موج تازه اعتراضها به اجرای دوبی؛ چرا خوانندگی مهران مدیری آتش انتقادها را شعلهور کرد؟
شبکه خبری ایران24 ـ گروه موسیقی: موج اعتراضهای اخیر علیه استفاده بدون مجوز از آثار موسیقایی بزرگان ایران، اینبار با شدت و دامنهای گستردهتر، فضای رسانهای و هنری کشور را تحت تأثیر قرار داده است. آنچه جرقه این موج را زد، نهفقط یک اختلاف حقوقی یا انتقادی معمول، بلکه مجموعهای از اجراهای موسیقایی بود که بسیاری از مخاطبان و هنرمندان آنها را «کمکیفیت»، «نامتناسب» و حتی «بیحرمتی به خاطره جمعی» توصیف کردند. محور اصلی این موج تازه، اجرای زنده مهران مدیری در دوبی و بازخوانی آثار هایده و چند اثر دیگر از بزرگان موسیقی ایران بود؛ اجرایی که به باور گروه گستردهای از منتقدان، نمونه روشن «بدخوانی»، «عدم تسلط» و «بهرهبرداری تجاری از نوستالژی موسیقایی مردم» بود.
آغاز ماجرا: صحنهای که جنجال آفرید
اجرای مدیری در دوبی، که از ابتدا با تبلیغات گسترده و قیمت بالای بلیتها همراه بود، قرار بود تجربهای «نوستالژیک و متفاوت» برای مخاطبان باشد. اما پس از اجرا، شبکههای اجتماعی پر شد از ویدئوها، تحلیلها و نظرهایی که همگی یک نکته مشترک داشتند: «خوانندگی مدیری در حدی نبود که بتواند از پس آثار بزرگی مثل کارهای هایده بربیاید.» مخاطبان و برخی چهرههای موسیقی معتقد بودند اجرای او، چه از نظر تکنیک آوازی و چه از نظر حس، ریتم و قدرت بیان، فاصلهای چشمگیر با استانداردهای حداقلی اجرای حرفهای داشت. بسیاری پرسیدند چرا مدیری وارد حوزهای شده که نه در آن تجربهای طولانی دارد و نه توان فنی لازم برای اجراهای زنده و دشوار. این واکنشها البته فقط به کیفیت اجرا محدود نماند. برخی نوشتند که «این کنسرت بیشتر شبیه یک شو تجاری بود که با استفاده از نام بزرگان موسیقی تلاش داشت احساسات مخاطب را هدف بگیرد، اما نتیجه برعکس شد.»
ورود خانواده و نمایندگان ناصر چشمآذر: حمله مستقیم به استفاده بدون مجوز
دامنه واکنشها تنها به مخاطبان و منتقدان نماند و خیلی زود صفحات رسمی منسوب به ناصر چشمآذر، آهنگساز برجسته و صاحب آثار ماندگار، وارد ماجرا شدند. در چند استوری که بهسرعت دستبهدست شد، اعتراض شدیدی نسبت به استفاده از آثار این آهنگساز فقید بدون کسب اجازه منتشر شد؛ اعتراضی که مستقیماً سه نام را هدف قرار داده بود: مهران مدیری، رامبد جوان و حامد آهنگی.
در این متنهای اعتراضی، پرسشهایی تند مطرح شد: «شما از چه مرجعی مجوز میگیرید؟ استفاده از موسیقی ناصر چشمآذر بدون اجازه چه معنایی دارد؟ آیا نام شما هنرمند است؟» این جملات، که لحنی بیسابقه از سوی خانواده یک هنرمند شناختهشده بود، عملاً بحث را از سطح انتقاد هنری به سطح جدیتری رساند: بحث حق معنوی و حقوقی آثار.
مدیریت بحران یا ورود به بحران؟
تا این لحظه، نه مهران مدیری و نه برگزارکنندگان کنسرت توضیح شفافی درباره جزئیات حقوقی اجرای این آثار ارائه نکردهاند. همین سکوت، به باور منتقدان، به گستردهتر شدن جریان اعتراض کمک کرده است. برخی معتقدند مدیری و تیمش تلاش داشتهاند موج انتقادات را «بیاهمیت» جلوه دهند، اما حجم بازنشر ویدیوی اجرای آثار هایده و تحلیلهای تکنیکی که کیفیت خوانندگی او را زیر سوال میبرد، اجازه چنین رویکردی را نداد. نکتهای که از سوی بسیاری از مخاطبان پررنگ شد، این بود که مدیری در سالهای اخیر مسئولیتهای متعددی از بازیگری تا اجرا، کارگردانی و تولید شوهای تلویزیونی را پذیرفته و حالا ورودش به عرصه خوانندگی آن هم با چنین انتخابهای سنگینی نشان میدهد هدف اصلی «خلق یک تجربه هنری جدی» نبوده، بلکه نوعی گسترش برند شخصی و حضور در بازارهای تجاری است.
