جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
اسرائیل درصدد مواجهه بی‌واسطه با ایران است
تحلیل جدیدی در رژیم صهیونیستی پا گرفته مبنی بر اینکه نبردهای نیابتی بازی با حاصل جمع صفر برای اسرائیل است. آنها به ایجاد جبهه بی‌واسطه علیه ایران فکر می‌کنند؛ همان چیزی که از آن به عنوان «زدن سر اختاپوس در تهران» یاد می‌شود.
کد خبر: ۳۸۲۵
۱۶ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۶:۲۴
رضا باقری

رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه امنیت ملی و سیاست خارجی - رضا باقری: چند وقت پیش برای نگارش تحلیلی از افغانستان در حال مطالعه سایر تحلیل‌های بین المللی بودم. یکی از تحلیلگران اندیشکده صهیونیستی بگین‌سادات، درس خاصی از ماجرای افغانستان را به تصمیم‌گیران آموزش می‌داد. او می‌گفت آمریکا همان زمان از طالبان و در معرکه افغانستان شکست خورد که چشم خود را بر پشتیبانی پاکستان از  این گروه بست. او می‌خواست بگوید آمریکا سرگرم مبارزه با مهره‌ای نیابتی شده بود که پیوسته از جانب پاکستان تقویت می‌شد.

نوع اندیشه‌ی بالا این روزها در اسرائیل فراگیر شده است. برای توضیح سیر این اندیشه باید به ادبیات این چندسال سران اسرائیل نظری انداخت. کلیدواژه‌های مقامات اسرائیل برای وصف وضعیت ایران در منطقه، تصویر ذهنی خاص آن‌ها را نشان می‌دهد. می‌شود تصور کرد که جبهه مقاومت را موجودی زنده می‌‍بینند که گردن اسرائیل را در مشت پهن و قوی خود گرفته و می‌فشارد.

خب اسرائیل مثل هر شخص ترسیده و در حال خفگی، شانس اول خود را روی بازکردن مشت و انگشتان شخص مهاجم امتحان کرد. دفع برق‌آسای تهدید نزدیک، فلسفه‌ی جنگی شد که علیه لبنان و به صورت خاص حزب‌الله شکل گرفت.

پس از دریافت این نکته که سرپنجه ایران توانی مافوق انتظار دارد، ارگان خون‌رسان به این سرپنجه هدف قرار گرفت. قطع بازوهای جمهوری اسلامی نیز استعاره‌ای برای آغاز تهاجم علیه سوریه بود. برخی از این لنگر انداختن‌های پرهزینه، مانند کمپ زدن آمریکا در التنف تقریبا هنوز از چنین فکری نشأت می‌گیرد.  

در اندیشه گذار از نبرد نیابتی

این تجربه استراتژیک رژیم صهیونیستی دو رویه دارد. رویه اول آن شکستی است که این رژیم روبروی خود می‌بیند. نمی‌شود سبکسرانه دستاوردهای اسرائیل از ویرانی‌های این یک دهه خاورمیانه را مطلقا رد کرد. همین استراتژی‌هایی که در کلیت خود شکست خورده‌اند، آورده‌هایی نصیب اسرائیل کرده‌اند. اما به هر اسرائیل را در امنیتی با کیفیتی مطلوب‌تر قرار نداده‌اند.  رویه دوم این استراتژی‌ها برای ایران حائز اهمیت است؛ و آنهم حرکت اسرائیل پشت نیازسنجی‌ها و استراتژی‌‌های خود است. اسرائیل به هر حال به استراتژی‌هایی که شاید از همان ابتدا در  ارزیابی‌های ایران، از پیش شکست خوره بودند عمل کرده است. پس به هیچ عنوان نباید دکترین‌های اعلامی یا نطق‌های مهمی مانند سخنرانی‌های کنفرانس هرتزلیا را رجز خوانی قلمداد کرد.

رویه اول که همان عدم اثربخشی استراتژی مبارزه علیه ایران بود، اسرائیل را به افکار جدیدی سوق داده است. آنها پایداری و توسعه تهدید جمهوری اسلامی را متاثر از درگیری فرسایشی با نیروهای نیابتی ایران می‌دانند. شاید فکر می‌کنند که مبارزه نیابتی دام جمهوری اسلامی برای اسرائیل بود. قواعد این بازی به نفع اسرائیل نیست و تغییر بازیگرها منجر به تغییر نتیجه نمی‌شود.

وجود این ادراک در سران رژیم صهیونیستی واضح و بی‌نیاز از توضیح است. نفتالی بنت در مصاحبه با جروزالم پست خالص این تفکر جدید را اینگونه بیان کرد:« راهبرد من زدن سر اختاپوس در تهران است.» او در این مصاحبه گفته است که: دهه‌هاست که اختاپوس رژیم ایران بازوهای خود را از طریق حزب الله لبنان، جهاد اسلامی، حماس و شبه نظامیان دیگر در سوریه، دور اسرائیل حلقه کرده است. سر این اختاپوس در تهران است و بازوان آن هزاران کیلومتر دورتر در اطراف اسرائیل.

این گفته در کنار صحبت قبلی او مبنی بر«مرگ با هزاران زخم»، شکل جدید تهدیدهای اسرائیل علیه ایران را میسازد. این نبرد با حول محور مبارزه اطلاعاتی-امنیتی شکل خواهد گرفت. میزان خرابکاری‌ها ائم از نظامی یا اجتماعی را بالا خواهد برد و شدت درگیری‌هایی نظیر جنگ سایبری را ضریب خواهد داد. حتی بروز مواجهه مستقیم نظامی را هم نباید دستکم گرفت. رویه دومی که قبلا ذکر شد متوجه ایران است؛ صحبت‌های مقامات اسرائیل را به هیچ وجه نباید با برچسب رجزخوانی دسته‌کم گرفت.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل:
سیسشیسش
۱۶:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۳۰
سلام