قرائی مقدم: فرزندکشی محصول جامعه پدرسالاری است/اعضای خانواده باید با یکدیگر گفت وگو کنند

اخیراً خبری تلخ در رسانهها منتشر شد؛ پدری در تهران فرزند خود را که با معضل اعتیاد دستوپنجه نرم میکرد، با ضربات چکش به قتل رساند.
این حادثه، نخستین نمونه فرزندکشی در ایران نیست. جامعه ما بارها شاهد بوده است که پدرانی به دلایل مختلفی همچون تابوشکنی، اختلافات خانوادگی یا ترس از آبرو، دست به چنین جنایات هولناکی زدهاند.
پرسشی اساسی، اما همچنان باقی میماند: چگونه ممکن است پدری که روزی حیات را به فرزندش بخشیده، خود به زندگی او پایان دهد؟
واقعیت این است که نبود گفت وگو و تعامل سازنده میان اعضای خانواده، بستر بروز چنین فجایعی را فراهم میکند.
پیوند عاطفی و همبستگی خانوادگی تنها زمانی شکل میگیرد که والدین و فرزندان بتوانند مشکلات و اختلافات خود را در فضایی امن و مبتنی بر گفتوگو مطرح و حلوفصل کنند.
در این خصوص و برای درک بهتر این موضوع شبکه خبری ایران۲۴ گفت و گویی با دکتر «امانالله قراییمقدم» جامعهشناس و استاد دانشگاه داشته است که در پی میآید:
قراییمقدم تصریح کرد: یکی از عوامل مهم و موثر پیوستگی و وابستگی اعضای خانواده به یکدیگر گفت وگو است. البته عواملی مانند سر یک سفره نشستن، اجازه صحبت و اظهارنظر به فرزندان خود دادن، درد و دل کردن، از مشکلات فرزندان آگاه شدن و تا حد امکان آنها را راهنمایی کردن از وظایف یک خانواده سالم است.
وی ادامه داد: خانواده وقتی سالم است که اعضای آن در خانواده احساس آرامش و سبکی خیال کنند و خانواده را پناهگاه خود بدانند و پدر و مادر هر دو وظایفی در این باره دارند. در نتیجه نقش هدایت، راهنمایی و گفت وگو در اینکه فرزندان در راه درست قدم بردارند و دچار آسیب نشوند نقش موثری دارد. بخصوص پدر در این زمینه یعنی گفتوگو و راهنمایی نقش پررنگ تری باید ایفا کند.
این جامعهشناس درباره دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر گفت: متاسفانه در سالهای اخیر مشاهده میشود که اعضای خانوادهها از یکدیگر دور شدهاند. یکی از دلایل آن شبکههای اجتماعی و عادت کردن به اینکه هرکس سرش با گوشی خودش گرم باشد و به اطرافیان توجه نکند. همچنین حرف شنوی فرزندان از والدین ضعیف است. دیوید رایزمن جامعهشناس آمریکایی میگوید جوانان مرحله سنتگرایی و سنتخواهی و حرفشنوی از بزرگسالان و سالمندان را پشتسر گذاشتهاند و در مرحله خردگرایی و خودمختای هستند. یعنی از عقل و دانش و فهم و فکر خود پیروی میکنند و در مرحله بعدی نیز دنباله رو دوستان خود هستند. در نتیجه والدین تاثیرگذاری قبلی را بر فرزندان خود ندارند و در برخی موارد از راهنمایی و هدایت آنها قاصرند.
قراییمقدم در مورد پدری که فرزند خود را کشته است، تصریح کرد: این پدر نیز هم به دلیل علاقه زیاد و هم به دلیل اینکه احتمالا به خطرات و آسیبهایی که متوجه فرزند او بودند آگاه بود دست به این کار زده است. ولی در جامعه ما که هنوز پدرسالاری حاکم است فرزندکشی امر بعیدی نیست. با این حال این موضوع به تدریج در حال کم شدن است.
این استاد دانشگاه در مورد پیامدهای فرزندکشی در جامعه گفت: بر اساس تئوری خشونت، از خشونت خشونت زاییده میشود و به این ترتیب برجامعه و خانوادهها نوعی احساس ناامنی و مشکلات فکری بوجود میآورد و ترس و دلهره را در خانوادهها افزایش میدهد، صدمات روحی و روانی به جامعه وارد میکند و جامعه را رنجیده خاطر میکند و باعث آزردگی شهروندان میشود. همچنین خشونتگرایی گسترش پیدا میکند.
وی افزود: خشونت فقط جنبه فیزیکی ندارد و به چندین نوع تقسیم میشود، خشونت اقتصادی، روحی و روانی، جسمی و غیره. عدم گفتوگو و توجه نکردن به نیازهای روحی فرزندان نیز خشونت محسوب میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان گفتوگو و تعامل بین اعضای خانواده را فرهنگسازی کرد گفت: خانوادهها باید دور یک سفره بشینند. قبلا ارزشها و هنجارهای معنوی در جامعه بالا بود. احترام به تقدس پدر و مادر برای فرزندان از طریق کتابهای درسی، محتوای رسانهای، صدا و سیما و سریالها، ادبیات، موسیقی و ... منتقل میشد. اما اکنون محتوای فرهنگی تغییر کرده است. همچنین رسانهها همواره از خشونت و اخبار ناامید کننده صحبت میکنند و هیچ خبر خوشی را منتقل نمیکنند. این مسئله نیز باعث افزایش خشونت گرایی میشود.