هشدار «ایوب آقاخانی» از حذف تئاتر دغدغهمند/تعداد آدمهای بی استعداد اما پول دار روی صحنهها در حال افزایش است
ایوب آقاخانی روز چهارشنبه در گفت وگو با ایران۲۴، درباره اوضاع این روزهای هنرهای نمایشی گفت: وضعیت تئاتر از نظر اقتصادی بسیار نابسامان است. متاسفانه دولت حمایت خود را کاملا حذف کرده و این بزرگترین خسران برای قامت تئاترحرفهای است.
وی ادامه داد: اکنون تئاتر عملا دارد خود را ارتزاق میکند و دخل و خرج خود را بر اساس مواجه با مخاطب تنظیم میکند. این شرایط باعث شده اولویت در تئاتر، اولویت مالی باشد و هرکاری که اقبال بلندتری در جلب و جذب مخاطبان یا چرخش گیشه دارد، احتمالا نمایشی است که در تولید با سهولت بیشتری مواجه میشود.
آقاخانی تصریح کرد: در این شرایط نمایشهایی که دغدغه فرهنگی دارند و احتمالا نمیتوانند به اندازه کافی برگشت سرمایه را ضمانت کنند، محکوم به شکست هستند. این در درازمدت به نفع تئاتر نیست و میتوان گفت منجربه حذف تئاترهای دغدغهمند فرهنگی و چیرگی تئاترهای تجاری و شاید حتی بی محتوا میشود.
آقاخانی افزود: ممکن است در این بین استثنا هم پیدا شود و تئاتری را پیدا کنیم که دغدغه فرهنگی داشته و در جذب مخاطب هم موفق بوده است، اما با یکی دوتا اسم مشکل حل نمیشود. هر شب حدود ۱۴۰ تئاتر در تهران به صحنه میرود و یکی دو تا نمایش جان در به در برده طبیعتا نمیتواند برای ما ملاک باشد؛ ملاک ما آن ۱۳۸ تئاتر شکست خورده است، چون اکثریت این وضعیت را دارند؛ بنابراین متاسفانه با اوضاع خوبی مواجه نیستیم.
نویسنده کتاب «مکاشفه مؤخر» درباره شرایط نمایشهای رادیویی نیز گفت: نمایشهای رادیویی خوشبختانه توانسته مثل گذشته استاندارهایی را در اندازه معقول و مقبول حفظ و بدون سکته و لکنت مسیر خود را نسبتا بدون تغییر طی کند.
وی ادامه داد: البته یک چیزهایی هم تغییر کرده، در این مدت صداهای نازنینی را از دست دادیم که دیگر در کنار ما نیستند و به برخی مضامین که در گذشته به آن میپرداختیم هم نمیتوانیم بپردازیم. محدودیت بیشتر نشده، امکانات فنی هم بیشتر شده، اما امکانات محتوایی و کیفی کمتر شده، به این معنا که ما بسیاری از آدمهای صاحب اثر و پر قدرت را در این عرصه از دست دادیم و افرادی که قرار است جای اینها را پر کنند در قد و قواره و بضاعت آدمهای از کف رفته نیستند.
آقاخانی گفت: متاسفانه عدم جایگزینی سیستماتیک در طول دههها برای این افراد سبب شده ما با یک خلاء مواجه شویم. این وضعیت را اکنون دوبلاژ ایران هم دارد؛ ما غولهایی را از دست دادیم که جایش حتی بچه غول هم نداریم! جایش فقط کسانی را داریم که این چراغ را شعله ور نگه داشتهاند وگرنه هیچ فروز و فروغ چشم گیری ندارند.
وضعیت تئاتر رادیویی بهتر از تئاتر صحنهای است
نویسنده نمایشنامه «زنانی مه به بزها خیره شده اند» افزود: نمایشهای رادیویی در مقایسه با تئاتر با شرایط قابل دفاعتری به حیات خود ادامه میدهد و فکر میکنم الان حرف بیشتری برای گفتن دارد. از میان ۱۴۰ نمایش شبانه تئاتر، تعداد نمایشهایی که بعد از دیدنشان و خروج از سالن احساس پشیمانی نکنیم، کمتر از انگشتان دست است. در حالیکه در نمایشهای رادیویی از میان 10 نمایشی که هر شب پخش میشود، حداقل از شنیدن دو نمایش احساس رضایت نسبی خواهید داشت.
وی افزود: صادقانه بگوییم وضعیت نمایشهای رادیویی بهتر است. رازی این وسط وجود دارد که درس مسوولین ماست، اگر قرار باشد درسی بگیرند که البته خیلی خوشبین نیستم که این اتفاق بیفتد! آن هم این است که نمایش رادیویی همچنان دارد با کمک سرمایه گذاری و حمایت صد در صدی دولت تولید میشوند، ولی تئاتر ما، چون این حمایت را از دست داده به این مسیر افتاده است.
