چرا نسل «زد» با کنسرت قربانی ارتباط برقرار میکند؟

شبکه خبری ایران24 ـ گروه موسیقی: کنسرت موسیقی علیرضا قربانی این شبها در محوطه مجموعه ورزشی آزادی در جریان است. کنسرتی که هر شب میزبان حدود هشت هزار بیننده و علاقه مند به موسیقی صحنهای است.
حال سوال این است که چه فاکتوری باعث میشود اینچنین ظرفیتی از یک کنسرت دیدن کنند؟ آیا صِرف پر کردن سالن حتی به مدت یک ماه و هر شب هشت هزار نفر باز میتواند لزوما دلیل کیفیت آن اجرا باشد؟
میخواهم روایتم را به صورت تصویرسازی ذهنی به نگارش دربیاورم بلکه برای خوانندگان قابل تداعی باشد. بیشتر غرض این است بدانیم کسانی که قصد رفتن به کنسرتی دارند حدودا در چه شرایطی قرار میگیرند و چه انگیزهای باعث میشود برای یک کنسرتی اینچنین، هزینه کنند، وقت بگذارند، یک تا دو ساعت در مسیر و ترافیک بمانند و آخر شب دیر وقت به منزل بازگردند؟!
از آنجایی که اجرا ساعت 21 به صحنه میرفت، معمولا برای من که از محدوده سیدخندان میآمدم، برنامهریزی کردم و حدود دو ساعت قبل به راه افتادم تا به دلیل زمان اوج ترافیک در راه نمانم و دیر به کنسرت نرسم.
با این وجود که میبایست در مسیر به دوستم بپیوندم، همین امر باعث شد ما با تاخیر نیم ساعته به کنسرت برسیم، یعنی ساعت 21:30 به محدوده ورزشگاه آزادی رسیدیم، یعنی حدود 2 ساعت و نیم وقت گذاشتم تا به کنسرت برسم!
از قبل استرس داشتم که برای جای پارک ماشین قطعا با چالش و ازدحام مواجه خواهیم شد اما فضایی که تدارک دیده شده بود در چند بخش پارکینگی مجزا باعث شد زیاد معطلی نکشیم.
محوطهای که برای این کنسرت فضای باز تدارک دیده شده بود من را یاد فستیوال گلستونبری انداخت که در آن همه چیز در محیطی خارج از شهر با امکاناتی موقتی اما اصولی تهیه و تدارک دیده شده بود. سرویسهای بهداشتی پورتابلِ کامیونیِ بسیار بزرگ و محدوده وسیعی از غرفهها و فروشگاهها از اغذیه تا نوشیدنی و لباس و... .
وارد محوطه کنسرت شدیم. سازهای عظیم از استیج با صندلیهایی که ردیف به ردیف از قسمت ویآیپی به عقب، ارتفاع میگرفت تا امکان هرچه نزدیکتر شدن مخاطب به صحنه، خواننده و ارکستر فراهم شود.
دو ویدئوپروژکشن عظیم در دو گوشه صحنه تعبیه شده بود و نورپردازیهایی که به فراخور هر قطعه، تصاویری بر پس زمینه استیج تابانده میشد.
اولین موردی که مرا خوشحال و البته متعجب کرد، حضور قابل ملاحظه نسل «زد» در این کنسرت بود که تا قبل از آن فکر نمیکردم خبری از این گروه سنی بجز در کنسرتهای پاپ به اصطلاح جوان پسند باشد.
در ازدحام جمعیت، مردمی دیدیم از تمام طیفها و سنین که نشان میداد تفکر پشت این کنسرت جواب داده و توانسته مخاطبان متنوعی را به خود جذب کند. برای کنسرتهای موسیقی فاخر، ترغیب نسل زد به دیدن و شنیدن این موسیقی در رقابت با کنسرتهای سرگرمکننده پاپ، بسیار دشوار است. بویژه در فضایی که گوش و ذهن قشر عظیمی از این نسل به موسیقی هیجانی سطحی آلوده شده و شنیدن، اینجا به مثابه دیدن، فلو و فوکوس دارد، آنچنان باید روی بینایی و بینش موسیقایی این نسل کار کرد تا گوش بتواند این موسیقی خوب و زیبا که از مولفههای ساختاری درستی برخوردار است را فوکوس ببینید و بشنود.
در روند این کنسرت، خواننده، قبل از اجرای هر قطعه، توصیفی کوتاه به تماشاچیان ارائه میداد. ارکستری حدودا سی نفره، علیرضا قربانی را همراهی میکرد. این ارکستر تلفیقی از سازهای ایرانی نظیر تار، کمانچه، دف و سازهای موسیقی کلاسیک غربی شامل سکشن زهی ویلنهای یک و دو، ویلن آلتو، ویلنسل، فلوت و سازهای موسیقی تلفیقی و پاپ نظیر بیس و درامز و یک خواننده سوپرانو بود.
این روزها که پلیبک در حد بالایی در بین خوانندههای پاپ اپیدمی شده بدین معنا که در حین کنسرت صدای از پیش ضبط شده خواننده پخش میشود و خواننده در جلوی چشم تماشاچیان، تنها تظاهر به خواندن میکند، باید علاوه بر اطلاع رسانی مردم در خصوص این بیحرمتیها، نمونههای خوب نیز بیش از پیش به عموم مردم معرفی شوند.
