تهران سالها نیازمند اینچنین نشاطی بود!
شبکه خبری ایران24 ـ گروه موسیقی: جمعه ۱۶ آبان، میدان انقلاب تهران چهرهای متفاوت به خود گرفت. از ساعتهای اولیه عصر، گروههای فنی در حال آمادهسازی صحنهای بزرگ در مرکز میدان بودند. مردم از هر سو بهتدریج جمع میشدند؛ خانوادهها، جوانان، و حتی سالمندان، با کنجکاوی از کنار نردهها به تدارکات نگاه میکردند. فضای شهر حال و هوای جشن داشت.
با غروب آفتاب، نورافکنها روشن شدند و صدای ساز و موسیقی از بلندگوها طنین انداخت. اجرای نخست به ارکستر زندهای اختصاص داشت که قطعاتی حماسی و ملی را اجرا کرد. سپس پنج خواننده محبوب موسیقی پاپ کشور — پرواز همای، حامد همایون، گرشا رضایی، میثم ابراهیمی و راغب — یکی پس از دیگری روی صحنه آمدند تا با مردم همصدا شوند.
هر خواننده چند قطعه از آثار شناختهشدهاش را اجرا کرد؛ اما آنچه بیش از موسیقی در ذهنها ماند، فضای همدلی و شادی مردم بود. هزاران نفر در میدان و خیابانهای اطراف، بدون فاصله طبقاتی و بدون بلیت، در کنار هم ایستاده بودند. صدای همخوانی مردم، میدان انقلاب را به صحنهای از وحدت و سرزندگی تبدیل کرده بود.
ترکیب هنر و هویت
همزمان با این اجرا، از مجسمهای جدید در میدان انقلاب رونمایی شد؛ مجسمهای از شاپور دوم ساسانی، با نمادی از پیروزی تاریخی ایران در برابر امپراتوری روم. طراحی این مجسمه با هدف یادآوری شکوه تاریخی ایران و احترام به میراث فرهنگی کشور انجام شده است.
ترکیب این دو رویداد — کنسرت خیابانی و رونمایی از مجسمه — از نگاه ناظران فرهنگی، حرکتی خلاقانه و هوشمندانه بود. چراکه در کنار احیای حس ملیگرایی مثبت، نوعی ارتباط میان گذشته و حال ایجاد کرد: تاریخ در کنار موسیقی امروز، سنت در کنار شور جمعی مدرن.
یکی از حاضران درکنسرت خیابانی انقلاب گفت: «سالها بود چنین فضای شادیِ عمومی در قلب تهران ندیده بودیم. اینکه مردم بتوانند بدون تشریفات و بدون پرداخت هزینه همزمان کنسرت پنج خواننده مشهور را ببینند، خودش نشانهای از تغییر و امید است.»
بسیاری از شهروندان، این حرکت را «نمادی از بازگشت موسیقی به خیابانها» توصیف کردند؛ خیابانهایی که سالهاست در انتظار چنین نشاطی بودهاند.
شهر در خدمت مردم
شهرداری تهران و سازمان فرهنگی–هنری شهر، در اجرای این رویداد نقشی کلیدی داشتند. به گفته مسئولان، هدف اصلی از برگزاری این برنامه، گسترش حضور فرهنگ و هنر در فضای عمومی شهر و ایجاد فرصتهای برابر برای استفاده از موسیقی زنده بود.
در این برنامه، تمهیدات امنیتی و ترافیکی ویژهای در نظر گرفته شد تا جریان تردد در مرکز شهر مختل نشود. نیروهای خدمات شهری، پلیس راهور و امدادگران نیز از ساعات پیش از آغاز برنامه در محل حاضر بودند. ازاینرو تجربه مدیریت ترافیکی این کنسرت میتواند برای برگزاری رویدادهایی در این مقیاس بلکه بزرگتر را مهیا کند.
موسیقی، زبان مشترک جامعه
در میان جمعیت، کودکانی دیده میشدند که بر دوش والدینشان نشستهاند و با ترانهها همراهی میکنند؛ جوانانی که با موبایل در دست، لحظات را ثبت میکردند؛ و حتی افرادی مسنتر که با لبخند، دست میزدند. جوّی برا فضای میدان انقلاب حاکم شده بود که نمونهاش را از زمان جنگ دوازدهروزه و شرایط نگران کننده پساجنگ شاهد نبودیم. این تصویر شاید خلاصهای از آن چیزی باشد که جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد: امید، همدلی و حس تعلق.
مجسمهای برای یادآوری شکوه ایران
مجسمه شاپور دوم، که در گوشه میدان نصب شد، امپراتور روم را نشان میدهد که در برابر پادشاه ایران زانو زده است؛ تصویری که یادآور اقتدار و شکوه تمدن ایرانی در تاریخ جهان است.
این اثر، علاوه بر جنبه هنری، حامل پیامی از «عزت ملی و هویت تاریخی» است. قرار است مجسمه در آینده به یکی از میادین ورودی شهر منتقل شود تا در مقیاسی بزرگتر به نمایش درآید.
در لحظه رونمایی، جمعیت با شور و هیجان توامان با اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک نیز همزمان نواخته شد تا تصویر «شاپور ایستاده» با صدای ایرانِ امروز به عنوان نماد سربلندی ایران و ایرانی پیوند بخورد.
کارشناسان فرهنگی معتقدند که برگزاری کنسرتهای خیابانی میتواند فصل تازهای در رویکرد فرهنگی شهر تهران باشد. بسیاری از کشورهای جهان از دههها پیش چنین رویدادهایی را بهعنوان ابزار تعامل اجتماعی و نشاط عمومی تجربه کردهاند.
اکنون که نخستین اجرای بزرگ خیابانی با استقبال گسترده مردم برگزار شده، امید میرود این جریان ادامه یابد. حضور هنرمندان در میان مردم، نه فقط یک سرگرمی، بلکه فرصتی برای بازسازی اعتماد و پیوند میان جامعه و فرهنگ است. اتفاقا این تعامل باعث میشود دولت نیز با سرعت و انگیزه بیشتری به اصلاح ساختار خود بپردازد.
وقتی هنر از سالنها بیرون میآید و به خیابان میرسد، به زندگی مردم نزدیکتر میشود. موسیقی خیابانی در واقع، موسیقی زندگی است؛ صدای خود مردم است.»
رویداد جمعه شب در میدان انقلاب، تنها یک کنسرت و رونمایی از یک نماد نبود؛ تجربهای اجتماعی و فرهنگی بود که نشان داد موسیقی میتواند پلی میان مردم، تاریخ و امید بسازد. همزمانی اجرای زنده پنج خواننده با رونمایی از مجسمه شاپور دوم، جلوهای از پیوند میان گذشته پرافتخار و حال پویای ایران بود. در روزگاری که جامعه بیش از هر زمان دیگری به نشاط جمعی نیاز دارد، چنین برنامههایی میتوانند روح تازهای در پایتخت بدمد. تهران آن شب، نه تنها شهر صداها، که شهر لبخندها بود؛ شبی که هنر، تاریخ و مردم، در یک قاب ایستادند — قابِ ایرانِ سربلند.