بعد از دولت روحانی، برجام؛ دولت رئیسی را نیز زمین گیر کرد تا به این مسئله باور پیدا کنیم هنوز برجام بهترین توافق است حتی اگر آن را جنازهای متعفن بنامند!
قطر مشکلات خودش را دارد و عراق درگیر چالشهایی است بسیار مهم. در این میان عمان همچنان بهترین دوست برای ایران محسوب میشود و ترکیه کشوری که به آسانی آن را از دست دادیم.
اینها ماحصل گفتگویی تحلیلی است با عبدالرضا فرجی راد،استاد ژئوپلیتیک دانشگاه که معتقد است؛ قفل شدن اقتصاد ایران یک دلیل بیشتر ندارد آن هم بلاتکلیف ماندن مذاکرات هستهای (برجام) و تحریمهایی که روز به روز خسارات آن بیشتر و بیشتر میشود.
قطر، دوستی که خطر نمیکند!
برگزاری جام جهانی و فرصتهایی که بسیار گفتند، اما نصیب و بهرهای نبردیم (!) یکی دیگر از محورهای این گفتگو بود. فرجیراد معتقد است؛ قطر ملاحظاتی دارد که اگرچه در برخی موارد از آنها عبور کرده، اما در نهایت میتوان گفت که قطر، دوستی است که خطر نمیکند.
عمان، همچنان دوست همچنان همراه
با مرگ سلطان قابوس و تغییر سلطنت در کشور عمان بسیاری بر این عقیده بودند که شاید روابط سنتی و دیرینهی تهران و مسقط دستخوش تحولاتی شود. حتی در بازه زمانی که ایران و قطر به هم نزدیکتر شده بودند این مسئله اوج گرفت که قطر میخواهد نقش عمان در بازیگریهای منطقهای و بینالمللی را مالِ خود کند، اما گذر زمان و سفر امیرعبداللهیان یک بار دیگر ثابت کرد عمان، همچنان دوست، همچنان همراه و همچنان ثابت قدمترین شریک تاریخی سیاسی و فرهنگی ایران است.
عراق، کشوری پر از چالش
عراق سومین کشوری است که در این گفتگو بررسی میشود. فرجی راد معتقد است این کشور آن قدر مسئله و معضل دارد که نمیتواند همهی خواستهای ما را برآورده سازد، اما این کشور در بسیاری موارد کم نگذاشت و حتی تاوان نیز پرداخت کرد.
ترکیه را آسان از دست دادیم
فرجی راد با افسوس به موضوع ترکیه میپردازد و میگوید: افت محسوس معاملات اقتصادی ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلاری به ۲ تا ۳ میلیارد دلار نشان میدهد تحریم بودنها و دست دست کردنها باعث شد کشوری قدرتمند به نام ترکیه را آسان از دست بدهیم از دست دادنی که برای جمهوری اسلامی ایران گران تمام شد.
میانجی، آری یا نه؟!
موضوع اصلی این گفتگو بحث میانجی است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل اختلافاتی که با غرب به معنای کلی و با عربستان دارد گاه برای نشستن پشت میز مذاکره از مسیر میانجی استفاده کرده است؛ موضوعی که موافق و مخالفانی دارد ضمن آن که مسئلهی میانجی، اگرچه رسمی معمول در روابط بینالملل است، اما این مسئله به خودی خود نمیتواند رافع تمامی مشکلات باشد.
در بین تحلیل گران دو نظر مهم و کلی وجود دارد یکی اینکه قائل به میانجیگری در مذاکره هستند به خصوص در مباحث برجامی و اختلافاتی که ایران با اروپا و آمریکا و برخی از کشورها از جمله عربستان دارد برخی هم میگویند اساسا این نوع مذاکرات با میانجی خوب پیش نمیرود. شما هم در مصاحبهای اشاره کردید کشوری که در تراز میانجی باشد حداقل در منطقه وجود ندارد و ایران خودش به عنوان یک قدرت منطقهای بهتر است با کشورهایی که در اختلاف است مستقیم مذاکره کند. البته سیاست جمهوری اسلامی اصل مذاکره با آمریکا را مردود میداند.
