رسانه بهمن، گروه امنیت ملی و سیاست خارجی - رضا باقری: در ساعت صفر 1 ژانویه 2022 ضربالاجل گروههای مقاومت عراق به تروریستهای آمریکایی برای خروج از عراق به اتمام رسید؛ عطف به اعلام رسمی آمریکا مبنی بر باقیماندن در عراق، بالاگرفتن تنش و درگیری بین نیروهای مقاومت و نیروهای آمریکا کاملا محتمل بوده و با نظر به آتش گشودن نیروهای مقاومت در لحظات ابتدایی سال میلادی، حتی میتوان گفت در جریان است.
اخراج نیروهای آمریکایی، برنامه میان مدت و توامان رسمی جمهوری اسلامی به منظور انتقام از قاتلان سیدالشهدای محور مقاومت، سردار حاج قاسم سلیمانی است. این استراتژی دقیقا دوسال پیش در چنین روزهایی مورد اجماع محور مقاومت قرار گرفت.
این استراتژی، نه برای محور مقاومت و نه برای آمریکا، به جز در میزان صراحتی که در اعلام آن به کار رفته، تازگی ندارد. پروژه اخراج آمریکا، پروژهای مجرب و آزموده شده است. 23 اکتبر 1983 این پروژه توسط محور مقاومت کلید خورد و در همان روز هم به پایان رسید. شدت انفجاری که در این روز، آمریکا را از کل سرزمین لبنان به بیرون پرتاپ کرد، در گزارشات سرویسهای امنیتی آمریکا با مضمون «بزرگترین انفجار غیراتمی در تاریخ» توصیف شد.
تجربه یک زخم کاری
ساعت 6 و ۲۲ دقیقه صبح یکشنبه ۲۳ اکتبر 1983، یک کامیون آبرسانی و یا چیزی که آمریکایی ها فکر میکردند «یک کامیون آبرسانی» است، خود را به پایگاه نیروهای آمریکایی نزدیک کرد. این کامیون در حقیقت در حال حمل شش تن تی-ان-تی بود. آمریکاییها بعدها در گزارشهای خود راننده شجاع این عملیات بینظیر را با هویت اسماعیل عسکری معرفی کردند. اما در اصل هویت این شخص و شهید دیگری که مقر سربازان فرانسوی را هدف قرار داد، تا کنون مشخص نشده است. این کامیون با نزدیک شدن به جایگاه خودروهای هتل محل سکونت 300 سرباز آمریکایی، با انفجاری مهیب، 241 نفر از این سربازان را در دم نابود کرد. همزمان، یک خودروی دیگر که حامل مواد منفجره بود، ساختمان مجاور یعنی پایگاه فرماندهی چتربازان فرانسوی را هدف قرار داد. در این قسمت از عملیات نیز 58 نظامی فرانسوی به قعر دوزخ فرستاده شدند.
قبل از این نیز در همین سال و در ماه آوریل عملیاتی علیه سفارت آمریکا در لبنان صورت پذیرفت که 63 نفر اعم از کارمندان سفارت و افسران و مقامات سیآیای را به هلاکت رساند. این دو عملیات مهم را میتوان دنبالهی اقدام شجاعانه شهید احمدالقصیر در سال 1982 علیه پایگاه اسرائیلی در شهر صور دانست که در آن 71 نظامی صهیونیست هلاک شدند.
ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده پس از ضربه سخت اکتبر 1983، بی معطلی فرمان خروج کامل آمریکا از لبنان را صادر کرد. این وقایع با تولد و قدرتگیری حزب الله لبنان همزمان بود. از آن تاریخ به این سو، آمریکا دیگر هیچ نظامیای به لبنان نفرستاد و بساط حضور این کشور در لبنان برچیده شد. اکنون پس از گذشت زمان میتوان این سه عملیات استشهادی را سنگ بنای آرایش همسو با مقاومت در منطقه مدیترانه و ضلع غربی خاورمیانه دانست.
