به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از کارگر آنلاین، زندگی دختران با ظهور اسلام وارد مرحله ی جدیدی شد، آنها که تا قبل از این کسی به آنها توجه نمی کرد و زنده به گور می شدند، به یک باره با بعثت پیامبر مهربانی ها مورد توجه قرار گرفتند و به اوج کرامت و بزرگواری رسیدند. اسلام برای تربیت دختران، توجه خاصی نشان داد و در تربیت آنها به عنوان مادران و همسران آینده، مسئولیت هایی را متوجه والدین آنها کرد.
البته باید توجه نمود که پسران با دختران دارای تفاوت هایی هستند که همین امر تربیت آنها را نیز تا حدودی متفاوت کرده است. این تفاوت ها در شرایط زیستی، عاطفی و روانی، وظایف و تکالیف و شرایط اجتماعی متفاوت خود را نشان می دهند.
در تربیت و پرورش دختران چهار اصل مهم و اساسی باید مورد توجه قرار گیرد، این اصول چهارگانه در حکم ستون هایی هستند که زندگی و سعادت آینده آنها بر این ستون ها بنا می شود. بودن یا نبودن هر یک از این اصول و اهداف باعث می شود پیامد هایی را به دنبال دارد و باعث می شود تا از دختران خود زنانی بسازیم که فقط در صدد رفع نیازهای مادی و جسمی خود هستند و یا زنانی که کسب مکارم و محاسن اخلاقی و ارزشهای معنوی را نیز وجهه هدف خویش قرار خواهند داد.
ا.تربیت دختران به لحاظ نقش مادری
بخش زیادی از اهمیتی که اسلام برای زن قائل است به واسطه نقش مادری است که بر عهده دارد. لذا در روایتی زیبا از وجود نازنین پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) درباره نقش مادران در سعادت فرزندان خود چنین آمده است« الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات بهشت زیر قدم های مادران است» از این رو دختران باید به گونه ای تربیت شوند که بتوانند در آینده ای دور یا نزدیک این نقش را به خوبی ایفا کرده و نسلی تربیت نمایند که در مسیر هدایت و سعادت که غایت تعلیم و تربیت است باشند.
2.تربیت دختران به لحاظ نقش همسری
یکی از اهداف مهم در تربیت دختران، آشنایی آنها با نقش همسری است. اینکه مسئولیت های خود در قبال همسر آینده خویش را به خوبی بداند و بتواند آنها را در زندگی خویش عملی سازد.خدای متعال در قرآن می فرماید:« [روم/21] و از نشانههاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در این [نعمت] براى مردمى که مىاندیشند قطعاً نشانههایى است.» تربیت دختر باید به گونه ای باشد که در آینده باعث آرامش و سکون همسر خویش باشد، همانگونه که قرآن در این آیه شریفه یکی از اهداف ازدواج را رسیدن به سکون و آرامش بیان می دارد.
3.تربیت به لحاظ بعد احساسی و عاطفی
تربیت دختران باید به گونه ای باشد که بعد عاطفی و احساسی آنها پرورش یافته و هیچ آسیبی به آن نرسد. رفتار والدین در منزل باید به گونه ای باشد که فرزند دختر آنها، احساس سرشکستگی، تحقیر شدن و ضعف و زبونی نکند. والدین باید وجود دختران خود را سرشار از محبت کنند تا دیگران با اندک محبتی، او را جلب نکنند.رفتار عاطفی والدین با همدیگر و از طرفی رفتار عاطفی و سرشار از محبت آنها با فرزند دختر خود، می تواند روح عطوفت و مهربانی را در او پرورش دهد؛ تنها در این صورت است که او می تواند در آینده نقش مادری و همسری را به خوبی ایفا کند، زیرا او با همسر و فرزندان خود همانگونه رفتار می کند که در کودکی با او رفتار شده و بر اساس آن رشد و نمو نموده است.
4.تربیت به لحاظ بعد معنوی و اخلاقی
والدین باید علاوه بر تربیت دختران خود و آماده کردن آنها برای پذیرش نقش همسری و مادری در آینده، باید وجود فرزندان خود را با محاسن و فضایل زیبای اخلاقی آراسته کنند، زیرا اگرچه آموزش همسرداری تأثیر مهمی در زندگی و خوشبختی دختران در آینده دارد اما اگر خالی از آموزش های اخلاقی باشند نمی توانند آنگونه که باید زندگی آینده خود و فرزندان خود را بر پایه تعالیم زیبای اسلامی بنا نهند، در واقع تربیت بر اساس اخلاق و معنویات، یکی از چهار ستونی است که سعادت فرزندان ما بخصوص دختران بر آن بنا می شود و اگر یکی از پایه اصلا وجود نداشته باشد و یا ناقص باشد سرانجامی جز سقوط و تباهی در انتظار فرزندان ما نخواهد بود. قرآن کریم حضرت لقمان را به عنوان نمونه ای از والدینی ذکر می کند که محاسن اخلاقی را با زبانی نرم و نصیحت گونه به فرزندان خود آموزش می دهند.