>

حاشیه‌های «کارناوال» و ضرورت بازاندیشی در سیاست‌گذاری محتوای سرگرمی

حاشیه‌های «کارناوال» و ضرورت بازاندیشی در سیاست‌گذاری محتوای سرگرمی
فینال برنامه «کارناوال» حواشی و انتقادات زیادی به دنبال داشت. مطالبه اصلی منتقدان، تعریف دقیق‌تر چارچوب‌ها و شفافیت بیشتر در نحوه نظارت است. آن‌ها باور دارند که بدون معیارهای مشخص، برنامه‌سازان ناخواسته یا آگاهانه به سمت الگوبرداری از استانداردهای بین‌المللی می‌روند؛ استانداردهایی که ممکن است لزوماً با فضای فرهنگی ایران هم‌خوانی نداشته باشد. در مقابل، کارشناسانی نیز هشدار می‌دهند که تشدید نظارت ممکن است به کاهش خلاقیت، محدودیت بی‌مورد و در نهایت کوچ مخاطب به رسانه‌های خارجی منجر شود.
نویسنده : علیرضا سپهوند
کد خبر : ۳۶۴۷۵

شبکه خبری ایران 24 ـ گروه سینما، تئاتر و تلویزیون: فینال برنامه سرگرمی «کارناوال»، تولید پلتفرم نماوا و با اجرای رامبد جوان، هفته گذشته به‌عنوان یکی از بحث‌برانگیزترین رویدادهای رسانه‌ای در فضای عمومی ایران مطرح شد. درحالی‌که انتظار می‌رفت مرحله نهایی این مسابقه در حد یک برنامه سرگرم‌کننده باقی بماند، بخش‌های قابل توجهی از جامعه از زاویه‌ای کاملاً متفاوت به آن واکنش نشان دادند؛ واکنش‌هایی که عمدتاً بر حوزه اخلاق عمومی، سبک ارائه و کیفیت نظارت متمرکز بود و نشان داد مسئله فراتر از یک برنامه تلویزیونی ساده است.

از یک فینال تلویزیونی تا یک مناقشه فرهنگی

برنامه «کارناوال» از ابتدای پخش تلاش داشت قالبی پرتحرک، جوان‌پسند و نزدیک به استانداردهای جدید برنامه‌های سرگرمی ارائه کند. اما آنچه در فینال اتفاق افتاد، ماهیتی کاملاً بحث‌برانگیز یافت. بخش‌هایی از اجراها که به‌خصوص به پوشش یکی از شرکت‌کنندگان و شکل ارائه او مربوط می‌شد، از سوی بخشی از مخاطبان نقض آشکار هنجارهای عرفی جامعه تفسیر شد. منتقدان بر این باورند که این برنامه، خواسته یا ناخواسته، پیام‌هایی را منتقل می‌کند که می‌تواند به کاهش حساسیت جامعه نسبت به پوشش‌های ناهنجار و رفتارهای غیرمتعارف منجر شود. هر چند طرفداران برنامه این تفاسیر را اغراق‌آمیز می‌دانند، اما گستردگی بحث‌ها نشان می‌دهد شکاف فرهنگی موجود در جامعه ایران به‌سرعت خود را در موضوعات رسانه‌ای نشان می‌دهد.

انتخاب برنده؛ تصمیمی فنی یا حرکت نمادین؟

یکی از محورهای اصلی اعتراض‌ها، انتخاب «سینا ساعی» به‌عنوان نفر نخست این فصل است. در روایت منتقدان، ماجرا صرفاً انتخاب یک برنده نیست، بلکه این انتخاب در کنار نوع اجرایی که ارائه شد، حامل معانی نمادین تلقی شده است. از نگاه آنان، داوری و روند برنامه کمتر بر شایستگی‌های فنی تمرکز داشت و بیشتر تحت تأثیر طراحی رسانه‌ای قرار گرفت که مسیر مشخصی را دنبال می‌کرد. البته داوران و تیم برنامه‌سازی چنین ادعاهایی را غیرواقعی می‌دانند، اما همین شک و تردید اجتماعی نشان می‌دهد بخشی از بینندگان، برنامه‌های سرگرمی را نه یک محصول تفریحی، بلکه حوزه‌ای اثرگذار بر ذهنیت و هنجارهای عمومی می‌دانند.

نقش ساترا و پرسش از حدود تنظیم‌گری

در کنار انتقادها از محتوای برنامه، نهاد نظارتی حوزه صوت‌وتصویر آنلاین یعنی «ساترا» نیز در مرکز توجه قرار گرفت. مخالفان عملکرد این سازمان معتقدند:

چرا سازوکار ارزیابی پیش از پخش، به چنین خروجی‌ای رضایت داده است؟

آیا استاندارد مشخصی برای حد و حدود پوشش و اجرا در برنامه‌های سرگرمی وجود دارد؟

آیا مرجع ناظر نسبت به پیامدهای اجتماعی و فرهنگیِ تولیدات جدید حساسیت کافی دارد؟

مطالبه اصلی منتقدان، تعریف دقیق‌تر چارچوب‌ها و شفافیت بیشتر در نحوه نظارت است. آن‌ها باور دارند که بدون معیارهای مشخص، برنامه‌سازان ناخواسته یا آگاهانه به سمت الگوبرداری از استانداردهای بین‌المللی می‌روند؛ استانداردهایی که ممکن است لزوماً با فضای فرهنگی ایران هم‌خوانی نداشته باشد.

