رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه فرهنگ و اندیشه-ایمان حیرانی: بیش از یک دهه از درگذشت نادر ابراهیمی میگذرد و نادر ابراهیمی همچنان در جامعه غریب و شناخته نشده است. او پیوسته در آثار و گفتههای خود، روشنفکرنمایی را مذمت کرده است اما الان قرینههای بسیاری وجود دارد که میگوید، نادر ابراهیمی در حال حاضر در تصرف روشنفکرنمایان است.
به مناسبت سال روز تولد او، با محبوبه صولتی پژوهشگر آثار نادر ابراهیمی در رابطه با نسبت او با روشنفکرنماها گفتوگو کردهایم.
بهمن: نسبت نادر ابراهیمی در طول سالها فعالیت سیاسی و همچنین فرهنگی که داشته، با جریان روشنفکری چی بوده؟
صولتی: نادرابراهیمی باتوجه نقدهایی که به روشنفکرنماها مطرح میکند، گویا تعریف متفاوتی از روشنفکر دارد. افرادی که خود را به جهت مسائل فکری و فرهنگی در جامعه پیشتاز میدانند وخود را روشنفکر میدانند، اگر داری یکسری ویژگیهایی نباشند، از نظر نادرابراهیمی، آنها صرفا روشنفکرنما هستند. تعابیر او در مورد آنها، تعابیر صریح و درشتی بوده است، مثلا در کتاب با سرودخوان جنگ تا خطه نام و ننگ اینطور در مورد آنها میگوید«اگر به جبهه نرفته بودم، دیگر چیزی نمینوشتم، چون احساس میکنم یک روشنفکر در نقطه عطف تاریخ سرزمینش باید در مرکز خطر قرار بگیرد، نه مثل روشنفکرانی که همان زمان پای رادیوهای بیگانه نشسته بودند و دروغ میشنیدند» یا در کتاب آتش بدون دود میگوید «اینطور دائما از صبح تا شب در مورد مسائل سیاسی جاری و خرده مسائل جتماعی اقتصادی اظهار فضل نکنیم، وراجی در مورد مسائل سیاسی روز ما را سبک مغز و سطحی و بیکار و ابله نشان میدهد و طبیعتا شبه روشنفکر وهمین حرکات دلقکانه، برملا میکند که ما به موجودات بدون عمق بدل شدهایم». من فکر میکنم نادرابراهیمی بیشترین عنادی که داشته، با شبهروشنفکرها بوده است.
بهمن: نادر ابراهیمی از زمره روشنفکران بوده یا نویسندگانی که اصطلاحا حکومتی و یا سفارشنویس میگویند، محسوب میشده؟ و یا غیر از این دو بوده است.
صولتی: قطعا سفارشنویس نبوده است. او همچنان که در دوران قبل انقلاب بابت مبارزاتی که داشته، زندان را هم تجربه میکند، بعد پیروزی انقلاب هم نسبت به مشکلاتی که وجود داشته ساکت نمینشیند و دلسوزانه و آزادانه نقد میکند. در این شکی ندارم که نادرابراهیمی سفارشی نویس نبوده است، چرا که اصلا شخصیت او، باتوجه به دو کتاب ابنمشغله و ابوالمشاغل، بسیار آزاده بوده و هرجا کژی و بیاخلاقی میدیده است، تحمل ادامه دادن اون کار را نداشته و حتما با آن ناراستیها و کژیها مقابله میکرده و به همین دلیل فردی که چنین خصوصیتی دارد، نمی تواند سفارشینویس باشد. نادر فقط از دریافتهای خود تبعیت میکرده و مومن به باورهای خودش بوده و از آنها عدول نمیکرده است.
بهمن: در حال حاضر، که بیش از یک دهه از فوت ایشان گذشته، نسبت آثار ایشان با روشنفکری به چه صورت هست؟ و نظر شما در مورد این تلقی که او در حال حاضر تحت تصرف روشنفکران قرار گرفته، چیست؟
صولتی: من هم فکر میکنم نادرابراهیمی، تحریف و مصادره به مطلوب شده و تصویر کاریکاتوری از او ارائه شده است. کسانی که با نوع نگاه نادر مخالف هستند اما از محتوای آثار او بر خلاف باورهای او استفاده میکنند. این یکی از نگرانیهای من در مورد نادرابراهیمی است.
