رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه امنیت ملی و سیاست خارجی - سمیرا کریمشاهی: هر چند آمریکا با شعار صدور لیبرال دموکراسی به دنبال مشروعیت بخشی به اشغالگریهای خود در منطقه غرب آسیا بوده اما معمولا بهترین همپیمانان کم دردسر و گوش به فرمانش از کشورهایی با حکومتهای خودکامه یا سلطنتی است. حضور جدیتر در کشورهایی مانند افغانستان و عراق هیچگاه این کشورها را به ساختار سیاسی ایدهآل مورد ادعای آمریکا نرساند و هرکدام از اینها با نوعی بحران سیاسی حاصل از اشغال دست و پنجه نرم میکنند.
اما حساب کشورهای جنوب خلیج فارس متفاوت است. سران آنها به اندازه کافی همراه سیاستهای خاورمیانهای آمریکا هستند و شاید به همین دلیل آمریکا نیازی نمیبیند از حربههای حقوق بشری و انساندوستی برای بر هم زدن سیستمهای جدا از مردم این کشورها استفاده کند. از زمان خروج انگلیس از غرب آسیا و اعمال سیاست دو ستونی نیکسون، خلیج فارس با دو بازوی منطقهای آمریکا یعنی ایران و عربستان سعودی، به منطقه مورد علاقهی آمریکاییها تبدیل شد. تغییر حکومت در ایران معادلات خلیج فارس را از کارگزاری برای هژمون آمریکایی به بازیگری مستقل تغییر داد. و از آن پس ایران همواره در سیاست اعلامی و اعمالی خودش بر بومیسازی تامین امنیت خلیجفارس تاکید داشته است. اما همسایههای جنوبی خلیجفارس ترجیح دادهاند برای امنیتسازی بر بادهایی تکیه بزنند که معلوم نیست فردا به کدام جهت میوزند.
تور دریایی آمریکا
در چند هفته اخیر آمریکا تحرکاتی تازهای در منطقه خلیج فارس داشته که نشان میدهد حتی در دورانی که موضوع کمرنگ شدن حضور آمریکا در منطقه مطرح است اما همچنان از اهمیت خلیجفارس و حفظ نفوذ در آن برای واشنگتن کاسته نشده است. به نظر میرسد نگرانیهای امنیتی امارات با حملات بازدارندهی ارتش یمن به خاک این کشور، طبق رفتوآمدها با تلآویو قرار است از طریق این رژیم پاسخ داده شود اما با سفر ژنرال مکنزی، فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه به امارات مشخص شد آمریکا اجازه کنشگری مستقل به رژیمصهیونیستی را نداده است. مکنزی هدف سفر خود را کمک به امارات آن هم با توصیف وضعیت نگرانکننده این کشور اعلام کرد.
چند روز گذشته هم وزارت دفاع آمریکا از قرارداد فروش تسلیحات جدید به امارات، عربستان و اردن خبر داد. در حالیکه فقط چند روز قبل از آن جو بایدن مدعی شده بود دیگر در یمن از ائتلاف عربستان سعودی حمایتی صورت نخواهد گرفت. بسیاری از لابیهای ضد سعودی در آمریکا بعد از ماجرای هولناک خاشقچی و جنایت تجاوز به ین منتظر روی کار آمدن دموکراتها برای فشار نسبت به اقدامات سعودی بودند اما جز وعدههای لفظی چیزی عایدشان نشده و همانطور که در بیانیه فروش تسلیحات وزارت دفاع آمریکا ذکر شده از این اقدامات هدف تامین امنیت ملی ایالات متحده در خاورمیانه مد نظر است.
اقدام دیگر را میتوان استقبال گرم کاخ سفید از امیر قطر طی سفر هفته گذشته او به آمریکا دانست. بایدن از تمایلش برای نامیدن قطر به عنوان متحد غیر ناتویی آمریکا سخن گفت و از روابط پنج دهه دو کشور به نیکی یاد کرد.