نظر کلی شما در مورد اینکه ایران در مباحث اختلافیاش مشخصا با عربستان، آمریکا و مذاکرات برجامی از طریق میانجی عمل کند جزء کدام دسته هستید؟
میانجی معنیاش این نیست تا زمانی که دو کشور میخواهند به انتهای کار توافق برسند نقش خود را بازی کند معمولا در مذاکرات بده بستانهایی میشود یا گفتگوهایی صورت میپذیرد که کشورها شاید دوست نداشته باشند طرف سوم همه آن اطلاعات را داشته باشد. هیچ کشوری در دنیا پیدا نمیشود که حتی به کشور دوست هم صد در صد اعتماد و اطمینان داشته باشد؛ بنابراین میانجی تا زمانی خوب است که دو کشور به هم وصل شوند. مثلا شش دور مذاکره بین ایران و عربستان صورت گرفت. چند سال است که طول کشیده اگر همان یکی دو جلسه اول که قدمهای مثبتی برداشته شد و دو طرف به هم وصل شدند خوب بود که در ادامه خودشان ادامه دهند هم سرعت کار بالا میرفت هم میتوانستند صحبتهایی کنند که در برابر طرف سوم شاید دلشان نخواهد انجام شود. در رابطه با هستهای هم اعتقادم بر همین است. دیدیم عمانیها در رابطه با برجام گفتگوهایی برگزار کردند بعد این خود ایرانیها بودند که با طرف آمریکایی وارد گفتگو شدند و نتیجه مثبت هم گرفتند و توافقی به نام برجام امضا شد. حدود دو سال هم به طول انجامید که دیگر عمانیها حضور نداشتند. الان هم وقفهای ایجاد شده که این وقفه پنج ماهه باعث شده اختلافات و سوءتفاهمهایی سر مسائل مختلف مثل اوکراین، بسته هسته ای، آژانس و مسائل حقوق بشری بروز کند و اکنون روابط تیره شده و دوباره باید کسی میانجیگری کند، اما لازم نیست واسطه تا آخر نقش خود را بازی کند.
در مورد مسئله ایران و عربستان به نظرم موفق نبودیم. نباید این گفتگوها سه سال طول میکشید. بله درست است عراق زحمت کشید و واسطه بود، اما بعد آن باید خودشان قول و قرارها را میگذاشتند. این سرعت کار را بیشتر میکند. وقتی واسطه نباشد آن تلخیهای روابط سرد هم گرفته میشود یا کاهش مییابد.
با اصل میانجی در مذاکرات مخالفتی ندارید، ولی اینکه مذاکره همواره با میانجی پیش رود خیلی موافق نیستید؟! در مورد عمان که روابط بسیار خوبی همواره با ایران داشته و میانجی سنتی ایران در منطقه بوده و، چون سیاستهای خودش هم سیاستهای میانه رویی است وارد مناقشات بینالمللی علیه کشوری نشده. بارزترین میانجی گریاش بحث مذاکرات هستهای بوده و خیلی جاها هم کمک کردند. با عوض شدن حکومت در عمان تحلیلهایی به این سمت رفت که شاید حاکمان جدید نخواسته باشند رویه سابق را ادامه دهند البته در ادامه این مسئله رد شد، اما در برههای قطریها وارد ماجرا شدند و این تحلیل در بین رسانهها و محافل سیاسی رایج شد که قطر میخواهد نقش منطقهای فعالتری بازی کند و خوب است که میانجی ایران با طرفین اختلافیاش باشد. اما قطریها در جاهایی خیلی ظریف از برخی مسائل شانه خالی کردند. مثلا در همین جام جهانی عملا کاری نکردند که نشان دهند آنها حاضرند ریسک بعضی مسائل را بپذیرند.
فکر میکنید قطر میتواند جایگاه عمان را در سیاست خارجه ایران به عنوان یک میانجی بگیرد یا این پتانسیل را ندارد؟
همان طور که اشاره کردید عمان سابقه طولانی نه تنها در این پنج شش دهه که از گذشتههای دورتر در رابطه با ایران دارد. ما با عمان بسیار نزدیکیم یک آبراه بینمان است. عمان غیر از این دوستی به خوبی متوجه این مسئله است که شمال تنگه هرمز که تنگه استراتژیک جهانی است در اختیار ایران و جنوبش در اختیار عمان است پس باید با ایران تفاهمی داشته باشد که این تنگه با ثبات و آرام باشد. عمانیها اعتماد طرف ایرانی را جلب کردند و این سیاست را ادامه میدهند. ضمن اینکه عمانیها در شورای همکاری خلیج فارس از نظر فکری و فرهنگی نسبت به پنج کشور دیگر فاصله بیشتری دارند. این باعث میشود که عمان سیاست متعادلی را بین شورای همکاری خلیج فارس و شمال و شمال شرقی خودش تنظیم کند.
