تکلیف زیاد سبب دلزدگی دانش آموزان از مدرسه می شود/روش های مکتبخانه ای منسوخ شده است

حجم بالای تکالیف درسی، استرس امتحانات و دشواری یادگیری برخی دروس، فشار روانی زیادی را بر دوش دانشآموزان قرار داده است. در این میان، نحوه برخورد والدین با تکالیف فرزندانشان نقش تعیینکنندهای در شکلگیری نگرش کودک نسبت به درس و مدرسه دارد.
بسیاری از والدین و حتی معلمان، با سختگیری بیش از حد و تأکید بر نمره و عملکرد تحصیلی، ناخواسته باعث میشوند کودکان به جای علاقهمندی، احساس اضطراب و دلزدگی از درس پیدا کنند.
در حالی که حمایت عاطفی و توجه به نیازها و استعداهای دانش آموزان میتواند تأثیر بسیار مثبتتری بر پیشرفت تحصیلی و رشد شخصیتی دانشآموزان داشته باشد. علاوه بر این، توجه به نیاز کودکان به تفریح، بازی و استراحت کافی بخش مهمی از فرآیند یادگیری را شامل میشود.
در این خصوص شبکه خبری ایران ۲۴ در گفت و گویی با دکتر «افشین طباطبایی» روانشناس، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی نظر وی را جویا شده است که در پی میآید:
طباطبایی با اشاره به پیشینه تاریخی نظام آموزشی ایران گفت: در حدود صد سال پیش، زمانی که آموزش در قالب مکتبخانهها انجام میشد، برای تفهیم مفاهیم به کودکان از ترکه و چوب استفاده میکردند. این سختگیری از همان دوران وارد نظام آموزشی شد و تا دهههای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ نیز ادامه یافت. در آن زمان، معلمان بر این باور بودند که باید با مشقهای زیاد و سختگیری، دانشآموزان را منظم و درسخوان بار بیاورند.
وی ادامه داد: همچنین در گذشته اساتید خوشنویسی برای آموزش خط، جملهای کوتاه مینوشتند و شاگردان مجبور بودند بارها از روی آن بنویسند. این روش نیز به تدریج به شکل تکالیف شب درآمد.
این پژوهشگر اجتماعی افزود: اگرچه در سالهای اخیر حجم مشق شب کاهش یافته، اما هنوز آثار تاریخی آن در ذهن والدین و معلمان باقی مانده است. بسیاری از خانوادهها گمان میکنند فشار درسی و تکالیف زیاد به پیشرفت تحصیلی کمک میکند و این سختگیری را حتی زمانی که دانش آموز نیاز به تفریح دارد نیز اعمال میکنند، در حالیکه این سختگیریها باعث دلزدگی، اضطراب و کاهش اعتمادبهنفس دانشآموزان میشود.
وی ادامه داد: حتی در تعالیم مذهبی نیز پیشوایان مذهبی معتقدند که سخت گیری در مسائل دینی اشتباه است و فرد باید با علاقه درونی به دین روی آورد. نظام آموزشی نیز اگر سخت گیریهای بسیاری ایجاد کند دانش آموزان از یادگیری فراری میشوند. والدین باید اجازه دهند فرزندانشان خود برای درس خواندنشان برنامه ریزی کنند.
این روانشناس درباره دانش آموزانی که همواره سعی میکنند در درسهای خود بهترین باشند، گفت: این گروه از دانش آموزان که برای درس خواندن حتی از تفریحات خود میگذرند در بلندمدت ممکن است دچار دلزدگی و خستگی روانی شوند. زیرا تلاش مداوم برای کسب نمرات بالا و رسیدن به بهترین جایگاه، اگر تنها با هدف رقابت با دیگران باشد، نوعی تلاش بیپایان و فرساینده است؛ چرا که همیشه فردی بهتر وجود خواهد داشت. دانشآموز باید برای رشد و رضایت درونی خود تلاش کند، نه صرفاً برای مقایسه یا برتری بر دیگران.
این نویسنده بر لزوم تربیت معلمین شایسته و توانمند گفت: ما باید در سیستم آموزشی خود آموزگاران توانمند و کارآمد تربیت کنیم و معلمین با استفاده از ابزارهای بصری گوناگون و فن بیان مناسب سعی کنند مطالب درسی را به دانش آموزان ارائه دهند تا دانش آموزان علاقه لازم را برای یادگیری به دست آورند.
طباطبایی تصریح کرد: مدارس باید از همان سالهای ابتدایی، آموزش مهارتهای اجتماعی، تربیتی، تاریخی، سیاسی و حتی آشنایی درست با قوانین و پیروی از آن و حتی روابط انسانی و روابط با جنس مخالف را در برنامه درسی بگنجانند. در واقع مهمترین وظیفه مدرسه، استعدادیابی و هدایت صحیح دانشآموزان است زیرا هر رشته و تواناییای ارزش و جایگاه خاص خود را دارد و هیچ علاقه یا استعدادی نباید سرکوب شود. جامعه برای رشد و تعادل خود به همه تخصصها و مهارتها نیاز دارد.
طباطبایی در ادامه درباره اهمیت سواد رسانهای تصریح کرد: در طول تاریخ، بسیاری از حاکمان با جلوگیری از آموزش، مردم را در خرافات و ناآگاهی نگه میداشتند؛ اما در قرن بیستم با گسترش آموزش عمومی، این تابو شکسته شد. امروز، اما خطر دیگری جوامع بشری را تهدید میکند، شبکههای اجتماعی که با انتشار اطلاعات نادرست، دروغ را به جای حقیقت جا میزنند. برای مقابله با این خطر، آموزش سواد رسانهای باید از مقطع ابتدایی آغاز شود.
وی افزود: سواد رسانهای یعنی توانایی تحلیل، تشخیص و دیالکتیک شناخت؛ اینکه بدانیم رسانه چه میگوید، چرا میگوید و تا چه حد واقعی است. بسیاری از کشورها این آموزش را از پایههای نخست آغاز کردهاند و ما نیز باید هرچه زودتر به این مسیر بپیوندیم.