چرا آثار هایده خط قرمز مخاطباناند؟
برای بسیاری از ایرانیان، آثار هایده بخشی از خاطره جمعی و هویت موسیقاییشان است. این آثار نه فقط به دلیل کیفیت موسیقیایی، بلکه به خاطر جایگاه اجتماعی و تاریخی خود حساسیتبرانگیزند. شنیدن اجرای ضعیف آنها، آن هم از سوی فردی که اساساً خواننده حرفهای محسوب نمیشود، برای بسیاری نوعی «بیاحترامی به میراث مشترک» تلقی شد. در نقدهای کاربران آمده بود: «خواندنهای مدیری بیشتر شبیه دیالوگگویی بود تا خوانندگی.» «او نتها را درست نمیگیرد و روی ریتم میلغزد.» «این آثار ظرفیت بالایی دارند اما اجرای او کمجان و بیروح است.»
چنین جملاتی، که در هزاران کامنت تکرار میشد، نشان میدهد مسئله فقط کیفیت نبود، بلکه احساس مالکیت عاطفی مردم نسبت به آثار بزرگان نیز نقش مهمی داشت.
نقش صنعت سرگرمی و شوهای پولساز
بخشی از اعتراضها به فضای کلی شوهای پربازدید و پولساز شبکه نمایش خانگی و کنسرتهای تجاری بازمیگردد. منتقدان میگویند سالهاست که برخی برنامهها و اجراها، بدون رعایت حق مؤلف و بدون حساسیت هنری، بهراحتی از آثار قدیمی استفاده میکنند تا «چاشنی نوستالژی» را به محصول خود اضافه کنند. ورود اسامیای مثل رامبد جوان و حامد آهنگی به این اعتراضها، نشاندهنده این است که مسئله فقط به یک کنسرت محدود نیست، بلکه تبدیل به بحثی فراگیر درباره بیانضباطی حقوقی و هنری شده است.
یک بحران بزرگتر: احترام به میراث موسیقایی
در میان تحلیلها، بسیاری معتقدند این ماجرا نشانه یک بحران عمیقتر است: نبود سازوکاری روشن و الزامآور برای حفاظت از میراث موسیقی ایران. در حالیکه در بسیاری از کشورهای دنیا استفاده از آثار هنرمندان بزرگ بدون مجوز میتواند به جریمههای سنگین منجر شود، در ایران همچنان راههای دور زدن قوانین باز است و بسیاری بدون مراجعه به صاحبان حقوق اثر، به اجرای آن میپردازند. اعتراض صفحه رسمی ناصر چشمآذر دقیقاً روی همین نقطه دست گذاشته: «اگر برای هنرمندی که دههها برای موسیقی این کشور زحمت کشیده، احترام قائل نیستید، حداقل قانون را رعایت کنید.»
آیا این اعتراضها در سرنوشت اجراهای مشابه اثر خواهد گذاشت؟
موج انتقادها به اجرای مهران مدیری و استفاده بدون مجوز از آثار چهرههایی مانند ناصر چشمآذر، تنها یک اعتراض معمولی نیست؛ نشانه تغییر حساسیت نسل امروز نسبت به میراث هنری و توجه به کیفیت اجراهاست. اینبار مردم نهتنها به «بدخوانی» واکنش نشان دادهاند، بلکه مسئله احترام، اخلاق حرفهای و حق مؤلف را نیز به مرکز بحث آوردهاند. این ماجرا اگر پیگیری حقوقی یا شفافسازی رسمی نداشته باشد، احتمالاً به نمونهای ماندگار در حافظه جمعی تبدیل خواهد شد؛ نمونهای که بسیاری از هنرمندان، تهیهکنندگان و برگزارکنندگان اجراهای زنده را وادار میکند پیش از انتخاب آثار و ورود به حوزههایی که تخصص کمی در آن دارند، مسئولیتپذیرانهتر عمل کنند.