>

هشت ماه و یک کارنامه! دفتر موسیقی در تنگنای بی‌تصمیمی و روزمرگی اداری

هشت ماه و یک کارنامه! دفتر موسیقی در تنگنای بی‌تصمیمی و روزمرگی اداری
یکی از مهم‌ترین اقدامات رسانه‌ای بابک رضایی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در روزهای نخست مدیریت، انتشار «پیمان‌نامه» با اهالی موسیقی بود؛ سندی که قرار بود نشان‌دهنده آغاز فصلی تازه در تعامل دفتر موسیقی با هنرمندان باشد. در این پیمان‌نامه، وعده‌هایی درباره شفافیت، گفت‌وگو با صنوف، اصلاح فرآیندها، حمایت از جریان‌های متنوع موسیقی و پرهیز از تصمیمات سلیقه‌ای داده شده بود. با این حال، پس از گذشت هشت ماه، بسیاری از فعالان موسیقی معتقدند این پیمان‌نامه عملاً به مرحله اجرا نرسیده و به یک مانور رسانه‌ای محدود شده است.
کد خبر : ۳۷۱۲۳

شبکه خبری ایران24 ـ گروه موسیقی: با گذشت حدود هشت ماه از انتصاب بابک رضایی به‌عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اکنون زمان مناسبی برای بررسی و ارزیابی عملکرد این مدیر دولتی در یکی از حساس‌ترین و پرچالش‌ترین حوزه‌های فرهنگی کشور است؛ حوزه‌ای که همواره در تقاطع هنر، سیاست‌گذاری فرهنگی، مطالبات اجتماعی و رسانه‌ای قرار داشته است. انتشار نخستین گزارش رسمی عملکرد دفتر موسیقی در این بازه زمانی، نه‌تنها به شفاف‌سازی منجر نشد، بلکه موج تازه‌ای از انتقادها را در میان هنرمندان، فعالان صنفی و رسانه‌های تخصصی موسیقی برانگیخت.


گزارشی که «گزارش عملکرد» نیست

نخستین نکته‌ای که منتقدان به آن اشاره می‌کنند، ماهیت گزارش منتشرشده است. این گزارش، برخلاف انتظارات، تقریباً به‌طور کامل به آمار تفکیکی درخواست‌ها و مجوزهای صادرشده در حوزه‌های مختلف موسیقی محدود شده و فاقد هرگونه توضیح درباره سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، نوآوری، اصلاح ساختارها یا مواجهه با چالش‌های کلان موسیقی کشور است. در واقع، دفتر موسیقی در این گزارش، خود را نه به‌عنوان یک نهاد سیاست‌گذار فرهنگی، بلکه صرفاً به‌مثابه یک اداره صدور مجوز معرفی کرده است.

این در حالی است که بابک رضایی در ابتدای دوران مدیریت خود، صراحتاً اعلام کرده بود که «صدور مجوز» را گزارش عملکرد نمی‌داند و تأکید داشت که رویکردش فراتر از آمارهای اداری خواهد بود. تناقض آشکار میان این اظهارات اولیه و نخستین گزارش رسمی منتشرشده، از نگاه بسیاری از منتقدان، نشانه‌ای از عقب‌نشینی از وعده‌ها و گرفتار شدن در همان چرخه تکراری مدیران پیشین است.


پیمان‌نامه‌ای که به بایگانی سپرده شد

یکی از مهم‌ترین اقدامات رسانه‌ای رضایی در روزهای نخست مدیریت، انتشار «پیمان‌نامه» با اهالی موسیقی بود؛ سندی که قرار بود نشان‌دهنده آغاز فصلی تازه در تعامل دفتر موسیقی با هنرمندان باشد. در این پیمان‌نامه، وعده‌هایی درباره شفافیت، گفت‌وگو با صنوف، اصلاح فرآیندها، حمایت از جریان‌های متنوع موسیقی و پرهیز از تصمیمات سلیقه‌ای داده شده بود. با این حال، پس از گذشت هشت ماه، بسیاری از فعالان موسیقی معتقدند این پیمان‌نامه عملاً به مرحله اجرا نرسیده و به یک مانور رسانه‌ای محدود شده است.

حتی روند انتشار گزارش‌های ماهانه‌ای که در ماه نخست مدیریت رضایی آغاز شد، خیلی زود متوقف شد و جای خود را به سکوت خبری داد؛ سکوتی که به‌تدریج به یکی از شاخصه‌های مدیریت فعلی دفتر موسیقی تبدیل شده است.