میرسیم به قطر. قطر تا قبل از محاصرهای که شد در جرگه مقابل ایران بود. اما از زمانی که تحت فشار قرار گرفت و خطر بزرگی برایش ایجاد شد در همان روزهای اول ایران به دادش رسید و در ادامه هم ترکیه نقش اساسی را بازی کرد و هنوز هم بازی میکند. اما ما نتوانستیم آن چنان که باید امتیاز بگیریم؛ لذا به تدریج قطریها توانستند اعتماد ما را جلب کنند. قطریها بسیار به سعودیها نزدیک هستند. وقتی روابط مختل شد رکود مسکن در قطر ایجاد شد و بسیاری از برجها کار خود را متوقف کردند، چون دیگر مشتری نبود. الان که نه با آن اطمینان قبلی، اما قطر به شورای همکاری بازگشته باید ملاحظات دو طرفهای را داشته باشد. دارد تلاش میکند که روابط خوبش را با ایران حفظ کند ما باید ببینیم که چقدر توانستیم از این روابط خوب بهره ببریم. قطر از لحاظ اقتصادی کارهای بسیار بزرگی میتواند در ایران انجام دهد. اما وقتی کارهای بزرگ میتواند انجام دهد که سیستم بانکی ما بتواند کار کند. اما وقتی راه را باز نمیکنیم نباید انتظار داشته باشیم که طرف بیاید و کار کند. ضمن اینکه ما باید پروژه را تعریف کنیم الان ما میتوانیم راهی را چه به صورت پل چه به صورت تونل بین ایران و قطر و حتی ایران و امارات برقرار کنیم که به راحتی به شبه جزیره عربستان وصل شویم و آنها هم به ترکیه و اروپا و بلاروس وصل شوند. آنوقت میبینیم چه تحولی ایجاد میشود. اینها همه منوط به این است که بشود کار کرد، اما متاسفانه با این شرایط نمیشود.
بحث بسیار مهمی که هم بحث منطقهای است و هم تأثیرات فرامنطقهای و بینالمللی دارد اختلافاتی است که بین ایران و عربستان است و روز به روز هم دارد عمیقتر میشود و اگر چه چندین دور مذاکرات امنیتی بین ایران و عربستان با میزبانی عراق انجام شده، اما همچنان میبینیم راهها به سمت عربستان بسته است.
با توجه به توضیحاتی که دادید برای بهبود روابط یا حل حداقلی اختلافاتی که بین ایران و عربستان وجود دارد آیا کشور قطر و عمان نمیتوانستند نقش سازندهتر و پویاتری را در این رابطه بازی کنند یا نظرتان این است عراق در این زمینه میانجی خوبی است؟
عراقیها برای اینکه مشکل خود را هم حل کنند، چون آن زمان رقابتی بین ایران و عربستان در عراق رخ داده بود وارد این بازی سیاسی شدند ضمن اینکه نخست وزیرهایی که آن زمان روی کار بودند به ایران نزدیکتر بودند. شرایط ایران هم فرق میکرد. در بیش از ده مصاحبه گفتهام روابط ایران و عربستان وقتی خوب میشود که روابط ایران و اروپا و مسئله برجام حل شود. هر زمان که ایران به سمت جلو حرکت کرده سعودیها احساس کردند توافق انجام میشود سرعت مذاکرات را زیاد کردند. حالا چه قطر باشد چه عمان و چه عراق. سعودیها به اینکه چه کسی میانجی باشد کار ندارند. ایران رقیب منطقهای سعودی است. سعودی اکنون دشمن ایران است سعودی جز کشورهایی است که معتقد است غرب باید به ایران حمله کند. زمانی که ایران ضعیف و ژئوپلتیک آن بسته میشود و روابط با اروپا تیره میشود و برجام به هم میخورد و حالت تهاجمی به ایران میگیرند زمانی که چین در مورد تمامیت ارضی ایران حرف بیربط میزند عربستانی که دشمن و رقیب است که نمیآید به ایران امتیاز دهد بنابراین وقتی امتیاز میدهند که احساس کنند وزن ژئوپلیتیکی ایران بالا رفته است. پس مذاکراتی که در بغداد صورت گرفته و ممکن است چند بار دیگر هم صورت گیرد غیر از یک بازی چیز دیگری نیست و اصلا به نتیجه نخواهد رسید مگر اینکه عربستان احساس کند روابط ایران با غرب دارد بهتر میشود و از آن سو توافق دارد نهایی میشود لذا آن وقت به موازات و هم پای سرعت کار به گفتگوها سرعت میدهند.
