اعتراض عرفان طهماسبی به برگزاری کنسرت علیرضا قربانی در خوزستان/این حجم از تبعیض قابل تحمل نیست!
شبکه خبری ایران24 ـ گروه موسیقی: روز یکشنبه 28 مهر 1404، عرفان طهماسبی با انتشار یک رشته استوری در صفحه اینستاگرام خود از روند طولانی و بینتیجه دریافت مجوز اجرای کنسرت در خوزستان انتقاد کرد.
او میگوید بیش از یک سال از نخستین درخواست برای برگزاری اجرا گذشته و در این مدت، با وجود پیگیریهای مکرر و حتی دریافت مجوزهای رسمی، اجرای او بارها لغو یا متوقف شده است.
در این نوشتهها، طهماسبی از «سنگاندازیها» و «برخوردهای دوگانه» سخن میگوید؛ او معتقد است که مسئولان فرهنگی استان و نهادهای مرتبط، با وجود وعدههای مکرر، مانع برگزاری کنسرت او شدهاند، در حالیکه به دیگر هنرمندان بهراحتی مجوز اجرا داده میشود. منظور مستقیم این خواننده کنسرت علیرضا قربانی خواننده سرشناس موسیقی ایرانی است! او مینویسد: «تمام خواسته ما اجرای کوچک و محدود در شهری است که خانه ماست. اما مسیر را با مانع و ترس بستهاند.»
این انتقاد، در واقع بازتاب مسئلهای گستردهتر در فضای فرهنگی کشور است: روند پیچیده و غیرقابل پیشبینی صدور و لغو مجوزهای هنری، بهویژه در استانهایی که تصمیمگیریها علاوه بر نهادهای فرهنگی، به شورای تأمین و سایر مراجع محلی هم وابسته است.









این خواننده موسیقی پاپ در این واکنش، مستقیما به نگاه تبیضآمیز مسولین ذیربط اشاره میکند که همان شرایطی را که برای او ممنوع و دستنیافتنی عنوان کردهاند را برای خوانندهای چون علیرضا قربانی، روا میدارند.
سابقهای طولانی لغو کنسرتها
موضوع لغو یا تعلیق کنسرتها در خوزستان سابقهای چند ساله دارد. در سالهای گذشته، برنامههای هنرمندانی مانند سیروان خسروی و سهراب پاکزاد در اهواز با وجود مجوز رسمی وزارت ارشاد، در آخرین لحظات لغو شد.
در برخی موارد، تجمعهای محدود مقابل سالنها یا فشار گروههای خاص باعث توقف اجرا شده بود. مسئولان وقت اداره ارشاد استان هم بارها اعلام کردند که لغو برنامهها خارج از اختیار آنها و به تصمیم «شورای تأمین» صورت گرفته است.
به بیان دیگر، فرآیند برگزاری یک کنسرت در خوزستان نه تنها به مجوز وزارت ارشاد وابسته است، بلکه باید تأیید نهادهای امنیتی، انتظامی و محلی را نیز داشته باشد.
همین چند لایه بودن تصمیمگیری، عملاً باعث شده که حتی پس از طی تمام مراحل قانونی، یک تصمیم ناگهانی بتواند برنامهای چندماهه را از بین ببرد.
اعتراض طهماسبی؛ فراتر از یک گلایه شخصی
آنچه طهماسبی در استوریهایش مطرح میکند، صرفاً یک نارضایتی شخصی از لغو یک برنامه نیست، بلکه بازتاب نوعی تبعیض ساختاری در فضای موسیقی کشور است.
وی در متن خود اشاره میکند که حتی پیشنهاد اجرای رایگان و فرهنگی نیز از سوی او ارائه شده، اما پاسخ مثبتی دریافت نکرده است.
طهماسبی با لحنی کنایهآمیز میگوید: «ترسشان از چیست؟ شاید شما بهتر از من بدانید.»
این پرسش کوتاه اما سنگین، مخاطب را به سوی این برداشت میبرد که مسئله فقط موسیقی نیست، بلکه نوعی نگرانی یا محدودیت نسبت به تجمعهای فرهنگی یا فضای اجتماعی شاد در استان وجود دارد.
خوزستان با بافت مذهبی و فرهنگی خاص خود، در سالهای گذشته همواره شاهد حساسیتهایی نسبت به برخی اجراهای موسیقی بوده است. اما نکتهای که طهماسبی بر آن تأکید دارد، این است که حتی اجرای محدود و بومی نیز با مخالفت روبهرو میشود.
