تابوها، تهدیدی برای سلامت مردان/مرد هم باید گریه کند

در حالیکه هر سال در هفته سلامت روان (۱۸ تا ۲۴ مهر) موضوعاتی چون اضطراب و افسردگی مورد توجه قرار میگیرد، یکی از جنبههای کمتر دیده شده، سلامت روان مردان است.
در بسیاری از جوامع، از جمله جامعه ایرانی، مردان آموختهاند که احساسات خود را پنهان کنند، گریه نکنند و همواره قوی به نظر برسند. همین سکوت اجباری، در طول زمان به فرسودگی درونی منجر میشود.
سلامت روان مردان، در سایه همین باورهای فرهنگی و تابوهای اجتماعی، اغلب نادیده گرفته میشود؛ در حالی که مردان نیز مانند زنان نیازمند حمایت عاطفی، درک و ابراز احساسات خود هستند. پرداختن به این موضوع در هفته سلامت روان، گامی مهم در جهت شکستن این تابو و بازتعریف مفهوم «قدرت» در مردان است؛ قدرتی که در درک احساسات و پذیرش آسیبپذیری معنا پیدا میکند، نه در پنهان کردن آن.
در این خصوص شبکه خبری ایران ۲۴ گفت و گویی با دکتر «افشین طباطبایی» روانشناس، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی داشته که در پی میآید:
طباطبایی تصریح کرد: در سراسر جهان، مردان نماد استقامت و قدرتاند و مردسالاری هنوز به شکل گستردهای رواج دارد. همانطور که میبینیم، بیشتر افرادی که در جایگاههای قدرت هستند نیز مرداناند.
وی ادامه داد: در جهان این باور حاکم است که مردان نباید گریه کنند و باید همیشه قوی باشند، زیرا پشتیبان زندگیاند. این طرز فکر از هزاران سال پیش شکل گرفته و هنوز پابرجاست. به همین دلیل، گریه مردان در جامعه پذیرفتهشدنی نیست. در حالیکه مردان نیز نیاز عاطفی دارند و دارای کودک درون هستند که گاهی دچار آسیب روانی میشود و نیاز دارد آرام گیرد.
طباطبایی ادامه داد: این تابوهای فرهنگی مانع از آن میشوند که مردان درباره احساسات خود حرف بزنند. شاید یکی از دلایلی که مردان زودتر از زنان میمیرند همین باشد؛ آنها از ابراز احساسات خود خجالت میکشند یا خودداری میکنند و همه این احساسات تلنبار شده و از درون فرو میپاشند.
این روانشناس افزود: همچنین مراجعهکنندگان زن بسیار بیشتر از مردان هستند و در میان زوجها نیز خانمها تمایل بیشتری به مراجعه به روانشناس دارند. اما نمیتوان بهسادگی این فرهنگ را تغییر داد و نگاه عمومی به زن و مرد را اصلاح کرد. در همه ارتشهای دنیا نیز تعداد مردان بسیار بیشتر از زنان است، زیرا این باور وجود دارد که زنان و دختران ضعیف و شکنندهاند؛ حال آنکه چنین نیست. امروز مشاهده میشود که اگر به زنان بها داده شود، آنها نیز میتوانند مانند مردان قوی باشند، همانگونه که مردان قابلیت آسیبپذیری روحی دارند.
وی بر اهمیت نقش خانواده تأکید کرد و گفت: رویکرد جامعه به مردان از خانواده آغاز میشود و نوع تربیت فرزندان پسر اهمیت زیادی دارد. انتظار قوی بودن از پسران، فرهنگی قدیمی است. اکنون در شمال کشور، زنهای روستایی شاید بیش از مردان در زمینهای کشاورزی فعالیت میکنند. این تفکر قدیمی است که اگر مردی احساسات خود را نشان دهد ضعیف است، برچسبها و انگهای مختلفی به او زده شود.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: با توجه به اینکه خانواده اولین نهاد تربیتی است، اگر فرهنگ تربیت خانوادگی تغییر کند و مادران آینده بیشتر آگاه شوند که مردان نیاز روحی به ابراز احساسات دارند و از گفتن جملاتی مانند «مرد گریه نمیکند» پرهیز کنند، میتوانند مردان بهتری پرورش دهند که با احساسات خود راحت برخورد میکنند و آنها را سرکوب نمیکنند و فرهنگسازی شکل میگیرد.
طباطبایی درباره تاثیر نظامها و جوامع تصریح کرد: نظام و سلطه جهانی هنوز به مردسالاری گرایش دارد و برابری کامل حقوق زن و مرد برقرار نیست. با این حال، در جامعه ایرانی تغییرات چشمگیری رخ داده و بسیاری از زنان و مادران به توانایی و قدرت خود و دخترانشان واقفاند، اما به احساسات فرزندان پسر خود توجه کافی نمیکنند. به همین دلیل، پسران تمایل چندانی به بروز احساسات خود ندارند و خانوادهها به احساسات کودکان پسر خود بها نمیدهند.
وی تصریح کرد: بها دادن به احساسات پسران باید فرهنگسازی شود، از طریق تولید محتوا، امیدوارم در آینده این تغییرات را ایجاد کنیم.
طباطبایی افزود: زن و مرد هر دو انسانند و از نظر افکار و ساختار روان یکسان هستند. تفکیک ویژگیهای منحصربهفرد برای هر جنس، بیشتر بازتاب ساختار جامعه و فرهنگ موجود است.