یکی از کشورهایی که نمیشود از آن عبور کرد کشور ترکیه است. فکر میکنید چرا در مباحث اختلافی از ترکیه استفاده نمیشود یا چرا خود ترکیه تمایل ندارد؟
ترکها اتفاقا در مسئله هستهای پا پیش گذاشتند و ایران و اروپا و برزیل در ترکیه واسطه شدند و کار توافق داشت نهایی میشد که آقای بوش لحظه آخر به هم زد. ترکیه کشور اقتصادی است و مثل ما نیست که از درآمد نفت بخورد و برنامههایی را برای خودش تعریف کرده است. حجم مبادلات به دلیل تحریم از ۱۵ میلیارد به ۳ میلیارد رسید. الان با روسیه به ۶۰ میلیارد رسیده است خب وقتی ترکیه میتواند با روسیه و عربستان مبالغ اینچنینی مبادله کند دیگر برایش مهم نیست که تلاش کند با ایران مبادله کند، چون تلاش هم معلوم نیست نتیجه بخش باشد. در رابطه با عربستان هم که تازه دارد روابطشان گرم میشود. از زمان بهار عربی با هم مشکل داشتند بعد هم که مسئله خاشقچی و اخوان المسلمین پیش آمد؛ بنابراین کشوری که تازه روابط را از سر گرفته که نمیتواند میانجی باشد. کشوری میتواند واسطه باشد که صمیمیتی بینشان باشد الان این صمیمیت نه بین ایران و ترکیه مثل قبل است و نه بین ترکیه و عربستان؛ لذا چطور میتواند واسطه باشد. ضمن اینکه در مورد قفقاز هم اختلاف بین ترکیه و ایران وجود دارد در شمال سوریه به هم ترتیب. بالاخره ترکیه هم رقیب ژئوپلتیک ایران است. ما هم خوب عمل نکردیم به جای اینکه تمام کالاها را از چین وارد کنیم از ترکیه وارد میکردیم. بخشی از پروژهها را به ترکیه میدادیم، اما نکردیم؛ لذا دو طرفه باید قضیه را دید. کلا رابطه ما با ترکیه نسبت به قبل تضعیف شده است. ترکیه کشوری است که اگر پیوند اقتصادی با او قوی باشد خیلی کارهای دیگر هم میشود کرد.
فارغ از بحث پذیرش یاعدم پذیرش در مباحث اختلافی یا پر رنگ و کم رنگ بودن نقش کشورهایی مثل ترکیه و عمان و قطر بخش عمدهای از آن به عملکرد سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران برمی گردد و راس آن هم همچنان برجام است که اگر حل شود شاید بسیاری از مسائل که داریم با آن کلنجار میرویم از بین رود؛ بنابراین نقد اصلی به خود ما وارد است و عملکرد قابل دفاعی نداشتیم. نگاه به درون را توصیه میکنید درست است؟
نمیگویم اصل مشکل مربوط به ما است ما نباید فقط نقاط ضعف آنها را ببینیم باید نقاط ضعف خودمان را هم ببینیم. ما باید راه را باز کنیم. ده بار هم که با ترکیه در مورد پروژه صحبت کنیم تا تحریم است هیچ کاری پیش نمیرود. با عراق و بقیه کشورها هم به همین ترتیب. هنوز نمیدانیم تکلیف ۵ میلیارد ما در عراق چه شد؟ یا در مورد کره جنوبی نمیدانیم پول ما را دادند یا خیر؟ لذا با در بسته هیچ کاری نمیشود کرد، چون مهمان نمیتواند وارد خانه شود. کشورها براساس منافع ملی و اقتصادیشان عمل می کنند.
آفتاب یزد