یک لگد زیر میز شطرنج دشمن
نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی اخیرا به زعم خود از طرحی برای مقابله و نابودی ایران سخن گفت. راهبرد مطرح شده توسط او به نوعی ایجاد فضایی شبیه به «جنگ ستارگان» علیه شوروی است. این طرح مبتنی بر مجموعه جبههگشاییهایی است که هزینههای گزافی بر جمهوری اسلامی بار کند و توانش را تحلیل ببرد. او این طرح را «مرگ با هزار زخم» نامید و فارغ از وجود یا عدم وجود توافق هستهای آن را نقشه راه اسرائیل علیه ایران دانست.
عطف به برآوردی که حریف از میدان دارد، وجود چنین باوری در بین روسای رژیم صهیونیستی ممکن است. آنها ایرانی تحریم شده و درگیر با مسائل اقتصادی را پیش چشم دارند که هرگونه فشار مضاعف برایش بحران ایجاد میکند. فارغ از درستی یا و نادرستی این برآورد، مشی این رژیم مشخص است و حتی آن را به زبان میآورد. اکنون این سوال پیش روی مقاومت در منطقه است که اقداماتش تا چه اندازه برهم زنندهی این نقشه و محاسبات است. اقدامات مینیاتوری و خرد، بدون گرفتن تلفات قابل توجه از دشمن و ایجاد شوک و بعد از آن، فشار روانی بر او، آیا تکمیل کننده طرحی است که اسرائیل مطلوب میپندارد و یا برهم زنندهی آن؟
البته راه برای استدلال اینکه عکسالعملهای قوی از طرف جبهه مقاومت تکمیل کننده خواست صهیونیستها است نیز باز است اما مقاومت تجربهای طولانی از نبرد در منطقه دارد. بر همین اساس میتوان ادعا کرد که اگر به دوسال پیش بازگردیم و در انتقام خون شهید سردار سلیمانی در صدد تدارک پاسخی باشیم، احتمالا این بار متفاوت از آنچه رقم خورد عمل خواهیم کرد. همچنین چنان که در ابتدای متن اشاره شد، آخرین تجربه ما از اخراج آمریکا، الگوی دیگری از اقدام را نشان میدهد. با این تفاوت که بنا به فرمایش رهبر انقلاب، «آمریکای امروز از آمریکای دیروز ضعیف تر و جمهوری اسلامی امروز از جمهوری اسلامی دیروز یقینا قویتر است.»
آمریکا بهواسطه ترور سردار سلیمانی و عدم دریافت پاسخی نسبتاً درخور، ادراکی از قدرت خود و توان و شهامت ایران پیدا کرده که تنها با ضربهای غیرمعمول میتوان آن را تغییر داد. از طرف دیگر، جوشش خونخواهی سردار شهید، انگیزهی اجتماعی و مردمی بیسابقهای در ایران، عراق و سرتاسر جبهه مقاومت ایجاد کرده که اکنون مرزهای آن تا دریای سرخ و بابالمندب رسیده است. جبهه مقاومت در تمام مبارزات خود در دهههای مختلف هیچگاه چنین حمایت بزرگ و پرخروشی نداشته است. این حمایت میتواند پشتوانه اقداماتی بسیار بیشتر و بزرگتر از پرتاب راکت به پایگاههای آمریکا یا گذاشتن مین بر سر کاروانهای نظامی باشد. تحرکات خرد و بدون ایجاد فشار روانی سهمگین علیه دشمن، تنها دلیلی برای حذف هدفمند سران مقاومت در اختیار آنها میگذارد. لکن جهت کلی اقدامات باید به سمتی باشد که به آنها دلیلی محکم برای عقب نشینی و فرار بدهد. چنین مشیای، هم همخوان با تجربهی مبارزاتی مقاومت است و هم در توان و قدرت امروز آن.