سرنوشت چین و آمریکا؛ میان همکاری و رقابت

به گزارش خبرگزاری ایران24، روابط ایالات متحده و جمهوری خلق چین در دهه اخیر به یکی از مهمترین محورهای نظم بینالملل تبدیل شده است. این روابط اکنون در آستانه تغییراتی بنیادین قرار دارد که نهتنها بر مناسبات دو کشور، بلکه بر اقتصاد و سیاست جهانی اثرگذار است.
پرونده تیکتاک، بحران فنتانیل، جنگ تعرفهای و رقابت فناورانه در حوزه نیمههادیها از مهمترین جلوههای این وضعیتاند. سرنوشت دو قدرت بزرگ بیش از هر زمان دیگر در گروی ترکیب همکاریهای تاکتیکی و رقابتهای ساختاری است.
میتوان گفت تیکتاک؛ نشانگر اصلی بیاعتمادی میان آمریکا و چین است. در جریان مذاکرات مادرید سپتامبر ۲۰۲۵ ( شهریور ۱۴۰۴)، ایالات متحده و چین به چارچوبی برای ادامه فعالیت تیکتاک در خاک آمریکا دست یافتند. این چارچوب بر اصل «مالکیت و کنترل آمریکایی» تأکید دارد و قرار است پس از تماس مستقیم میان ترامپ و شی جینپینگ نهایی شود.
تیکتاک فراتر از یک اپلیکیشن اجتماعی، نمادی از بحران اعتماد متقابل میان دو کشور است: آمریکا از سوءاستفاده احتمالی دادهها نگران است و چین تهدید به ممنوعیت را ابزاری سیاسی قلمداد میکند.
ایالات متحده، چین را مسئول اصلی جریان پیشسازهای فنتانیل میداند که سالانه جان هزاران آمریکایی را میگیرد. چین از سال ۲۰۱۹ فنتانیل را در فهرست مواد کنترلشده قرار داده و اخیراً دو پیشساز مهم و خانوادهٔ نیتازنها را نیز به آن افزوده است.
با این حال، از نگاه واشنگتن این اقدامات کافی نیست و باید با شاخصهای عینی مانند حجم کشفیات و همکاریهای عملیاتی همراه شود. در مقابل، چین این اقدامات را جلوهای از «حسن نیت» معرفی میکند و انتظار دارد واشنگتن آن را به رسمیت بشناسد. این شکاف در ادراک متقابل، همکاری در حوزهٔ سلامت عمومی را به بخشی از بازی قدرت بدل کرده است.
از دیگر سو نیمههادیها، هوش مصنوعی و دادههای کلان به خط مقدم رقابت چین و آمریکا بدل شدهاند. واشنگتن با محدودیتهای صادراتی و تحریمهای هدفمند، در پی مهار رشد فناورانه چین است. پکن نیز با ابزارهای تنظیمگری داخلی واکنش نشان میدهد؛ برای نمونه، میتوان به ماجرای انویدیا اشاره کرد. شرکت انویدیا (Nvidia) از بزرگترین تولیدکنندگان تراشههای گرافیکی و پردازشی در جهان است که نقشی حیاتی در هوش مصنوعی و فناوریهای پیشرفته دارد. جایگاه استراتژیک آن باعث شده در قلب رقابت فناوری آمریکا و چین قرار گیرد؛ واشنگتن صادرات تراشههایش را محدود میکند و پکن با تحقیقات ضدانحصار بهدنبال فشار متقابل است.
از نخستین روزهای دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، ایالات متحده تعرفهٔ پایهٔ ۲۰ درصدی بر همهٔ واردات چین اعمال کرد. این اقدام به نوعی «جنگ اقتصادی» بدل شده است.
اگرچه مذاکرات تاکنون مانع از تشدید بحران در برخی حوزهها شده، اما ساختار تعرفهها پابرجاست و فضای عدمقطعیت همچنان بر اقتصاد جهانی سایه انداخته است. ترامپ بارها تأکید کرده که این تعرفهها ابزار اصلی برای مهار چیناند.
او در سخنرانی اخیر خود در کاخ سفید جملهای گفت که بازتاب گسترده یافت: «روسیه شما را با جنگ شکست میدهد، اما چین شما را با تجارت شکست میدهد». این عبارت، خلاصهای از نگاه ترامپ به تهدید چین است: نه یک خطر نظامی مستقیم، بلکه یک چالش اقتصادی ـ نهادی که میتواند برتری آمریکا را از درون تضعیف کند.
بررسی روندهای اخیر نشان میدهد، آیندهٔ روابط چین و آمریکا بیش از هر زمان دیگری به بدهبستانهای مقطعی و تنشهای مزمن گره خورده است. ماجرای تیکتاک نشان داد که توافق تاکتیکی ممکن است، اما بحران فنتانیل و تعرفههای تجاری یادآور این حقیقتاند که رقابت ساختاری پابرجاست.
سخنان ترامپ درباره «پیروزی روسیه با جنگ و پیروزی چین با تجارت» تصویری روشن از واقعیت امروز جهان ارائه میدهد: سرنوشت این دو قدرت نه با جنگ مستقیم، بلکه با جدال اقتصادی، فناورانه و نهادی رقم خواهد خورد.