از سوی دیگر شما میبینید که آثار نادرابراهیمی در بین کسانی که مذهبی و انقلابی هستند کمتر شناخته شده هست. آنقدر نادر با عاشقانههایش در جامعه معرفی شده، متاسفانه خیلی ازانقلابیهایی که اهل مطالعه هستند، حتی نمیدانند که نادرابراهیمی، نویسنده آتش بدون دودی هست که جلد چهار و پنج و شش آن را به توصیه آقای خامنهای نوشته است.
بچههای انقلابی شاید بخاطر فرم ظاهری نادر، انگار که پیشاپیش نادر را کنار گذاشتهاند و او را مانند سایر نویسندگانی که عنوان روشنفکری دارند و درمقابل مردم و ارزش های عمومی جامعه هستند، میدانند و اقبال و استقبالی نسبت به آثار او ندارند. چند درصد انقلابیهای نسلهای اخیر کتاب «سه دیدار» و یا «با سرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ» را خواندهاند و یا اصلا میدانند که نادر چنین کتابی دارد؟
البته که کوتاهی از سمت بسیاری از سازمانها و متولیان فرهنگیمان هم است که نادرابراهیمی برای جامعه به درستی معرفی نشده است.
و دومین نگرانی من، معرفی کاریکاتوری از اوست. این که نادرابراهیمی صرفا یک نویسنده ویا شاعر عاشقانه نویس معرفی شود. در این مورد به او جفا شده است. نادرابراهیمی اهل اندیشه فلسفی عمیق بوده است، هرجا خلا را متوجه شده، خیلی جدی در حل آن موضوع گام برداشته است. اگر در تصویرگری کتاب کودکان متوجه ضعفی شده است، خود به این زمینه ورود کرده و حتی به بنیادهای تصویرگری پرداخته است و یا اگر احساس میکند در زمینه معرفی تاریخ و جغرافیای ایران کمبودهایی داریم، به تولید مجموعه تلویزیونی و نوشتن اثر اقدام میکند. بنابراین معرفی یک وجه از وجوه نادرابراهیمی نیز جفای در حق او است.
بهمن: به نظر شما چه علل و عواملی در این تحریفها و مصادره به مطلوبها و تصویرهای کاریکاتوری نقش داشته است؟
صولتی: نسبت به این مصادره به مطلوب و تصویرهای کاریکاتوری نادرابراهیمی، عوامل مختلفی دخیل هست. نشر و انتشارات یکی از مهمترین عوامل است. انتشارات روزبهان نشر عمده آثار نادر ابراهیمی را برعهده دارد. اقدامات انتشارات تاثیر زیادی بر تلقی جامعه از آثار نادرابراهیمی گذاشته است. به عنوان مثال، با تاکید و برجسته کردن مجموعههای عاشقانه نادرابراهیمی در فضای مجازی، تحت عنوان عکسنوشته و برش کتاب و پوستر و دیگر قالبها، همانطور که عرض کرده بودم، یک نویسنده و شاعر صرفا عاشقانهنویس ساخته است. درحالی که آثار همچون «مردی در تبعید ابدی»، «مکانهای عمومی» و «برجادههای آبی سرخ» و آثاری دیگری که محوریت عاشقانه ندارد، مهجور مانده است. ضمن این که معرفی خوبی از تمامی آثار نشده، تعداد قابل توجهی از آثار، مانند «باسرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ»، مدتها است که تجدید چاپ نشده است.
من فکر میکنم که دستی برای دیده نشدن حقیقت نادر در کار است؛ مخصوصا در مورد کتابهایی مانند سه دیدار و باسرود خوان جنگ تا خطه نام و ننگ، که حتی در زمانی که زنده بود از طرف روشنفکران در همان زمان بایکوت شده بود و یا مورد نقد و هجمه آنها واقع شده بود. نباید فراموش کرد که خود نادر در دوران حیاتش، در محافل ادبی توسط روشنفکران نادیده گرفته میشد.