به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، روزنامه جوان در مطلبی با عنوان«بخشودگی مالیاتی یا باج سبیل به هنرمندان!» به قلم محمدصادق عابدینی این گونه آورده است: معافیت بیمورد مالیاتی برای هنرمندان باعث ایجاد حس تبعیض در میان جامعه میشود. چرا باید یک کارگر و کارمند پیش از دریافت حقوق مالیات آن را بدهد، ولی برخیها صرف اینکه یک شغل هنری دارند، از پرداخت مالیات معاف شوند؟!
بیش از هزار سال پیش، فردوسی بزرگ در بخشی از شاهنامه به ستایش از رفتار سلطان محمود پرداخته که سالانه فقط یک بار از مردم مالیات میگیرد و با این کار راه و رسمی صحیح در گرفتن مالیات را زنده کرده است. «کزین مژده دادیم رسم خراج/ که فرمان بُد از شاه با فر و تاج /که سالی خراجی نخواهند بیش/ ز دیندار بیدار وز مرد کیش». در این شعر فردوسی از اینکه سلطان محمود شعرا و ادبا را از مالیات معاف کرده، تقدیر نکرده و او هم احتمالاً مانند باقی افراد مالیاتش را همان سالی یک بار پرداخت میکرده است، اما اکنون که هنر جنبه تجاری به خود گرفته و یک شغل و حرفه به شمار میرود، دولتها بدون هیچ توجیه واضحی هنرمندان را چند سالی است از پرداخت مالیات معاف کردهاند.
در روزهای اخیر، اخبار متعددی پیرامون بحث مالیات هنرمندان در رسانهها مطرح شده است. وزیر ارشاد در مصاحبهای قول داده است معافیت مالیاتی هنرمندان را دنبال کند و برای این کار دست به نامهنگاری زده است. کمپینی با مشارکت چند نهاد صنفی هنری تشکیل شده و در حال جمعآوری امضا از مردم برای پیگیری معافیت هنرمندان از پرداخت مالیات است و در کنار آن چهرههای شناختهشدهای از هنرمندان به خصوص هنرمندان سینما، مصاحبههایی در حمایت از معافیت مالیاتی و حق هنرمندان در پرداخت نکردن مالیات، در رسانهها به چشم میخورد. همه در حال تلاش هستند بخشی از جامعه به عنوان هنرمند از پرداخت مالیات معاف شود، اما چرا؟!
مالیات از جمله مسائلی است که تقریباً همه با نام و تعریف آن آشنایی نسبی دارند. اولین شواهد اخذ مالیات در گلنبشتههای باقیمانده از تمدن سومر دیده میشود که در آن بر گرفتن مالیات برای تأمین هزینههای حکومت تأکید شده است. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) مالیات را اینگونه تعریف میکند: «پرداختی است لازم، اجباری و بلاعوض. مالیات ممکن است به شخص، مؤسسه و دارایی تعلق گیرد.»
مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میشود، زیرا ابزار و امکانات دستیابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساخته است.
با آنکه مالیات مفهومی کاربردی است، ولی به دلیل عدمآموزش مناسب در این زمینه، هنوز هم برخیها از جمله قشر محترم هنرمندان، تصور میکنند نباید آن را پرداخت کنند. برای همین از سال ۹۶، سازمان امور مالیاتی خواستار گنجانده شدن مفاهیم مالیاتی در کتب درسی شده است. هم اکنون بچههای دبیرستانی در رشته فنی و حرفهای در کتابهای «الزامات محیط کار» و «حسابداری حقوق و دستمزد پایه» با مفاهیم مالیاتی آشنا میشوند، اما اینکه در نسلهای آینده افراد با مفهوم مالیات بهتر آشنا میشوند، کار تعریف مالیات و لزوم پرداخت آن را برای هنرمندان آسان نمیکند. در شرایط فعلی، هر فرد دارای رابطه استخدامی اعم از کارمند یا کارگر، پیش از آنکه حقوق خود را دریافت کند، مالیات آن را پرداخت میکند. شاغلان مشاغل آزاد نیز طبق فرمهای مالیاتی موظف هستند درآمد خود را اعلام کنند تا مالیات آن محاسبه و اخذ شود. در اینجا همه افراد بر اساس میزان درآمدی که دارند، مشمول مالیات میشوند، با وجود این نزدیک دو دهه است که مجلس با تصویب یک قانون، باعث چالشی شده است که یکی از تبعات آن احساس نابرابری اجتماعی است. یک کارگر که معمولاً حقوقش را نیز به موقع دریافت نمیکند، مالیات خود را باید تمام و کمال پرداخت کند، در عوض یک سلبریتی به بهانه اینکه کار هنری میکند، حتی یک ریال هم پرداخت نکند!