بازیگر نمایش «کازابلانکا» با یادآوری شرایط تولید تئاتردر دهههای گذشته و عدم حمایت دولت از تولید تئاتر در سالهای اخیر عنوان کرد: در دهه هفتاد ما تئاتر را با کمک انجمن هنرهای نمایشی ایران تولید میکردیم و آن موقع مسئله تئاتریها این نبود که مخاطب چه چیزی بیشتر دوست دارد و چه چیزی بیشتر فروش میرود، بلکه به این فکر میکردند که دوست دارم کار بعدیم چه ویژگیهایی داشته باشد. در آن زمان هنری، زیبا و زیبا شناسانه به تئاتر نزدیک میشدند. به نظر میآید چیزی که باعث شده این نگاه را از دست بدهیم همین حذف حمایت دولتی است. فکر میکنیم اگر این حمایت به تولید تئاتر برگردد اوضاع بهتر میشود. البته منظورم تخصیص بودجه به تئاتر نیست که مردان و مدیران اثرگذار این حوزه آن را صرف جشنوارهها یا رویدادهای فرهنگی بکنند، بلکه مشخصا بودجهای برای حمایت از تولید تئاتر است.
ارزشیابی در کار نیست فقط نظارت مانده!
آقاخانی درباره اوضاع بد تئاتر تصریح کرد: تا زمانیکه این حمایت دولتی برنگردد همین وضعیت را خواهیم داشت حتی بدتر هم میشود. چون روز به روز بدتر میشود. آدمهای بی استعدادی که پول دارند تعدادشان روی صحنهها بیشتر میشود، آدمهایی که اصلا موجه نیستند که وارد گفت وگوی فرهنگی با مردم میشوند و به عنوان مولد فرهنگی تئاتر تولید میکنند و روی صحنه هستند فقط به خاطر اینکه پول دارند.
وی گفت: برای آنها هیچ فیلتری تعریف نشده و از هیچ ارگان یا شخصی تایید صلاحیت نمیگیرند. فقط سالنداری است که احساس میکند کارت بانکی متقاضی پر است و میتواند در یک حرکت رفت و برگشتی این کارت را به نفع خود خالی کند! او مجوز را صادر می کند. یعنی تنها فیلتر ما سالنداری است که مسالهاش فقط کار کردن دستگاه پوزش و انتقال پول است. در چنین شرایطی شورای نظارت و ارزشیابی هم نمیتواند آنطور که باید وظیفه خود را عملیاتی کند؛ فقط بخش نظارتش باقی مانده و دیگر ارزشیابی در کار نیست؛ فقط مواظب است که خط قرمزها از دست نرود. در نتیجه ما با یک سری تئاترهای بی هویت و پولدار مواجهایم و با آدمهای بیتجربه، کم دانش، کم بینش و در نتیجه کم تاثیر بر مخاطب. البته منکر افراد استثنایی در این جمع خصوصی سازی نیستم و حکم قعطی نمیدهم، اما واقعیت این است که آمار این افراد انقدر بالاست که استثناهای مورد نظر ما نمیتواند این آمار را زمینگیر کند و به عقب براند. آمار آنها بسیار چربتر، بزرگتر و چشمگیرتر است.
همه باید تلاش کنیم ولی کارکرد مسوولین از ما بیشتر است، دولت باید ورود کند
بازیگر نمایش «روال عادی» خاطر نشان کرد: در کل حوزه هنرهای نمایشی نیاز به تنفس و مراقبت جدی دارد. منظور از تنفس این است که کمک کنیم تا بهتر نفس بکشد. یعنی ما تئاتریها، مدیران فرهنگی و تئاتری و تماشاگران، یک ترکیب کلی از مجموعه عناصری که در تولید، هدایت، ارائه و بهره وری از تئاتر موثر و مفیدند. تمام این عوامل به سهم خود دارند کم کاری میکنند و همه آنها بهانههایی دارند که اتفاقا منطقی هم هست.
وی افزود: این نشان میدهد تنها کسی که میتواند برای تصحیح شرایط ورود کند دولت است. زیرا اکنون اگر بخواهم برای عملکرد ضعیف خودم بهانههای اقتصادی بیاروم، شما به من حق میدهید، زیرا اقتصاد عنصر تعیین کنندهای در زنده ماندن من تئاتری است؛ بنابراین فقط مسوولان باید کمک کنند. امیدوارم با این منطق قانع شده باشند که کارکرد آنها از ما بیشتر است.