پایان ماهعسل اصلاحطلبان و پزشکیان / چوب اصلاحات لای چرخ دولت

بهگزارش گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، در بین جریانهای حاضر در جبهه اصلاحات اکثریتشان خود را حامی «مسعود پزشکیان» معرفی کردند و با سردادن شعارهای مطالبهگری و اینکه دولت باید باتوجه به خواست جامعه برنامهای خود را تنظیم کند و ... وارد میدان انتخاباتی شدند و شاید خودشان هم باور نمیکردند که بتوانند پاستور را در رقابت با اصولگراها بهدست بیاورند. بعد از پیروزی پزشکیان در انتخابات شاهد سهم دادنها بهبرخی از شاخههای اصلاطلبی مانند «اعتماد ملی» بودیم که همین رفتارهای گزینشی باعث شده تا انتقادها از دولت افزایش پیدا کند. این در حالی است که با دولتی تازه کار روبهرو هستیم و طبق روال حمایتهای روزنامهها و شخصیتهای حامی چهرههای انتخاباتی حداقل دو تا سه سال باید ادامه داشته باشد ولی همانطوری که در ادامه اشاره خواهیم کرد برخی چهرههای مطرح جریان اصلاحطلبی شروع به انتقاد از رییس جمهوری و برنامههای او کردهاند.
انتقادات بیپرده به دولت وفاق
«محمدعلی ابطحی»، رییس دفتر دولت اصلاحات، بر ضرورت تعامل دولت با مجلس در چارچوب قانونی تاکید کرد و هشدار داد که دولتمردان نباید زیر بار وفاق یکطرفه بروند.
به تدریج، دیدگاههای اصلاحطلبان نسبت به این سیاست تغییر کرد و انتقادات شدیدی از سوی برخی چهرههای برجسته اصلاحطلب مطرح شد. «عباس عبدی»، تحلیلگر اصلاحطلب، پس از استیضاح همتی با لحنی انتقادی اظهار داشت که «باید نعش وفاق را برای تدفین بدرقه کرد». این کنایه به معنای پایان یافتن سیاست وفاق در فضای سیاسی کشور است و نشاندهنده ناامیدی از اثرگذاری این سیاست است.
«احمد زیدآبادی»، دیگر فعال اصلاحطلب، نیز با ابراز تردید نسبت به امکان موفقیت سیاست وفاق، اظهار داشت که توافق میان دولت و مجلس روی سیاستهای مشخص نتیجهای نداشته و بعید است که در آینده نیز نتیجه دهد. این نگرانیها از ناتوانی وفاق در ایجاد تغییرات ملموس حکایت دارد.
«محمدرضا تاجیک»، تئوریسین جریان اصلاحات، در تحلیل خود «وفاق» را در نگاه برخی از صاحبان قدرت، نه بهعنوان یک راهبرد همگرایی، بلکه ابزاری برای تسلط بر دولت توصیف میکند. او معتقد است که نتیجه عملی آن، حذف و طرد نیروهای همسو بوده است و به همین دلیل به نظر میرسد که بسیاری از اصلاحطلبان به این سیاست با دیده تردید نگاه میکنند.
«بهزاد نبوی»، فعال سیاسی اصلاحطلب، بهطور صریح اعلام میکند که نمیتوان از «حلوای وفاق» سخن گفت و باید جدیتر این ایده را دنبال کرد. او معتقد است که هرگونه نقد و حمله به رئیس قوه مقننه و رئیس قوه قضائیه از سوی تندروها، نشاندهنده اثرات مثبت سیاست وفاق است، چرا که آنها نیز به نوعی همراه ائتلاف ملی شدهاند.
نبوی همچنین بر لزوم مقابله با ناامیدی میان طیفهای مختلف سیاسی تأکید میکند. به گفته او، پاشنه آشیل وفاق، ناامیدی جریانهای اصلاحطلب، اصولگرایان میانهرو و مستقلها است و باید تلاش کرد تا جلوی گسترش این ناامیدی گرفته شود.
روند اصلاحات و دولت چهاردهم
کارشناسان بر این باورند که جبهه اصلاحات در مواجهه با سیاست وفاق دولت چهاردهم با چالشی جدی روبهرو است. واکنشهای متناقض شخصیتهای مختلف این جریان، نشاندهنده اختلافات در مورد کارایی و آینده سیاست وفاق است. این سردرگمی، به ویژه در شرایط کنونی که نیاز به همگرایی و وحدت بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود، ممکن است مانعی بر سر راه تحقق اهداف دولت چهاردهم باشد.
اصلاحطلبان باید با توجه به اهمیت سیاست وفاق برای ثبات سیاسی کشور، موضعی روشنتر و سازگارتر اتخاذ کنند تا بتوانند نقشی مثبت در فرآیند همگرایی و وحدت ملی ایفا کنند. اگر اصلاحطلبان نتوانند در این زمینه انسجام و هماهنگی لازم را پیدا کنند، ممکن است به عنوان یکی از دلایل اصلی ناکامی این سیاست در آینده شناخته شوند.