در مقابل، کارشناسانی نیز هشدار می‌دهند که تشدید نظارت ممکن است به کاهش خلاقیت، محدودیت بی‌مورد و در نهایت کوچ مخاطب به رسانه‌های خارجی منجر شود. به‌ویژه در دوره‌ای که رقابت رسانه‌ای شدید شده، هر نوع محدودیت بیش از اندازه می‌تواند تأثیر معکوس داشته باشد.

شکاف فرهنگی؛ از دوگانه‌های اخلاقی تا تغییر نسلی

واکنش‌ها به فینال «کارناوال» بار دیگر نشان داد که جامعه ایران در حوزه فرهنگ عمومی با دو رویکرد عمده روبه‌روست:

الف) رویکرد حساس به اخلاق عمومی
این نگاه، رسانه را ابزار شکل‌دهی هنجارهای اجتماعی می‌داند. از این منظر، هر تغییری حتی کوچک در نحوه پوشش، رفتار و ژست‌های صحنه، در امتداد یک مسیر بلندمدت برای تغییر سبک زندگی ارزیابی می‌شود. طرفداران این دیدگاه معتقدند بی‌توجهی به نشانه‌های اولیه، می‌تواند به فرسایش تدریجی ارزش‌ها بینجامد.

ب) نگاه آزادگرایانه‌تر و مبتنی بر برداشت مدرن از هنر
در این رویکرد، رسانه باید انعطاف‌پذیرتر عمل کند و نباید هر حرکت یا پوشش خارج از عرف سنتی را معادل «بی‌اخلاقی» دانست. این گروه می‌گویند نسل جدید نسبت به معیارهای بین‌المللی سرگرمی و اجرا آگاهی بیشتری دارد و باید در طراحی محتوا به نیازهای آنان توجه شود.

این دو نگاه متعارض، بار دیگر نشان می‌دهد که موضوع اصلی تنها یک برنامه نیست؛ بلکه بازتابی است از کشمکش طولانی‌مدت میان ارزش‌های ریشه‌دار و تحول نسلی در سبک زندگی.

برنامه‌های سرگرمی؛ فرصت یا تهدید؟

افزایش تولید برنامه‌های سرگرمی، استعدادیابی و رئالیتی‌شوها در ایران، خود پدیده‌ای قابل مطالعه است. تولیدکنندگان تلاش می‌کنند با فضاهای متنوع، موسیقی، اجراهای پرتحرک و ساختارهای مدرن، مخاطبان جوان‌تر را جذب کنند. این در حالی است که جامعه ایران همچنان حساسیت‌های پررنگی نسبت به حوزه پوشش، اختلاط، شوخی‌های صحنه و موسیقی دارد.

این واقعیت یک پرسش اساسی ایجاد می‌کند:

چگونه می‌توان رسانه‌ای جذاب، رقابتی و خلاق داشت، بدون آنکه از مرزهای فرهنگی عبور کرد؟

پاسخ این سؤال نه در سخت‌گیری مطلق نهفته است و نه در رهاسازی کامل؛ مسئله نیازمند سیاست‌گذاری دقیق و مستمر است.

ضرورت به‌روزرسانی معیارهای نظارت فرهنگی

حاشیه‌های فینال «کارناوال» بار دیگر توجه‌ها را به این نکته جلب کرد که معیارهای نظارت فرهنگی، اگر به‌روز نشوند، نمی‌توانند پاسخگوی پیچیدگی‌های جدید رسانه‌ای باشند. بسیاری از تولیدات سرگرمی امروز چندلایه‌اند و همزمان با بازنمایی موسیقی، رقص، نمایش، شوخی و رقابت سروکار دارند.

از همین رو، نهادهای ناظر باید:
خطوط قرمز را صریح و قابل اجرا بیان کنند. ابزار گفت‌وگو با تولیدکنندگان را تقویت کنند. پیش از مرحله بحران، مداخله حرفه‌ای داشته باشند. نگاه تعاملی جایگزین نگاه صرفاً دستوری کنند. چنین مسیری می‌تواند به کاهش تنش‌های بیهوده و پیشگیری از حاشیه‌سازی‌های رسانه‌ای کمک کند.

یک جدل رسانه‌ای که به مسئله‌ای اجتماعی تبدیل شد

ماجرای «کارناوال» نشان داد که رسانه در جامعه ایران تنها ابزار سرگرمی نیست؛ صحنه‌ای است که ارزش‌ها، نگرانی‌ها، شکاف‌ها و گرایش‌های نسلی در آن بازنمایی می‌شود. برای بخشی از جامعه، فینال این برنامه نشانه‌ای از حرکت به‌سمت عادی‌سازی رفتارهای نامتعارف بود؛ برای بخشی دیگر، تنها یک اجرای هنری بود که بیش از حد جدی گرفته شد.

در این میان، نه حذف کامل آزادی هنری راه‌حل است، و نه نادیده‌گرفتن حساسیت‌های فرهنگی! راه میان‌بُر، تعیین مرزهای روشن، نظارت هوشمندانه و گفت‌وگوی بیشتر میان بازیگران رسانه‌ای است.

به‌عبارت دیگر، حاشیه‌های اخیر تنها اختلاف‌نظر درباره یک برنامه نبود؛ بلکه بازتاب چالش عمیق‌تری است که جامعه ایران در مسیر تعامل میان سنت و مدرنیته با آن روبه‌روست؛ چالشی که تا سال‌های آینده نیز در قالب برنامه‌های مشابه ادامه خواهد یافت.

| ارسال نظر