تجربهای تکراری برای هنرمندان ایرانی
عرفان طهماسبی تنها کسی نیست که با چنین شرایطی مواجه شده است. در سالهای اخیر، بسیاری از خوانندگان و نوازندگان از شهرهای مختلف گزارش دادهاند که پس از هفتهها تمرین و تبلیغ، در آخرین لحظه با دستور لغو اجرا روبهرو شدهاند.
از شهرهای شمالی تا جنوب، الگوی مشابهی دیده میشود: مجوز صادر میشود، بلیت فروخته میشود، اما در نهایت اجرای برنامه به بهانههای گوناگون «به زمان دیگری موکول» میشود.
این وضعیت باعث شده بخشی از هنرمندان به اجرای برنامه در خارج از کشور روی بیاورند یا فعالیت خود را صرفاً در فضای مجازی ادامه دهند. در نتیجه، مخاطبان داخلی نیز از تجربه زنده موسیقی و نشاط اجتماعی محروم میشوند.
پیامدهای فرهنگی و اجتماعی
چنین برخوردهایی تنها به ضرر هنرمندان تمام نمیشود. پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گستردهتری در پی دارد ازجمله کاهش اعتماد عمومی به نهادهای فرهنگی. وقتی مردم میبینند کنسرتی که بلیت آن را خریداری کردهاند لغو میشود، اعتمادشان به صداقت اطلاعرسانی و کارآمدی سیستم از بین میرود.
از سوی دیگر این مساله باعث افزایش حس ناامیدی در میان هنرمندان میشود. نبود ثبات و پیشبینیپذیری، باعث مهاجرت هنرمندان یا دوری آنها از فعالیت رسمی میشود.
در شرایطی که جامعه با بحرانهای اقتصادی و روانی روبهروست، حذف برنامههای فرهنگی عمومی، بهویژه موسیقی زنده، باعث تداوم رکود روحی و فاصله بیشتر مردم از فضای فرهنگی میشود.
از سوی دیگر، وقتی برخی چهرهها بدون مانع در سالنهای بزرگ اجرا دارند و دیگران حتی در شهر خودشان با ممانعت روبهرو میشوند، احساس بیعدالتی و نابرابری در میان هنرمندان و مخاطبان تقویت میشود.
ضرورت شفافیت و اصلاح سازوکار
ماجرای اخیر نشان میدهد که فرآیند صدور و لغو مجوزهای هنری نیازمند بازنگری جدی است. بسیاری از کارشناسان فرهنگی بر این باورند که باید میان نهادهای تصمیمگیر، هماهنگی و شفافیت بیشتری برقرار شود. اگر مرجع رسمی مجوز وزارت ارشاد است، لغو برنامه نیز باید تنها از سوی همان مرجع و با استدلال قانونی صورت گیرد، نه با دستورهای غیررسمی یا فشارهای محلی.
همچنین لازم است تصمیمات مرتبط با لغو یا تعلیق کنسرتها بهصورت عمومی اعلام و مستند شود تا افکار عمومی از دلایل آن آگاه باشند. این شفافیت، از یک سو مانع از شایعهسازی و قضاوتهای عجولانه میشود و از سوی دیگر، مسئولیتپذیری نهادهای اجرایی را افزایش میدهد.
اعتراض عرفان طهماسبی نه فقط یک واکنش احساسی به لغو کنسرت، بلکه نمادی از وضعیت پیچیده و چندوجهی مدیریت فرهنگی در کشور است. او در پایان نوشتههایش با لحنی تلخ اما محترمانه خطاب به مردم خوزستان مینویسد:
«ارادهای جدی برای نبودن ما در خوزستان و شاد نبودن شما وجود دارد.»
این جمله، خلاصهای از تجربه بسیاری از هنرمندان در سالهای اخیر است؛ تجربهای که نشان میدهد در غیاب سیاستگذاری شفاف و در سایه تصمیمات سلیقهای، با سیر نزولی اعتماد در مراجع ذیربط فرهنگی هنری مواجه هستیم.
عرفان طهماسبی در آخرین استوری نوشت: «این حجم از تبعیض و رفتار سلیقهای دیگر قابل تحمل نیست.» «من از مسولین خوزستان تنها یک چیز میخواهم: کمی غیرت و صداقت.»