کابلهای زیردریایی؛ نقطهضعف پنهان بریتانیا در برابر نگاه روسیه

کابلها و خطوط لوله زیردریایی بخش مهم اما کمتر دیدهشدهای از زیرساختهای حیاتی بریتانیا هستند. این شبکهها وظیفه انتقال بیشتر ارتباطات دیجیتال، برق و گاز را بر عهده دارند و در صورت آسیب یا خرابکاری، میتوانند زندگی روزمره، اقتصاد و حتی امنیت ملی کشور را تحت تأثیر قرار دهند. در سالهای اخیر، با افزایش فعالیتهای مشکوک روسیه در اطراف این تأسیسات، نگرانیها درباره میزان آسیبپذیری آنها بیشتر شده است.
با وجود فاصله ۲۱ مایلی آب میان بریتانیا و اروپا، زیر سطح دریا شبکهای گسترده از کابلها و خطوط لوله وجود دارد که دو سوی کانال را به هم متصل میکند. این زیرساختها حامل دادههای حیاتی نظامی و غیرنظامی، همچنین برق و گاز هستند و در واقع بخشی اساسی از پایههای اقتصادی و اجتماعی کشور به شمار میروند. اما نگهبانی از صدها مایل کابل در اعماق دریا کاری است بس دشوار؛ و همین دشواری، امکان خرابکاری و تهدید را برای دشمنان بالقوه فراهم میسازد. حادثه اخیر در دریای سرخ، که به قطع برخی کابلها و اختلال گسترده اینترنت در آسیا و خاورمیانه انجامید، تنها یک نمونه از آسیبپذیری این شبکه جهانی است
اوایل امسال، کشتی تحقیقاتی روسی یانتار از کانال انگلیس عبور کرد. در ظاهر این کشتی غیرنظامی است، اما ناو HMS Somerset نیروی دریایی سلطنتی مأمور شد آن را تعقیب کند. دولت بریتانیا معتقد است یانتار در حقیقت برای مقاصد جاسوسی و شناسایی زیرساختهای زیردریایی به کار میرود. جان هیلی وزیر دفاع، در پارلمان تأکید کرد: «یانتار یک کشتی جاسوسی روسی است که برای گردآوری اطلاعات و ترسیم نقشه از زیرساختهای حیاتی ما مورد استفاده قرار میگیرد.»
به گفته دکتر سیدارت کاوشال کارشناس دریایی، حدود ۶۰ رشته کابل زیردریایی از سواحل بریتانیا منشعب میشوند. این کابلها اغلب با غلاف فلزی پوشیده شده و در نزدیکی ساحل زیر بتن محافظت میشوند. در کنار آنها، خطوط لولهای نیز گاز را از اروپا به بریتانیا منتقل میکنند. کابلهای کمعمق اغلب در اثر فعالیتهای تجاری آسیب میبینند و تعمیرشان سادهتر است، اما کابلهای عمیقتر تنها با تجهیزات پیشرفته قابل ترمیم هستند.
گزارش اندیشکده مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) نشان میدهد اهمیت این کابلها فراتر از مرزهای ملی است: «۹۵ درصد دادههای جهان از طریق آنها منتقل میشود و روزانه حدود ۱۰ تریلیون دلار تراکنش مالی به یاریشان انجام میگیرد.»
کارشناسان امنیتی باور دارند روسیه طی سالهای اخیر بهطور سیستماتیک به نقشهبرداری از کابلهای زیردریایی غرب پرداخته است. این عملیات نهتنها با کشتیهایی چون یانتار بلکه با زیردریاییهای بدون سرنشین نیز انجام میشود. دکتر کاوشال توضیح میدهد: «با توجه به استمرار این فعالیتها، میتوان گفت مسکو اکنون نقشهای دقیق از این داراییهای حیاتی در اختیار دارد.»
قطع کابلهای زیردریایی میتواند آثار گستردهای داشته باشد. با وجود آنکه در شبکه بریتانیا مقداری پشتیبانی مضاعف پیشبینی شده، این امر مصونیت کامل ایجاد نمیکند. به گفته دکتر کاوشال: «قطع یکی دو کابل شاید آسان باشد و حتی بتوان مسئولیت آن را انکار کرد. اما یک حمله سازمانیافته و گسترده که تعداد زیادی از کابلها را هدف قرار دهد، هم اثرگذاری بیشتری دارد و هم به سختی قابل انکار خواهد بود.»
اندیشکده IISS اشاره کرده است که برخی از آسیبهای اخیر به کابلها ناشی از «کشیده شدن لنگر کشتیهای ناوگان سایه روسیه» بوده است. نمونه روشن آن در دسامبر گذشته رخ داد: فنلاند نفتکش Eagle S را که حامل نفت روسیه بود توقیف کرد؛ کشتیای که مظنون به آسیب زدن به کابل برق زیردریایی Estlink 2 در دریای بالتیک از طریق کشیدن لنگر خود بود. روسیه اما هرگونه نقش در این حادثه را رد کرده است.
در واکنش به این تهدیدها، کمیته راهبرد امنیت ملی پارلمان بریتانیا تحقیقاتی را درباره میزان توانایی کشور در حفاظت از این زیرساختها آغاز کرد. رئیس کمیته، مت وسترن، گفت: «شبکه کابلهای اینترنتی ما بیش از گذشته مانند یک نقطهضعف پنهان جلوه میکند. هرچند نیازی به نگرانی فوری نیست، اما باید واقعبین باشیم: حملهای از این جنس میتواند ضربهای سخت به ما وارد کند.»
در کنار کابلهای زیردریایی، نباید از خطوط لوله گاز غافل شد؛ چرا که سطح آسیبپذیری آنها حتی بیشتر از کابلهاست. برخلاف شبکه ارتباطی که چندین مسیر جایگزین برای انتقال داده دارد، شبکه انتقال گاز بریتانیا عمدتاً بر تعداد محدودی خط لوله حیاتی متکی است. همین تمرکز سبب میشود هرگونه آسیب یا خرابکاری در این خطوط، پیامدهای فوری و گستردهای بر امنیت انرژی و زندگی روزمره شهروندان داشته باشد.
زیرساختهای زیردریایی بریتانیا، از کابلهای ارتباطی تا خطوط لوله گاز، امروز دیگر صرفاً سازههایی فنی نیستند؛ بلکه به صحنهای تازه از رقابت ژئوپلیتیک تبدیل شدهاند. هرچند دولت بر وجود سطحی از تابآوری تأکید میکند، اما شواهد نشان میدهد که مسکو با دقت و حوصله، نقشهای جامع از این داراییهای پنهان فراهم آورده است. چنین وضعیتی بریتانیا را ناگزیر میسازد که در راهبردهای امنیت ملی خویش بازاندیشی کند؛ چرا که هرگونه آسیب هدفمند در این حوزه، نهتنها جریان ارتباطات و اقتصاد، بلکه اعتماد عمومی و آرامش اجتماعی را نیز نشانه خواهد گرفت.