سکوت در بزنگاه‌های اجتماعی؛ ماجرای رپ

یکی از مهم‌ترین مصادیق این سکوت، نحوه مواجهه دفتر موسیقی با موج جدید موسیقی رپ و صدور مجوز رسمی برای برخی از فعالان این ژانر است. رپ، در ماه‌های اخیر به یکی از اصلی‌ترین ترندهای خبری و اجتماعی موسیقی ایران تبدیل شده و واکنش‌های گسترده‌ای را در میان جامعه‌شناسان، مدیران فرهنگی و رسانه‌ها برانگیخته است. با این حال، مدیرکل دفتر موسیقی و مجموعه وزارت ارشاد، در این زمینه تقریباً هیچ موضع‌گیری روشنی نداشته‌اند.

این سکوت، نه نشانه تدبیر، بلکه علامتی از بی‌نقشی دفتر موسیقی در تصمیم‌گیری‌های کلان فرهنگی است؛ گویی سیاست‌گذاری در حوزه موسیقی، خارج از این نهاد انجام می‌شود و دفتر موسیقی صرفاً نقش مجری تصمیمات دیگران را بر عهده دارد.


اعداد بزرگ، معناهای کوچک

بررسی جزئیات آماری گزارش منتشرشده نیز نکات قابل تأملی را آشکار می‌کند. نرخ صدور مجوز برای اجراهای صحنه‌ای تقریباً ۱۰۰ درصد اعلام شده و در بخش‌هایی مانند آلبوم موسیقی، تک‌آهنگ و شعر نیز درصد بالایی از درخواست‌ها به مجوز منتهی شده‌اند. در نگاه نخست، این آمار می‌تواند نشانه تسهیل فرآیندها تلقی شود؛ اما منتقدان می‌پرسند: اگر تقریباً هیچ اثری رد نمی‌شود، پس نقش نظارتی دفتر موسیقی چیست؟ و اگر نظارت صرفاً به یک روند شکلی تبدیل شده، چرا همچنان این فرآیند زمان‌بر و فرسایشی است؟

از سوی دیگر، آمار بالای آثار «در حال بررسی» به‌ویژه در بخش‌هایی مانند کتاب گویا، نشان‌دهنده همان مشکل مزمن بروکراسی اداری است که سال‌هاست هنرمندان از آن گلایه دارند؛ مشکلی که مدیریت جدید وعده حل آن را داده بود، اما نشانه‌ای از بهبود ملموس آن دیده نمی‌شود.


دفتر موسیقی؛ اداره یا نهاد فرهنگی؟

شاید مهم‌ترین نقدی که رسانه‌ها و اهالی موسیقی به عملکرد بابک رضایی وارد می‌کنند، همین مسئله هویتی باشد: دفتر موسیقی دقیقاً چه نقشی در اکوسیستم موسیقی کشور دارد؟ آیا صرفاً نهادی برای صدور مجوز است یا باید به‌عنوان مرجع سیاست‌گذاری، هدایت و حمایت از موسیقی ایران عمل کند؟

در هشت ماه گذشته، نشانه‌ای جدی از نقش‌آفرینی فعال دفتر موسیقی در حوزه‌هایی مانند حمایت از موسیقی مستقل، موسیقی نواحی، آموزش، صادرات فرهنگی یا مواجهه با تحولات اجتماعی موسیقی دیده نشده است. این خلأ، به‌ویژه در شرایطی که موسیقی ایران با تغییرات سریع ذائقه مخاطب و رشد پلتفرم‌های دیجیتال مواجه است، بیش از پیش به چشم می‌آید.


نشست خبری برگزار نشده، پرسش‌ها بی‌پاسخ مانده‌اند

نکته قابل توجه دیگر، عدم برگزاری حتی یک نشست خبری رسمی از سوی مدیرکل دفتر موسیقی در این مدت است. نبود فضایی برای پرسش و پاسخ مستقیم با رسانه‌ها، به تشدید بی‌اعتمادی و گمانه‌زنی‌ها دامن زده و این تصور را تقویت کرده که مدیریت دفتر موسیقی تمایلی به مواجهه شفاف با انتقادها ندارد.

باید اذعان کرد که عملکرد هشت‌ماهه بابک رضایی در دفتر موسیقی، از منظر بسیاری از رسانه‌ها و فعالان این حوزه، بیش از آنکه نویدبخش تحول باشد، یادآور تداوم وضع موجود است. گزارشی که قرار بود نقطه شروع شفافیت باشد، خود به نمادی از محدود شدن نقش دفتر موسیقی به صدور مجوز تبدیل شد. اگر مدیریت فعلی قصد دارد از این چرخه انتقادات خارج شود، ناگزیر است از سکوت فاصله بگیرد، به وعده‌های اولیه بازگردد و دفتر موسیقی را از یک مجموعه صرفاً اداری، به نهادی اثرگذار در سیاست‌گذاری فرهنگی موسیقی تبدیل کند؛ مسیری که هر روز تأخیر در آن، فاصله میان مدیران و جامعه موسیقی را عمیق‌تر می‌کند.

| ارسال نظر