نوبل ادبیات و یک تبعیض/چرا نویسندگان غربی بیشترین جایزه را گرفته اند؟

نوبل ادبیات و یک تبعیض چرا نویسندگان غربی بیشترین جایزه را گرفته اند؟
«نوبل ادبیات» یکی از گرانبهاترین جوایز جهانی است اما طی سالهای اخیر نویسندگان اروپایی‌ از بخت بیشتری برای کسب این جایزه برخوردار بوده اند و سایر نخبگان حوزه ادبیات از دیگر مناطق جهان شانس کمتری برای دریافت آن داشته اند.
نویسنده : علیرضا سپهوند
کد خبر : ۳۳۴۳۶

شبکه خبری ایران24 ـ گروه ادبیات: جایزه نوبل توسط آکادمی سوئد در قرن نوزدهم بنیان‌گذاری و از آغاز، معیارهای آن بر پایه‌ درک اروپامحور از ادبیات، زیبایی‌شناسی و اخلاق بنا نهاده شد.

داوران نوبل غالباً متون را به زبان‌های اروپایی مخصوصاً انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، سوئدی می‌خوانند. بنابراین نویسندگانی که آثار آنها به این زبان‌ها ترجمه نشده‌اند یا در دسترس نیستند، به‌سادگی نادیده گرفته می‌شوند.

نفوذ ناشران اروپایی و آمریکایی باعث شده ادبیاتی که از طریق نشر غربی عرضه و ترویج می‌شود، شانس بالاتری برای دیده شدن داشته باشد. در مقابل، بسیاری از نویسندگان از آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین یا خاورمیانه حتی فرصت دیده شدن هم ندارند.

آمار نشان می‌دهد از آغاز این جایزه در سال ۱۹۰۱ تا امروز بیش از۸۰ درصد برندگان، اروپایی یا آمریکای شمالی بوده‌اند. کشورهایی مثل فرانسه، سوئد، بریتانیا و آمریکا بیشترین تعداد برنده را دارند. سهم آفریقا، خاورمیانه، و آسیا بسیار محدود و ناپایدار بوده است.

آیا این یک تبعیض آگاهانه است؟

نه الزاماً از روی تبعیض عمدی اما نوعی سوگیری ناخودآگاه فرهنگی در انتخاب‌ها وجود دارد. ادبیاتی که دغدغه‌های مدرن غربی (فردگرایی، اگزیستانسیالیسم، بحران معنا،...) را بازتاب دهد، بیشتر با ذائقه‌ داوران جور درمی‌آید.

در عوض ادبیات سیاسی‌محور یا مقاومت‌محور جهانی جنوب، اغلب با برچسب «ایدئولوژیک» رد می‌شود.

نقدهای رایج بر نوبل ادبیات

اروپامحوری
معیارهای داوری مبتنی بر ذوق و معیارهای ادبی غربی است. نگاه به ادبیات دیگر فرهنگ‌ها بیشتر از زاویه‌ «جالب بودن» یا «اگزوتیک بودن» است، نه از منظر هم‌تراز بودن.

سیاسی شدن جایزه
در بعضی موارد، نوبل به نویسندگانی داده شده که با گفتمان‌های سیاسی روز هماهنگ بوده‌اند مثلاً در نقد کمونیسم، یا در دفاع از حقوق بشر، نه لزوماً به خاطر کیفیت ادبی محض آثارشان.

نادیده گرفتن ژانرها
ادبیات علمی - تخیلی، فانتزی، یا عامه‌پسند تقریباً هیچ‌گاه مورد توجه نوبل قرار نگرفته‌اند، حتی اگر نویسنده‌ای در این زمینه اثرگذار و نوآور بوده باشد (مانند تولکین یا آسیموف).

حرکت‌های مثبت در دهه‌های اخیر
گابریل گارسیا مارکز (کلمبیا)، نغوگی وا تیونگو (کاندید)، اورهان پاموک (ترکیه)، عبدالرزاق قرنح (تانزانیا) از نشانه‌های حرکت به‌سمت تنوع بیشترند. انتخاب سِوِتلانا الکسیویچ (بلاروس) که روزنامه‌نگار است، یا باب دیلن (ترانه‌سرا) نیز نشان‌دهنده‌ تلاش برای گسترش تعریف ادبیات است. اما با وجود این تلاش‌ها، هنوز هم نوعی عدم توازن جدی در انتخاب‌ها وجود دارد.

نویسندگان و شاعران ایرانی یا خاورمیانه‌ای هم هستند که بسیاری از منتقدان و اهل ادب معتقدند شایستگی دریافت جایزه نوبل ادبیات را داشته‌اند، اما این افتخار نصیب آنها نشده است. در این بررسی، نه از روی تعصب ملی، بلکه با نگاهی تحلیلی و جهانی پیش می‌رویم.

