عامل بقای رسانه ها در برابر هوش مصنوعی «اعتبار» و شفافیت» است/هوش مصنوعی قادر به حذف خبرنگاری نیست
علیرضا شریفی یزدی در گفتوگو با ایران۲۴، درباره کوچ رسانهها به شبکههای اجتماعی و تغییرات ناشی از آن گفت: در سالهای اخیر رسانهها برای حفظ مخاطب ناچار شدهاند به شبکههایی مثل اینستاگرام مهاجرت کنند. این فضا سرعت و گستره انتشار را بالا برده، اما در مقابل عمق و دقت کار رسانهای را کاهش داده است. الگوریتمها معمولاً محتواهای احساسی و کوتاه را بیشتر نشان می دهند، نه مطالب دقیق و تحلیلی. نتیجه این است که بخش قابل توجهی از تولیدات رسانهای به سمت سبکتر شدن میرود و کیفیت اطلاعرسانی در بسیاری موارد تحت فشار قرار میگیرد.
وی درخصوص تحولاتی که هوش مصنوعی در روزنامهنگاری ایجاد کرده و درآینده ایجاد خواهد کرد توضیح داد: هوش مصنوعی امروز میتواند خبرهای ساده را بنویسد، دادهها را تحلیل کند و حتی نسخههای اولیه گزارش را تولید کند. این یعنی کارهای روتین و زمانبر تا حدی خودکار میشود. اما از طرف دیگر، همین فناوری ابزار قدرتمندی در اختیار خبرنگار قرار میدهد: از جستوجوی هوشمند گرفته تا تحلیل داده و کشف تناقضها.
شریفی یزدی افزود: تهدید اصلی برای بخشهایی از روزنامهنگاری است که خلاقیت و حضور میدانی نیاز ندارد. اما کارهای تحلیلی، تحقیقی، مصاحبه، روایتگری و تولید محتواهای عمیق همچنان وابسته به انسان میماند. آینده خبرنگاری نه حذف شدن، بلکه تقویت شدن با ابزارهای هوش مصنوعی است.
این جامعهشناس در پاسخ به اینکه «رسانههای رسمی برای بقا در عصر هوش مصنوعی و نیز در روزگاری که شبکههای اجتماعی یکهتاز انتشار اخبار هستند، چه استراتژیهایی باید در پیش بگیرند؟» گفت: مهمترین عامل بقا «اعتبار» است. رسانههای رسمی باید بر شفافیت، مستند بودن و توضیحپذیری تاکید کنند. در کنار آن باید به تولید محتوای عمیق و تحلیلمحور بپردازند؛ یعنی چیزهایی که شبکههای اجتماعی بهتنهایی قادر به ارائه آن نیستند. حضور حرفهای در شبکههای اجتماعی ضروری است، اما نه به شکل بازنشر ساده. باید نسخه مخصوص این فضا تولید شود.
شریفی یزدی تاکید کرد: یک نکته مهم دیگر استفاده هوشمندانه از ابزارهای هوش مصنوعی برای شخصیسازی، تحلیل داده و افزایش کارآمدی است. همچنین ایجاد مدلهای جدید درآمدی مثل اشتراک و خدمات ویژه میتواند کمککننده باشد.
این کارشناس رسانه درباره عادت مخاطب به خلاصهخوانی و تاثیر آن بر روزنامهنگاری تحقیقی نیز گفت: هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی باعث شدهاند مخاطب به محتوای بسیار کوتاه عادت کند. این موضوع چالش جدی برای گزارشهای تحقیقی است. اما گزارش تحقیقی حذف نمیشود؛ فقط باید شکل ارائه آن تغییر کند. خبرنگاران ناچارند برای مطالب سنگین، نسخههای کوتاه، چندرسانهای و قابل هضم بسازند تا مخاطب را به خواندن نسخه اصلی جذب کنند؛ بنابراین آینده روزنامهنگاری تحقیقی در «تغییر فرم ارائه» است، نه در کاهش اهمیت.
شریفی یزدی درباره افزایش خطر جعل محتوا و تصویر با توسعه مدلهای هوش مصنوعی و راهکارهای مقابله با آن عنوان کرد: فناوریهای هوش مصنوعی تولید تصویر، صدا و متن جعلی را به شدت آسان کردهاند و این موضوع یک چالش جدی برای امنیت اطلاعات و اعتماد عمومی است. برای مدیریت این وضعیت، نیاز به مجموعهای از سیاستها و استانداردهای چندلایه داریم.
وی در ادامه به بیان چند راهکار برای مقابله با محتوای جعلی پرداخت که به شرح زیر است:
چارچوبهای شفافیت و برچسب گذاری محتوا:
محتواهایی که با هوش مصنوعی تولید میشوند باید بهطور شفاف برچسب داشته باشند تا مخاطب بتواند منبع و ماهیت آن را تشخیص دهد. بسیاری از کشورها به سمت اجباری کردن «برچسبگذاری محتوای تولیدشده توسط ماشین» حرکت کردهاند.
استانداردهای فنی برای تشخیص جعل:
ضروری است نهادهای رسانهای و دولتی از ابزارهای تشخیص دیپفیک، ردیابی منبع تصویر، تحلیل متادیتا و سامانههای راستیآزمایی خودکار استفاده کنند. این ابزارها باید در اختیار رسانهها و حتی بخش عمومی قرار گیرد.
قوانین بازدارنده و مسئولیتپذیری حقوقی:
باید چارچوبهای حقوقی روشن برای انتشار عمدی محتوای جعلی ایجاد شود؛ از جمله تعیین مسئولیت پلتفرمها، محدود کردن انتشار محتوای فریبکارانه و وضع مجازات برای تولید یا توزیع عمدی جعل مخرب.
ارتقای سواد رسانهای و دادهای جامعه:
هیچ سیاستی بدون آموزش عمومی موفق نمیشود. مخاطبان باید بتوانند نشانههای محتواهای جعلی، دستکاریشده یا بدساخت را تشخیص دهند. رسانهها، دانشگاهها و نهادهای دولتی میتوانند نقش مهمی در آموزش مهارت تشخیص اخبار جعلی داشته باشند.
در مجموع مقابله با جعل محتوا یک وظیفه تکبعدی نیست و نیاز به ترکیبی از ابزارهای فنی، سقفهای قانونی و ارتقای آگاهی عمومی دارد. هر سه باید در کنار هم پیش بروند تا اعتماد رسانهای در عصر هوش مصنوعی حفظ شود.