلا اینکه فیلم تا تاریخ مشخصی در کشور معرفی کننده اکران شده باشد و به طور رسمی از سوی آن کشور معرفی شود. همچنین فکر میکنم طبق روال آنجا فیلم باید پخش کننده بینالمللی داشته باشد. پخش کنندههای بینالمللی هستند که برای تبلیغ فیلم میان اعضای آکادمی تلاش میکنند و فیلم را توزیع میکنند.
وی افزود: بعد از امور اداری، برخی نکات سنتی درباره اسکار وجود دارد. مثلا اینکه فیلم دارای یک خط داستانی عام باشد، با زبان سنتی سینما که زبانی قابل فهم است. در واقع بیشتر آثار داستانگو اولویت دارند اگرچه آثار خاص هم در سابقه اسکار دیده شده است.
سلطان محمدی یادآور شد: از این مسائل بدیهی که بگذریم میرسیم به فضا و جو سیاسی که در اسکار هر سال حاکم است. این فضا با مقدماتی همچون اعلام آرای دستهها و انجمنهای گوناگون در ساختار سینمایی آمریکا شروع شده و به مراسم نهایی میرسد. یکی از شاخصترین قسمتها هم اعلام آرای گلدن گلوب است که مربوط به خبرنگاران خارجی مقیم آمریکاست. این گروه برای خود مراسمی دارند و اعلام نظر میکنند و معمولا تا حد زیادی آرای آنها به آرای نهایی نزدیک است.
این منتقد و نویسنده سینمایی با بیان اینکه آکادمی اسکار بیش از هفت هزار عضو دارد و اسامی مانند اصغر فرهادی را میتوان بین اعضا دید، بیان کرد: شاید بتوان گفت آرای انجمنهای مختلف پیش از مراسم اسکار تا حدودی روی آرای اعضای آکادمی تاثیر میگذارد.
وی درباره تاثیر مسائل سیاسی بر اسکار اظهار کرد: سایه سیاست بر سر اسکار به خصوص بخش فیلم غیرانگلیسی زبان وجود دارد و یک نگاه سیاسی بر آن حاکم است. حتی در زمان باراک اوباما رئیس جمهوری پیشین آمریکا این تاثیر پررنگتر شده و در یک دوره، رای اسکار از کاخ سفید و توسط همسر وی اعلام میشود. آثاری که مطرح میشوند معمولا آثاری هستند که تا حدودی به صورت غیر مستقیم به اهداف سیاستگذاران حوزه سیاست خارجی آمریکا که از طریق هنر سینما پیگیری میشود، کمک میکنند.
این کارشناس سینما خاطر نشان کرد: در جشنوارههای دیگر هم این روند وجود دارد به خصوص جشنواره برلین. در این جشنواره هم حاکمیت درباره فیلمهای خارجی نظر میدهد و اگر فیلم نگرشی همسو با سیاستهای دولت آلمان داشته باشد، برای دریافت جازه در اولویت قرار میگیرد.
سلطان محمدی با بیان اینکه روند انتخاب فیلم در ایران برای معرفی به اسکار بستگی به شرایط و موقعیتهای گوناگون دارد، افزود: باید ببینیم چه هدفی از حضور در اسکار داریم. آیا مثل برخی دورهها میخواهیم برویم از لحاظ سیاسی تقابل ایجاد کنیم و بجنگیم؟ که در این صورت میدانیم اصلا جزو پنج نامزد برتر هم معرفی نخواهیم شد. یا اینکه میخواهیم به هر طریقی اسکار را بگیریم؟ باید ببینیم برآیند کلی ما از ارسال یک فیلم به اسکار چیست؟ یعنی هدف غایی ما چیست؟
وی عنوان کرد: ما رفتارهای متفاوتی را در این سالها نسبت به فیلمها و اسکار داشتهایم. در کمیته انتخاب فیلم هم افراد مختلفی هستند که بخشی از شرایط را از لحاظ اداری، فنی و هنری تطبیق میدهند و بخشی از آن هم مانند داوریهای هر جشنواره دیگری نظر سلیقهای اشخاص است.
این منتقد و نویسنده سینمایی درباره اعضای کمیته اسکار نیز گفت: باید ببینیم امسال چه اسامی در کمیته انتخاب اسکار قرار گرفتهاند و اسامی فیلمهای اولیه کدام است. هر سال سعی میکنند اسمها سنگینتر و وزینتر باشد تا جمع کمیته از لحاظ فکری و سابقهای قدرتمندتر باشند و کمتر بتوان از لحاظ زبانی به آنها خورده گرفت. مسلما وقتی کسی مثل هوشنگ گلمکانی یا فریدون جیرانی با توجه به سابقه سینمایی که دارند در کمیته باشند، کمتر کسی میتواند بگوید اعضا صلاحیت نداشتهاند.