** نویسندگان ایرانی شایسته نوبل ادبیات

صادق هدایت
پدر رمان‌نویسی مدرن ایران؛ آثاری چون «بوف کور» که از نظر روان‌شناختی، اگزیستانسیالیستی، و سبک‌نگاری، با ادبیات مدرن غرب قابل مقایسه است. چرا نگرفت؟ در زمان حیاتش چندان شناخته‌شده نبود و آثارش به زبان‌های اصلی آکادمی مثل سوئدی یا فرانسوی ترجمه نشده بود. همچنین مرگ زودهنگام و فضای سیاسی خاص دورانش.

جلال آل‌احمد
نویسنده و متفکری تأثیرگذار؛ مفهوم «غرب‌زدگی» او بحث‌برانگیز و فراتر از مرزهای ایران بود. آثارش بیشتر سیاسی‌اجتماعی‌اند تا ادبی به معنای کلاسیک، و داوران نوبل معمولاً با آثار با پیام مستقیم ایدئولوژیک احتیاط می‌کنند.

فروغ فرخزاد
شاعری جسور، نوآور و پیش‌رو در ادبیات زنانه و مدرن. مجموعه‌هایی چون «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» عمیق و جهانی‌اند. مرگ زودهنگام، سانسور آثارش، و عدم ترجمه‌ کافی در سطح جهانی از دلایل ناکامی این شاعر محسوب می‌شوند.

و اما محمود دولت‌آبادی
رمان حماسی و سترگ  «کلیدر»، با روایتی چندلایه و پیچیده از زندگی روستایی و اجتماعی ایران. با قلمی پرجزئیات، انسانی، و شاعرانه. این نویسنده شهیر ایرانی آثارش به چند زبان مهم ترجمه شده‌اند و نامش چند بار در لیست‌های نوبل مطرح بوده است.

نویسندگان برجسته‌ خاورمیانه‌ای(غیر ایرانی)

- نجیب محفوظ (مصر)
برنده نوبل ۱۹۸۸، تنها نویسنده‌ عرب‌زبان که نوبل ادبیات را برد و تأثیر بزرگی در جهانی‌ شدن ادبیات عرب داشت.

- آدونیس (سوریه)
شاعر بزرگ مدرن عرب که چند دهه است نامش در لیست‌های پیشنهادی نوبل تکرار می‌شود. نگاه فلسفی و نوگرایانه‌اش به شعر عربی، تحولی جدی ایجاد کرده است. برخی معتقدند دلایل سیاسی یا حساسیت‌های خاص نسبت به مواضعش در مورد خاورمیانه مانع شده‌اند نوبل نگیرد.

- امین معلوف(لبنان/فرانسه)
نویسنده‌ای جهانی‌نگر با رمان‌های تاریخی‌ـ‌فلسفی چون «صخره طنین» و«سفرهای ابن فطومه». زبان آثار فرانسوی، که مزیت ترجمه ندارد. اما شاید برای آکادمی نوبل بیش از حد «بینابینی» محسوب شود(نه شرق کامل، نه غرب کامل).

چرا نوبل سراغ این نویسندگان نرفته؟

بیشتر آثار ادبیات فارسی یا عربی به زبان‌های داوران ترجمه نشده‌اند یا دیر ترجمه شده‌اند. به علت سیاست‌زدگی نوبل، گاهی ادبیات خاورمیانه به‌طور پیش‌فرض سیاسی تلقی می‌شود، حتی اگر مضمون اصلی‌ آن سیاسی نباشد.

کلیشه‌سازی غربی برخی نویسندگان شرقی تنها وقتی توجه نوبل را جلب می‌کنند که در قالب‌های مورد انتظار غربی بنویسند. ناشناختگی زیرساختی نبود نهادهای قوی برای معرفی نویسندگان خاورمیانه در سطح جهانی هم از مهم‌ترین دلایل نرسیدن به نوبل ادبیات است.

این یک حقیقت محض است که نویسندگان ایرانی و خاورمیانه‌ای بسیاری وجود دارند که از نظر کیفیت ادبی، تفکر، فرم و تأثیرگذاری، کاملاً شایسته دریافت جایزه نوبل بوده‌اند اما موانعی مانند فقدان ترجمه، نبودِ لابی فرهنگی و سوگیری‌های ساختاری آکادمی نوبل، مانع این افتخار شده‌اند.

با این حال، تأثیر واقعی این نویسندگان، فراتر از مدال و جایزه است و آنها فرهنگ و زبان خود را در سطحی جهانی ارتقا داده‌اند.

امسال آکادمی سوئد، «لاسلو کراسناهورکایی» را به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۵ معرفی کرد. در توضیح انتخاب این شاعر مجار عنوان شده که این جایزه «به خاطر آثار جذاب و رویاپردازانه‌اش که در بحبوحه وحشت آخرالزمانی، قدرت هنر را بازآفرینی می‌کند.» اهدا شد.

| ارسال نظر