۱۹ سال پیش یعنی در سال ۱۳۸۱، مجلس مصوبهای مبنی بر معافیت مالیاتی هنرمندان به تصویب رساند. این معافیت به صورت کلی برای مشاغل هنری در نظر گرفته شده است و در آن میان یک نوازنده دوتار در خراسان یا سرنانواز لرستانی یا آن قلمزن اصفهانی که معمولاً فقط در مناسبتها از آنها دعوت میشود تا هنرنمایی کنند و بازیگر یا خواننده ساکن پایتخت که علاوه بر درآمد میلیاردی از محل بازیگری و خواننده از محل تبلیغات و حضور در مجامع و «ایونت»های تجاری درآمد خوبی کسب میکنند، فرقی قائل نشده است.
اولین ایرادی که به قانون معافیت هنرمندان از مالیات میتوان گرفت این است که چرا برای معافیت مالیاتی هیچ تفاوت سطح درآمدی را قائل نشده است. احتمالاً بسیاری از هنرمندان شاخههای مختلف هنر در حالت عادی نیز به واسطه میزان درآمد ناچیزی که دارند از معافیت مالیاتی عمومی که دولت بر مبنای حداقل حقوق در نظر گرفته، مشمول معافیت میشدند، اما در نهایت یک قانون مبهم باعث شده است همه از اغنیا گرفته تا فقرای اهل هنر مشمول معافیت شوند.
بقیه دنیا حساب و کتاب دارد!
در ایران یک هنرمند میتواند انواع و اقسام درآمدها را داشته باشد که همه آنها را ذیل عنوان معافیت مالیاتی از پرداخت حق مالیات معاف کند، اما به غیر از ایران باقی کشورهای دنیا نیز چنین دست و دلبازیهایی برای اهل هنر انجام میدهند؟! اصولاً این سؤال که آیا یک هنرمند یک فعال اقتصادی است، نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا نیز پرسیده شده است، ولی برخلاف ایران که جواب درستی به این سؤال داده نشده، در اتحادیه اروپا و امریکا پاسخهای صریحی به این پرسش داده شده است. برای مثال اتحادیه اروپا آب پاکی را روی دست اهل هنر ریخته است: «اگر شما اثر هنری خود را میفروشید و از آن درآمد دارید، پس شما یک فعالیت اقتصادی انجام دادهاید و باید مالیات آن را بدهید.» اتحادیه اروپا و بریتانیا در کنار گرفتن مالیات از هنرمندان، ۲۰ درصد مالیات بر ارزش افزوده نیز از محل فروش آثار هنری دریافت میکنند که یک مالیات مضاعف به شمار میرود. انگلیس حتی کار را سختتر هم کرده است و این قید را نیز اعمال میکند که یک هنرمند به واسطه حضور در نمایشگاههای هنری دارای فعالیت اقتصادی به حساب میآید و حتی اگر از محل فروش آثارش به سود هم نرسیده باشد، باید مالیات آن را بدهد. انگلیسیها میگویند یک هنرمند اگر برای خرید تجهیزاتی مثل دستگاه چاپ، حتی اگر وام هم گرفته باشد، باید مالیات آن را بدهد، زیرا دستگاه چاپ یک وسیله صنعتی است که خریدار برای دکور آن را نمیخرد! در امریکا نیز وضع به همین منوال است. اگر چه قوانین مالیاتی در هر ایالت دارای شرایط خاصی است، اما در قانون به صراحت تأکید شده است تفاوتی میان هنرمندان و دیگر شاغلان برای دریافت مالیات وجود ندارد. در این کشور هر سال ۱۵ آوریل (۲۵ فروردین) روزی است که مردم باید فرمهای مالیاتی خود را پر کنند که اتفاقاً هنرمندان نیز بخشی از این مردم هستند. برخلاف تلاش وزرای ارشاد در ایران که با نامهنگاری با قوه مقننه و بخشهای اقتصادی دولت میخواهند هنرمندان را از قید پرداخت مالیات معاف کنند، در هالیوود، چندین بازیگر سرشناس به همین دلیل ساده که