وی همچنین درباره نحوه انتخاب فیلم برای معرفی به اسکار گفت: حدس می زنم فیلمهایی را انتخاب میکنند که پخش کننده بینالمللی دارند تا حداقل بخشی از کار جلو افتاده باشد. اعضا باید این عنصر را در نظر بگیرند که فیلم پخش کننده خارجی داشته باشد یا بتوان به طریقی برای آن پخش کننده خارجی پیدا کرد تا توزیع بینالمللیاش را انجام دهد.
سلطان محمدی در پاسخ به اینکه تاثیر حواشی سیاسی و بینالمللی بر روی موفقیت یا عدم موفقیت فیلمهای ایرانی در اسکار چقدر است، گفت: وقتی داستان فیلم مانند داستانهای اصغر فرهادی عام باشد، این حواشی زیاد تاثیری ندارد اما اگر یک فیلم جنگی یا شخصیتی بفرستیم که هویت بومی پررنگی از ایران داشته باشد، قطعا حواشی سیاسی ورود پیدا میکند. فیلمهایی مثل آثار اصغر فرهادی هرچند رگههای ایرانی دارد و داستانهایش از داخل ایران است اما، وجه قالبش نگاه انسانی است، نگاهی که در همه جهان یکسان است و به انسان و رفتارش در موقعیت های گوناگون میپردازد. در انتخاب این نوع آثار بررسی مسائل فنی و اینکه فیلم در جشنوارهای دیگر چه عملکردی داشته مطرح میشود.
وی افزود: ولی وقتی فیلمی برای معرفی به اسکار انتخاب شود که هویت کنونی ایران بعد از انقلاب اسلامی را به رخ میکشد، حدس می زنم انتخاب آن برای این است که فقط یک فیلم معرفی شده باشد. چون اگر بخواهیم با هدف کسب جایزه به اسکار برویم باید فیلمهای عام یا خنثی انتخاب شود و یا آثاری که با وضعیت اجتماعی کنونی جمهوری اسلامی تقابل دارند.
این منتقد و نویسنده سینمایی در پاسخ به اینکه بین گزینههای احتمالی معرفی به اسکار، انتخاب کمیته اسکار کدام فیلم خواهد بود، گفت: برای هیاهو مطمئنا عدهای پشت «پیر پسر» قرار میگیرند. چون چیزی شبیه به الگوی «خانه پدری» کیانوش عیاری است و میتواند ادامه «برادران لیلا» هم باشد. در این آثار بزرگ خانواده رفتارهایش جوری است که شبهات و شائبههایی نسبت به وضعیت جامعه ایرانی، سیستم سیاسی، نهادها و افراد اصلی حکومت ایران مطرح میکند که طی سالها فرسوده شدند و فرزندان خودشان را به مرز آسیب و درگیری میرسانند.
وی در عین حال عنوان کرد: اما بعید است در این وضعیت فیلم «پیر پسر» برای معرفی به آکادمی اسکار انتخاب شود. انتخاب کمیته اسکار میتواند «زن و بچه» باشد زیرا داستانش عام تر و انسانیتر است و عنصر زن، عاطفه و بچه دارد. از طرفی سابقه حضور در کن را هم دارد و می تواند در اولویت داشته باشد.
سلطان محمدی درباره تاثیر زیاد سیاست بر جشنواره اسکار و هالیوود یادآور شد: برای موفقیت فیلمها در اسکار، جریانات سیاسی هم مطرح است. باراک اوباما این مسئله را پرنگتر کرد هرچند از قدیم مشخص بود که آمریکا در لفافه داستان، سیاست خود را پیش میبرد. عده ای در اینجا به غلط وانمود میکنند که فیلمهای آمریکایی روایت پرداز است و داستان تعریف میکند اما من فکر می کنم حتی ماجرای ۱۱ سپتامبر که کار خود آمریکاییها بود، پیشتر با ساخت فیلمهایی زمینه سازی فکری شده بود. فیلم «روز استقلال» که چند سال پیش از ۱۱ سپتامبر ساخته شده و پرفروش هم بوده، روایت میکند که سفینهای از فضا میآید و روی یکی از شهرهای آمریکایی سایه میافکند و شلیک میکند. این سفینه با نقطهای زمینی در خلیج مرتبط است. بعد هم به رهبری رییس جمهور آمریکا همه جهان بسیج میشوند تا با این سفینه بجنگند. آمریکا به بهانه حمله ۱۱ سپتامبر به خاورمیانه حمله کرد و این فقط یک نمونه است. بنابراین سینمای آمریکا دقیقا در خدمت هداف سیاسی آمریکاست.