به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از تسنیم، این روزها تامین گاز طبیعی برای ترکیه چنان دشوار شده که صدها واحد تولیدی بخش صنایع ترکیه ناچار شدند به مدت چند روز، کار و بار خود را تعطیل کنند و کرکره را پایین بکشند.
برخی رسانه ای وابسته به حزب حاکم ترکیه می خواهند تقصیر کمبود گاز را بر گردن ایران بیندازند اما واقعیت این است که ترکیه فقط 28 درصد از گاز مورد نیاز خود را از ایران می خرد. توقف چند روزه صدور گاز ایران به ترکیه دلایل فنی داشته و دلیل اصلی کمبود گاز و قطع انتقال به واحدهای صنعتی، نحوه مدیریت واردات و توزیع است و نمی توان آن را به همسایه ربط داد.
ترکیه سرد است و بدون منبع گاز و نفت و به همین خاطر، دولت این کشور ناچار است هر سال مبلغی بین 50 تا 55 میلیارد دلار دست به جیب شود تا سوخت و انرژی مورد نیاز کشور را تامین کند که این مبلغ شامل خرید گاز طبیعی منازل و گاز ال.پی.جی خودروها نیز می شود.
اگر چه تحمل سرما، کمبود سوخت و روبرو شدن با قبوض بسیار سنگین گاز برای ترکیه ای ها رویدادی آشناست، اما امسال، برخی از رسانه های وابسته به حزب حاکم، اخبار و گزارش های گازی خود را به گونه ای تنظیم می کنند که گویی مسبب و مقصر اصلی تعطیل شدن صنایع ترکیه، ایران است!
این در حالی است که خرید گاز ترکیه از ایران، سال به سال کمتر شده و حالا ترکیه نام خود را به عنوان کشوری مطرح کرده که با خط تاناپ، گاز جمهوری آذربایجان را از خزر به ترکیه و از آنجا به ایتالیا می رساند و در عین حال با قرارداد ترک استریم، روابط خاصی با روسیه برقرار کرده و گاز این کشور ثروتمند و مقام اولی گازی جهان را از زیر آب های دریای سیاه وارد کشور خود کرده و آن را به اروپا صادر می کند. حالا مشخص نیست کشوری که تا این اندازه خود را به عنوان هاب قدرتمند انتقال انرژی معرفی کرده، چرا نمی تواند در سرمای امسال، گاز را به شکل مناسب به دست مصرف کننده برساند.
روزنامه پرتیراژ سوزجو اعلام کرده در شرایط عادی روزانه تا 28 میلیون متر مکعب گاز طبیعی از ایران به ترکیه میرسد. اما با توجه به مشکلات فنی روزهای اخیر، این میزان، به 14 میلیون متر مکعب رسیده است.
روزنامه ملی گازته در یک گزارش اختصاصی نوشته است:«به دلیل بحران انرژی، محدودیت انرژی در مناطق صنعتی باعث اعتراض و عصیان صاحبان صنایع شد! پس از 21 ژانویه، محدودیت 40 درصدی برای گاز طبیعی مورد استفاده کارخانه ها اعمال شد و قطعی برق که 3 تا 4 روز ادامه داشت، در تمام مناطق صنعتی سازمان یافته آغاز شد.
در حالی که مسئولین وزارت انرژی و منابع طبیعی ترکیه، دلیل این بحران را قطع گاز طبیعی خریداری شده از ایران عنوان کرده اند، کارشناسان معتقدند که چنین نیست و تنها 28.5 میلیون مترمکعب مصرف گاز طبیعی یعنی 287 میلیون مترمکعب در روز از ایران خریداری شده است. به عبارتی دیگر، در شرایطی که ترکیه 90 درصد از گاز مورد نیاز خود را از فروشندگانی غیر از ایران می خرد، نمی توان بحران گاز را به ایران ربط داد.»
ارهان اوستا از اعضای هیات رئیسه پارلمان ترکیه و دارای مدرک دکترای اقتصاد در این مورد گفته است:«لطفاً بهانه نیاورید و با پاس دادن این مشکل به ایران، ذهن شهروندان را منحرف نکنید. ما می دانیم که ایران بر روی پله چهارمین فروشنده گاز به ترکیه ایستاده است. چرا سعی می کنید با این بهانه ها ذهن مردم را به هم بریزید؟ این بحرانی که الان داریم تاکنون در تاریخ ترکیه سابقه نداشته است. به جای این که به خطای خود اعتراف کنید و مسئولیت سیاست های غلط را بر عهده بگیرید، تلاش می کنید مشکل را به ایران ربط دهید؟»
ارهان اوستا در ادامه، اظهارات دولت اردوغان درباره اکتشاف نفت در دریای سیاه را مشتی دروغ و اطلاعات گمراه کننده دانست.
واقعیت این است که مساله تامین انرژی در ترکیه، به یک مساله کاملاً سیاسی تبدیل شده است. اردوغان در مورد اکتشاف میادین گازی عظیم در دریای سیاه، هیاهو و شُوی بزرگی به راه انداخت اما نه در دریای سیاه و نه در مدیترانه، راهی برای تامین گاز مورد نیاز ترکیه پیدا نشده است.
ظاهراً قرار است در سال 2023 میلادی و اندکی پیش از برگزاری انتخابات سراسری، بخش ناچیزی از استخراج گاز طبیعی دریای سیاه به بهره برداری برسد و این موفقیت کوچک با دهل و سرنا جشن گرفته شود تا حزب حاکم از آن بهره برداری سیاسی کند.
همزمان با برداشت گاز در دریای سیاه، یک واحد کوچک نیروگاه هسته ای ملاتیا نیز با کمک روسیه به بهره بردای می رسد و همه اینها برای آن است که حزب عدالت و توسعه خود را در مقام منجی نشان دهد و ادعا کند که مشکلات ترکیه برای تامین خودکفایی در بخش انرژی را حل کرده است.
یکی دیگر از نکات جالب در مورد سیاست های جنجالی ترکیه در حوزه انرژی، این است که به محض پایان یافتن جنگ قره باغ و طرح موضوع امکان احداث دالانی برای سفر از نخجوان به باکو، ترکیه برای ممانعت از سوآپ گازی بین ایران و جمهوری آذربایجان وارد میدان شد و اعلام کرد که از این به بعد، گاز نخجوان، توسط ترکیه تامین خواهد شد و لازم نیست ایران به این منطقه گاز بفرستد!
بررسی تابلوی موجود، نشان دهنده این واقعیت است که مساله چند و چون تامین گاز طبیعی برای دولت ترکیه و حزب حاکم این کشور، تبدیل به یک مساله سیاسی و حزبی شده و دولت حاضر نیست در مورد این موضوع به شکل شفاف با مردم صحبت کند. اگر نه آمار و ارقام و واقعیت های صحنه، نشان دهنده این است که کمبود گاز در ترکیه و ایجاد وقفه در بخش صنایع و کارخانه های این کشور، ارتباطی با ایران ندارد.