سعید پورصمیمی: تقوایی زنگی و رومی، چای تلخ و کوچک جنگلی را ناتمام داشت
به گزارش شبکه خبری ایران۲۴ از ایرنا، بزرگداشت ناصر تقوایی به همت کانون کارگردانان خانه سینما در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
سعید پور صمیمی در این مراسم درباره تقوایی گفت: دیدن سناریویی چنین همچون کوچک جنگلی برای مسئولین وقت بهتآور بود. مگر میشد چنین چیزی نوشت که برای مخاطب جذاب و برای حکومت هم مطلوب باشد، این بود که اصلا دیده نشد.
وی ادامه داد: تقوایی زنگی و رومی و چای تلخ و کوچک جنگلی را ناتمام داشت. آیا حاصل ۳۰ و خردهای سال ناصر تقوایی این است؟ او سه کار نساخته و سه کار ساخته دارد. ای کاش همان موقع ممنوعالکارش میکردند که خانه مینشست و می نوشت ولی این کار را نکردند. حیرت کردند که چطور سناریوی به این خوبی مثل کوچک جنگلی نوشته است.
پور صمیمی با اشاره به شرایطی که تقوایی برای شروع «ناخدا خورشید» داشت، توضیح داد: میخواستند داریوش مهرجویی را بخاطر فیلم مبتذل اجارهنشینها بکشند. اگر تقوایی این بیمهریها را دید باید تاوان دایی جان ناپلئون را پس میداد چون پس از «کوچک جنگلی» که بهانههایی تراشیده شد و او را کنار گذاشتند، تقوایی ناخداخورشید را شروع کرد.
این بازیگر ادامه داد: گفته بودند تقوایی نمیتواند فیلم بسازد اما چطور تهیهکنندهای می اید سراغ تقوایی گویا قرار بر این بوده که پرونده تقوایی با دو کار نساخته، بسته شود. اگر پرونده «ناخداخورشید» بسته می شد، پرونده تقوایی بسته میشد بی آنکه به او انگ ممنوع الکاری زده باشند.
پورصمیمی درباره ناخداخورشید گفت: هارون یشایایی تهیه کننده با سابقهای است و با خواندن فیلمنامه و دیدن سناریو میفهمد که فیلم مخاطب دارد یا نه. یشایایی میدانست که این فیلم گیشه ندارد اما افتخار دارد. همان سال او «اجاره نشینها» را تهیهکنندگی می کرد. در ناخدا خورشید که بود غیر از آقای نصیریان؟ بقیه همه ناشناس بودند او می دانست فیلم نمیفروشد اما تهیه کنندگی ناخداخورشید را قبول کرد.
وی تاکید کرد: داستانهای چای تلخ و زنگی و رومی، دنباله همین ماجراست. تمام هوش و حواس تقوایی به کار بود و ذرهای به حواشی توجه نمیکرد.
تقوایی هیچ پلانی به ضرر مردم نساخت
مرضیه وفامهر همسر زنده یاد ناصر تقوایی نیز گفت: روزی جایی بودم و برای آقای تقوایی در جایی که خودش حضور نداشت، دست زدند و من وقتی به خانه رسیدم به او گفتم. مردم تو را دوست دارند و وقتی نبودی برای تو دست زدند. او گفت من هم مردم را دوست دارم گفت هیچ وقت برای مردم یک پلان در فیلم هایم نگذاشتم که به ضرر آنها باشد.
وی افزود: او برای عوام فیلم نمیساخت، چون میدانست در مصلحت و خیر عوام نیست که امروز برای او دست بزنند و فردا متوجه شوند به بازی گرفته شدهاند.
وفامهر گفت: او خیر بلند مدت مردم را میدید و برای خیر بلند مدت آنها کار میکرد. حتی اگر فهمیده نمیشد و برایش دست نمیزدند. چه شبهایی که تقوایی میجوشید برای فیلم ساختن و چون نمیتوانست بسازد، حافظ را باز میکردیم. اغلب شب ها با غزلی از حافظ می خوابید و در آن زمان من احساس میکردم که غریبترین انسانی که میشناسم را دیدم؛ خیلی غریب بود و هنوز صدای او در گوشم است.