نظارت مالی برخط؛ طلایهدار حکمرانی شفاف

امروز، سیمای نظارت مالی دیوان بر کلیه دستگاهها و نهادهای بهرهبردار از بیتالمال، از قالب سنتی و «پسینی» خود فراتر رفته و به نظامی «برخط»، «هوشمند» و «لحظهنگر» متحول شده است؛ تحولی عظیم که بیتردید میتوان آن را نقطهعطفی درخشان در تاریخ نظارت مالی ایرانزمین دانست.
پایان عصر نظارت واکنشی و آغاز نظارت پیشدستانه
در ادوار گذشته، نظام نظارت مالی کشور عمدتاً بر محور گزارشهای پایانی و حسابرسیهای متعاقب هزینهکرد استوار بود.
این شیوه، اگرچه در ظرف مقررات میگنجید، لکن به ناچار فاصلهای زمانی میان «وقوع تخلف» و «کشف و رسیدگی» پدید میآورد؛ فاصلهای که در موارد بروز انحرافات مالی، اصلاح را دشوار و گاه ناممکن میساخت و هزینههای مالی و اعتباری فراوانی بر نظام اداری تحمیل مینمود.
اما اینک، با طلوع خورشید نظارت برخط، این فاصله زمانی به نحو چشمگیری به صفر گراییده است.
به بیان شیواتر، هر هزینهای که از کیسهی ملت صورت میگیرد، در همان دم و همان لحظه، در آیینهی شفاف سامانههای نظارتی دیوان محاسبات، بهروشنی دیده و رصد میشود.این دگرگونی، حکایتی ژرف در خود دارد: گذار از «برخورد» به «پیشگیری»، از «پیگیری» به «اصلاح» و از «پاسخگویی معوق» به «پاسخگویی آنی».
نظارت هوشمند؛ گذار از کشف به پیشبینی و اقدام هوشمند
دیوان محاسبات در این عصر نوین، نظارت مالی را از مرتبهی صرفِ «مشاهده و گزارش» به عرصهی «تحلیل ژرف»، «هشدار بهموقع» و «اقدام هوشمندانه» ارتقا داده است.به برکت پیوند زنده و برخط سامانههای مالی دستگاهها با سکوهای نظارتی دیوان، هرگونه عدول از مسیر مصوب بودجه، بیدرنگ شناسایی و ردیابی میشود.
این یعنی، نظارت دیگر منتظر وقوع حادثه نمیماند، بلکه بهسان جریانی زنده و پویا، در متن و بطن فرآیندهای مالی جاری شده است.
این همان «نظارت فرابینانه» است که با بهرهگیری از فناوری، مانع از وقوع تخلف میگردد.
شفافیت؛ بنیاد اعتماد و سپر بیزوال امنیت ملی
شفافیت مالی تنها ابزاری برای مبارزه با فساد نیست، بلکه سنگبنای بازسازی و استحکام اعتماد عمومی است.
آنچه دیوان محاسبات در این برهه تاریخی دنبال نموده، صرفاً بهبود یک مکانیسم اداری نیست، بلکه دگرگونی در «فلسفهی حکمرانی مالی» است؛ حرکتی تاریخی از «پنهانکاری ناخواسته» به سوی «شفافیت پیشفرض».
اکنون هر ریال از داراییهای ملت، از لحظهی اعتبارگیری تا زمان مصرف، ردپایی روشن و قابل تعقیب دارد و این مهم، پشتوانهای استوار برای اعتماد آحاد مردم به سلامت دستگاههای اجرایی کشور است.
دیوان محاسبات، پاسدار سرمایه اجتماعی
بدینسان، دیوان محاسبات کشور در این مسیر تازه، نه تنها ناظری دقیق بر دخل و خرج ملی، که پاسدار راستین اعتماد عمومی است؛ اعتمادی که بیتردید گرانبهاترین سرمایهی اجتماعی و ضامن آیندهای درخشان برای نظام مالی و اداری میهن عزیزمان ایران خواهد بود.این تحول، نه فقط تغییری در روش نظارت، که بازتعریف مفهوم نظارت در تراز حکمرانی نوین است؛ نظارتی که در خدمت مردم، برای مردم و به نام مردم انجام میشود.چنین است که دیوان محاسبات، بهحق، طلایهدار حکمرانی شفاف و صیانت از سرمایههای ملی گشته است.