به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از جوان، دوقطبیسازی به شکلی عمیق و ایستادن طرف یکی از این قطبهای ساختگی، کاری است که اصلاحطلبان در انجام آن در حوزههای مختلف سیاسی – فرهنگی- هنری و حتی ورزشی سابقه دارند.
این بار روزنامه شرق دوقطبی علی دایی و کسانی که قدر او را نمیدانند ساخته و خود ژست ایستادن در کنار او را گرفته است. حتی تیتر مطلب شرق هم مبتذل است: «چرا کراوات علی دایی مهم است؟» یعنی این را که کراوات او مهم است، اصلی غیر قابل خدشه در نظر گرفته و حالا فقط در مورد چراییاش صحبت میکند!
– با علی دایی در فوتبال ایران آن هم بعد از تعریف و تمجید ستارههای بزرگ دنیا، رفتارهای عجیبوغریبی شد.
– از محبوبیتش میترسند
– اوج این قدر و ارجنهادن، اما شد آنکه اتوبانی حوالی کرج را به نام علی دایی کردند!
– برخلاف رفتاری که با علی دایی در فوتبال ایران شده او همواره چهرهای محبوب در بین فوتبالیهای دنیاست.
– آخرین باری که ارزش علی دایی برای ایرانیهایی که قدرش را نمیدانند ثابت شده، مربوط به همین مراسم قرعهکشی جام جهانی در قطر است.
این جملات بخشی از تلاش روزنامه شرق برای دوقطبیسازی بین دایی و دیگران است. دو پاره کردن جامعه، اختلاف اندازی و ایجاد تفرقه بین مردم چه سودی برای این روزنامه اصلاحطلب خواهد داشت؟ شب قرعه کشی بازیهای جام جهانی قطر، شبی پر از شادی و شوخی در فضای مجازی ایران بود و چرا برخی این شادمانی را نمیخواهند ببینند و دنبال بحثهای دیگری هستند؟
همان ایام، شایعهای در توئیتر پخش شد که علی دایی و سفیر ایران در قطر بحثی کوتاه داشتهاند. متن آن توئیت با تمسخر کاربران مواجه شد و کسی آن را جدی نگرفت. بعدتر دایی و سفیر ایران هم موضوع را تکذیب کردند، اما روزنامه شرق مدعی است که «یکی، دو عکاس ایرانی حاضر در مراسم این موضوع را تأیید کرده…» که البته روشن نیست یکی، دو نفر یعنی دقیقاً چند نفر!
مهم نیست موضوع دروغ بود، مهم ماهیگیری روزنامه شرق از این ماجراست، گرچه این ماهیگیری را ناشیانه انجام دهد! برای همین هم، مطلب را هرچند دروغ است، بهانه نقد قرار میدهد. شرق مینویسد: «با وجود آنکه این شایعه توسط طرفین تکذیب شده، ولی به نظر میرسد فضای اجتماعی حاکم بر ایران از یک سو و کاریزمای علی دایی از سوی دیگر باعث شده تا این شایعه مهم جلوه کرده و بازتاب زیادی داشته باشد. اگرچه پذیرش این موضوع که مقامی در حد سفیر با نمایندهای ورزشی از ایران برای بستن یا نبستن کراوات وارد جدل شود غیرقابل باور مینماید، ولی از آنجا که ذهن مخاطب آمادگی پذیرش چنین موضوعی را داشته، داستان باورپذیر شده است».
در حالی که موضوع برای مخاطبی که کمی اهل تحلیل و سواد باشد، باور پذیر نبود و نیست، البته اگر روزنامه شرق اجازه بدهد و «یکی، دو» شاهد برای بحث جور نکند!
چرا شرق اصرار بر نوعی مدح خاص از علی دایی دارد که گویی نه فقط مدح که حاوی دفاع از او در برابر یک جمع موهومی است که قدرش را نمیدانند؟ در ادامه نوشته، روشن میشود که چرا علی دایی برای این رسانه اصلاحطلب مهم است: «مردی که میگوید به توصیه پدر هرگز وارد عرصه سیاست نمیشود و کارهای سیاسی انجام نمیدهد، ولی در بیشتر اتفاقات سیاسی رخداده ردپایی هرچند اندک از خودش به جا گذاشته است. کمک مالیاش به ستاد میرحسین موسوی، ارتباط حسنهاش با محمد خاتمی و البته جبههگیریهایش علیه محمود احمدینژاد او را تبدیل به چهرهای متفاوت کرده است.»
در واقع علی دایی برای شرق از منظر سیاسی اهمیت دارد و همه آنچه درباره افتخارات فوتبالی دایی نوشته، قدر کمک او به ستاد موسوی ارزش ندارد! این رسانه، یک دروغ و شایعه را بهانه نگارش کرده تا بگوید علی دایی خوب است، چون حامی کاندیدای اصلاحطلب و مخالف احمدینژاد بوده است. حتی قهرمانان ورزشی هم برای اصلاحطلبان ابزار کار سیاسی هستند.