بخشی از جامعه در مورد زبان عربی دچار سوءتفاهم شده است/زبانها دشمن هم نیستند
زبان عربی در ایران بیشتر به خاطر اینکه زبان قرآن کریم و دین اسلام است شناخته شده است، اما عربی زبان رسمی ۲۲ کشور در دنیاست و گویشوران زیادی دارد.
بخشی از جامعه ممکن است به دلایل مختلف سیاسی، فرهنگی و دینی نگاه مثبتی به این زبان نداشته باشند و حتی به خاطر نحوه آموزش عربی در مدارس از آن گریزان باشند.
اما زبان عربی از نظر معنایی و غنای واژگان بسیار گسترده و وسیع است و صرف نظر از قواعد پیچیدهاش، زیباییها و ظرافتهای زبانی زیادی دارد.
سعید هلیچی شاعر و مترجم زبان عربی در گفتوگو با ایران۲۴ درباره نگاه منفی بخشی از جامعه به زبان عربی و نیز نحوه آموزش این زبان در مدارس، توضیحاتی ارائه داده است.
سئوال: به نظر شما چرا برخی مردم نسبت به زبان عربی گارد دارند و با وجود شباهتهای فراوان دو زبان فارسی و عربی، از واژهای عربی گریزانند، حال آنکه واژهای غربی را بدون تعصب به کار میبرند؟
هلیچی: بهگمانم این گارد نه زبانی، بلکه تاریخی و ذهنیست. ما گاهی سایه تاریخ را با خودِ زبان اشتباه میگیریم. عربی در فارسی ریشه دوانده، مثل دو رود که در هم ریختهاند. اما بخشی از جامعه، بهجای دیدن این پیوند، درگیر سوءتفاهمهای فرهنگی و سیاسی شده است. واژههای غربی برای ما نشانه «تجدد» شدند و عربی بیدلیل به نماد «گذشته» تبدیل شده است. در حالیکه هر واژه، اگر زیبا و دقیق باشد، از هر زبانی که بیاید، باید پذیرفته شود؛ زبان، وطنِ معناست، نه قومیت.
سوال: در سالهای اخیر گرایش به یادگیری زبانهای خارجی به ویژه چینی و فرانسوی زیاد شده، اما همچنان یادگیری زبان عربی برای اغلب افراد جامعه در اولویت نیست. ریشه این تمایل یا عدم تمایل در چیست؟
هلیچی: مشکل در تصویر ذهنی ما است، نه در خود زبان. عربی بهعنوان زبان دین و مذهب معرفی شده، نه بهعنوان زبان اندیشه، شعر و تمدن. در نتیجه نسل جوان، آن را نه زبانی زنده، بلکه رسمی و خشک میبیند. ما اگر چهره شاعرانه و فرهنگیِ عربی را به مردم نشان دهیم، از متنهای معاصر تا موسیقی و ادبیات روز جهان عرب، نگاه تغییر خواهد کرد. یادگیری هر زبان، در اصل، گفتوگو با یک جهان تازه است.
سوال: زبان عربی همچون زبان انگلیسی در مدرسه تدریس میشود، اما تقریبا تمام دانش آموزان به جز آنهایی که در دانشگاه عربی خواندهاند چیزی از آن نمیدانند. دلیل آن آموزش اشتباه یا نگاه و پیش داوری خود افراد نسبت به این زبان است؟
هلیچی: بله، نظام آموزشی در این زمینه ناکارآمد بوده است. عربی را چنان آموزش دادهایم که بیشتر به «قواعد» شبیه است تا «زبان». ما دستور میآموزیم، نه گفتوگو. در حالیکه زبان، مثل رقص است؛ باید حسش کرد، نه حفظش. در کنار ضعف آموزشی، پیشداوریهای ذهنی هم نقش دارند. دانشآموز پیشاپیش میپندارد عربی دشوار و غیرقابل فهم است، و این نگاه درِ یادگیری را میبندد.
سوال: از دید شما چگونه میتوان میان زبان فارسی و زبان عربی که زبان رسمی بسیاری از کشورهای دوست و همسایه ما و نیز بخشی از مردم ایران است، پلی تازه زد و عموم مردم را با زیباییها و ظرافتهای بی نظیر این زبان آشنا کرد؟
هلیچی: برای زدن پلی تازه، باید زیباییها را نشان داد نه فقط شباهتها را. موسیقی درونیِ عربی، شعر، و واژههای پررنگش میتواند در دل فارسیزبانان دوباره بیدار شود. ترجمه آثار عربی معاصر، برنامههای فرهنگی مشترک، گفتوگوهای ادبی، همه میتوانند این پیوند را بازسازی کنند. زبانها دشمن هم نیستند؛ هر واژه پلیست به سوی دیگری، نه دیواری میان ما.
سوال: نقش سینما، تلویزیون و رسانهها در ایجاد علاقه یا عدم علاقه به یادگیری زبان عربی را چگونه ارزیابی میکنید آیا تاکنون تلاش مثبتی از سوی سینما یا تلویزیون ایران در این خصوص دیدهاید؟
هلیچی: سینما و تلویزیون ما کمتر به جهان عرب نگاه کردهاند و اگر هم کردهاند، بیشتر از زاویهای تاریخی یا سیاسی بوده است. ما به تصویرهای انسانی، روزمره و واقعی نیاز داریم، به فیلمهایی که نشان دهند زبان عربی زبان عشق، دوستی، موسیقی و طنز است. رسانه میتواند زبان را زنده کند، اگر آن را از قالب رسمی بیرون بیاورد و در زندگی جاریاش کند.