علیرضا قربانی که عموما کارهایش را در یک رجیستر بالا میخواند، تمام قطعات را به صورت زنده اجرا میکند. اجرا در این گامهای بالا برای هر خوانندهای آنچنان دشوار و اذیت کننده است که بعد از چند روز اجرای پشت سر هم، حنجره به شدت تحت فشار قرار میگیرد و خواننده را اذیت میکند اما خوانندگانی که این فن را اصولی فراگرفتهاند علیرغم مشکلات و اذیت شدنها اما کوچکترین درنگی در زندهخوانی نمیکنند و برای کارشان بها میپردازند، همین باعث میشود کنسرت علیرضا قربانی بعد از سی شب همچنان میزبان هزاران نفر در کنسرتاش باشد.
در اکثر کنسرتهای پاپ میبینیم که بجز اینکه خواننده در حال پلیبک است و زحمتی به حنجره خود نمیدهد، معمولا آنسامبلی مشابه همدیگر در حداقلترین شکل ممکن بویژه از نظر تعداد به صحنه میآورند.
معمولا یک نوازنده کیبورد، یک نوازنده درامز، یک نوازنده گیتار، یک نوازنده گیتار بیس و الکتریک گیتار و شاید یک ساز سولو نظیر ویلن. این کمی تعداد نوازنده مهمترین دلیلش در نظر گرفتن مسائل مالی است تا تهیه کننده هزینههای اجرایی را به حداقل برساند و به سود بالاتر برسد، اما در کنسرتهای خوانندگانی نظیر همایون شجریان و علیرضا قربانی، حساسیت بر ارکستر چه از منظر کیفیت و سطح مهارت نوازندهها و چینش آنسامبل مورد نظر که به فراخور موسیقی تعیین میشود از اهمیت بالایی برای خواننده و تهیهکننده برخوردار است.
یکی از مهمترین نکاتی که میتوان از آن برای کیفیت سنجی یک کنسرت بدان توجه کرد این است که بالاخره در هر کنسرت اکثر قطعات از پیش برای مخاطب آشناست و مهمترین نکته این است که ارکستر روی صحنه کنسرت، نزدیکترین اجرا را چه در بحث ارکستراسیون، کنترپوئن، هارمونی و در مجموع، به عنوان تنظیم درست مانند چیزی بشنود که پیشتر آن را در فایل صوتی شنیده است.
این امر نیازمند هزینه فراوانی برای ارکستر است زیرا باید برای اجرایی نزدیک به اثر صوتی که در استودیو ضبط شده از بهترین نوازندگان بهره برد و همچنین ماهها تمرین کرد تا به نتیجه مطلوب برسد.
جالب است بسیاری از تهیه کنندهها و خوانندهها بخاطر گذر از همین مشکل و اجتناب از صرف هزینه و زمان برای مهیا کردن مطلوب ارکستر و خواننده، به پلیبک روی میآورند و نه تنها خواننده بلکه ارکستر و ساز سولو نیز نمایشی به روی صحنه میآید. اما در کنسرت مذکور ما شاهد اجرایی تمام آکوستیک بودیم از خواننده تا تمام نوازندهها نزدیکترین حالت ممکن به آثار ضبطی استودیویی را برای تماشاچیان به اجرا گذاشتند.
در اجرای دیشب، هماهنگی بخشهای مختلف ارکستر، آرشههای هماهنگ و یکدست، آرتیکولاسیون مطلوب و دینامیک ارکستر نشان از تمرین فراوان و حساسیتهای لازم برای اینچنین اجرایی در این سطح داشت.
نکته قابل ملاحظه در کنسرتهای اینچنین حضور عوامل و فاکتورهای کار فاخر و ارائه آن به شکلی است که توانسته بود مخاطبینی از هر قشری را به خود جلب کند و این کاری بسیار دشوار است که مثلا هم شعر قطعهات از مولانا باشد، تنظیم قطعه ارکسترال سنگین باشد، خوانندهات سنتی و سنگین بخواند اما همان نسل زدی که امروزه آنچنان گوشش شرطی به شنیدن معین زد و ساسی مانکن شده، را به سالن بکشانی!
این را در نظر داشته باشیم که موسیقی جدی و معدود گروهها و خوانندگانی هستند که قلاب بالا کشیدن سطح موسیقایی جامعه هستند، بدین معنا که اگر اینها نباشند، سیل عظیم نسل جوان و نوجوان در همان سطح کنسرتهای به اصطلاح «اسلب استیک» بزن و بکوب و هیجانی باقی خواهند ماند که البته آن نوع موسیقی نیز برای نسل جوان و تخلیه انرژی و ایجاد فرحبخشی در جامعه نیاز است اما نباید تنها خوراک موسیقایی باشد چراکه مجموعه تشکیل دهنده آن نوع موسیقی بویژه در زمینه مفاهیم کلامی از ترانههای سطحی بهره میبرند و ارزش افزودهای از نظر مفهومی و موسیقایی درپی نخواهند داشت.