نقش مهم و غیر قابل انکار قطر در تحولات افغانستان، تلاش برای روابط گرمتر با ایران طی سالهای گذشته و همچنین جایگاه قطر در معادلات انرژی باعث شده به عنوان یک بازیگر نوظهور نظر دیگر بازیگران حاضر در تعاملات منطقهای را به خود جلب کند و در کنشگریهای خود بر روی نقش قطر حساب باز کنند.
اما تحرکات تازهی آمریکا در خلیج فارس در راستای کدام اهداف سیاستخارجی دولت بایدن است؟
رقابتهای آبی
تغییر در نظم بینالمللی ذیل رقابتهای چین و آمریکا و گسترش قلمرو نفوذ چین، روند یک گذار تاریخی در نظر گرفته میشود که حتی همپیمانان سنتی و همیشگی آمریکا در منطقه غرب آسیا و به طور مشخض حاشیه خلیج فارس هم به آن آگاهند. لذا به چین اجازه داده شده افزایش روز افزون سرمایه گذاری در این کشورها و بالا بردن حجم معاملات در گردش طرفین را رقم بزند. کشورهای منطقه تمایل دارند روابط خود با چین را به سمت راهبردی سوق دهند به ویژه مشارکت در ابتکار یک کمربند_یک جاده آنها را از هر گونه انزوا در آیندهی ساختار بینالملل دور خواهد کرد. مشخصا تحول در روابط چین و کشورهای منطقه برای واشنگتن حساسیت برانگیز است اما در جایی این حساسیت بیشتر بروز دارد که روابط وارد حوزه مورد علاقه آمریکاییها یعنی نظامی_امنیتی شود.
انتشار خبر همکاری چین با عربستان برای ساخت موشکهای بالستیک، واکنش هشدارگونه واشنگتن را در پی داشت که اعلام کردند روابط دو کشور را رصد میکنند و اگر فراتر از آن چیزی باشد که عیان است، آمریکا صرفا تماشاچی نخواهد بود. خبر ساخت تاسیسات نظامی توسط چینیها در بندر خلیفه امارات چنان آمریکاییها را بر آشفت که تحت فشار آن سران ابوظبی مجبور شدند دستور به تعلیق کار بدهند. حتی رقابتهای چینی_آمریکایی به ماجرای فروش اف35 به امارات هم کشید و در اخباری فاش شد ابوظبی اعلام کرده اگر قرار باشد به بهانه جاسوسی چینیها، آمریکا الزامات سختگیرانهای بر سر فروش این جنگنده وضع کند از این قرارداد خارج خواهند شد.
اما روی دیگر جولان آمریکا در خلیج فارس مسئلهی ایران در دو بعد نظامی و سیاسی است. پیشرفتهای نظامی ایران موید ادعای آن مبنی بر توانایی تامین امنیت خلیج فارس بدون دخالت بیگانگان است. پیشرفتی که خود شخص مکنزی بارها به آن معترف بوده و در تازهترین گفتوگوی خود میگوید ایران فناوری نوین را وارد منازعه کرده و توسعه قابلیتهای موشکی آنها با پشتکار و بیمهاباست. به همین منظور آمریکا با حفظ جایگاه خود در مسائل امنیتی جنوب خلیج فارس میخواهد از بهم خوردن تصور لزوم اتکا به آمریکا جلوگیری کند.
بخش دوم جریان داشتن مذاکرات وین است که آمریکا به منظور تسهیل اهداف خود رایزنی با سران حاشیه خلیج فارس را در دستور کار دارد که لازم است بار دیگر به سفر امیر قطر به واشنگتن اشاره کنیم؛ این سفر بعد از تماسهای پی در پی دوحه با تهران صورت گرفت و وزیر خارجه قطر صراحتا اعلام کرد موضوع مذاکرات هستهای در دیدار بایدن و امیر قطر وارد شده و قطر به دلیل روابط خوب با طرفین برای نزدیک کردن دیدگاه تهران-واشنگتن تلاش میکند.