مالیات خود را پرداخت نکردهاند با جریمه یا زندان مواجه شدهاند. نیکلاس کیج صرفاً به خاطر اینکه مالیات خود را بموقع پرداخت نکرد، در سال ۲۰۰۹ با پیگرد قانونی مواجه شد. وسلی اسپین، بازیگر به خاطر فرار مالیاتی به سه سال حبس محکوم شد که دو سال آن را در زندان ایالتی پنسیلوانیا گذراند و سال آخر را در منزلش حبس خانگی بود. ریچارد پریور، استندآپ کمدین مشهور امریکایی هم به دلیل فرار مالیاتی مجبور شد مدتی را در زندان لس آنجلس آب خنک بخورد. به همین راحتی ستارگان هالیوودی که قصد فرار مالیاتی داشتهاند با سختترین مجازات روبهرو شدهاند. در اروپا نیز ژرار دوپاردیو، بازیگر شاخص سینما که جزو چهرههای ملی فرانسه به شمار میرفت، صرفاً برای اینکه از سوی دولت برای پرداخت مالیات تحت فشار قرار گرفته بود، به مسکو رفت و تابعیت روسی گرفت!
اداره مالیات امریکا نه تنها از هنرمندان داخلی مالیات میگیرد، بلکه از هنرمندان و ورزشکاران خارجی که در این کشور فعالیت میکنند نیز ۳۰ درصد درآمد ناخالص آنها را به عنوان مالیات دریافت میکند.
هنر یک صنعت و یک تجارت است
امروزه بارها با واژههایی مانند «اقتصاد هنر» و «هنر تجاری» مواجهیم. «تئودور آدورنو» متفکر آلمانی نزدیک یک قرن پیش «صنعت فرهنگ» را وارد گفتمان فرهنگی و اجتماعی کرد، وی به تأثیر مخربی که صنعتی شدن فرهنگ در پی داشت باور داشت، همانطور که امروزه ادارات مالیاتی در اتحادیه اروپا، انگلیس و امریکا باور دارند فرهنگ و هنر از یک جایگاه اصیل و غیرتجاری صرفاً به یک فعالیت اقتصادی و صنعتی تبدیل شده است. شاید این تبدیل باعث از بین رفتن اصالت هنر شده باشد، اما باعث درآمدزایی و اشتغال میلیونها نفر شده است که مانند سایر فعالان اقتصادی باید بر اساس میزان درآمد خود مالیات بدهند.
دولتهای مرعوب!
دولتها به هنرمندان باج میدهند! سیاست در ایران به گونهای است که نامزدهای انتخابات تلاش میکنند خود را هنرمند یا نزدیک به اهل هنر معرفی کنند. از زمانی که عارف قزوینی در مراسم مشروطهچیان کنسرت میگذاشت و از آزادی میخواند، سیاستمداران از هنر به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردهاند. اینکه یک هنرمند میتواند برای یک نامزد انتخابات رأی جمع کند، حداقل روشی است که در ۲۴ سال گذشته بارها در انتخابات مختلف در ایران از آن استفاده شده که گاهی مانند انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ همراه با سرخوردگیهای اهل هنر همراه بوده است، در عوض دولتی که خود را برخاسته از حمایت سلبریتیها میداند، تلاش کرده است با روشهایی از جمله معافیتهای مالیاتی، پاسخ حمایتها را بدهد. در حالی که جامعه سالهاست از این سطحینگری سیاسی فاصله گرفته است، ولی هنوز هم چهرههای سیاسی دوست دارند با هنرمندان عکسهای یادگاری بگیرند و از آنها به عنوان مهرههای تبلیغاتی استفاده کنند.
هنرمند را از مردم جدا نکنید
برخی از هنرمندان در روزهای اخیر طی مصاحبههایی اعلام کردهاند میزان مالیاتی که دولت میخواهد از قشر هنرمند بگیرد، آنقدر ناچیز است که بهتر است قید آن را بزند! در یک شرایط اقتصادی سالم، باید همه افراد شاغل و دارای درآمد، پرونده مالیاتی در سازمان امور مالیاتی داشته باشند و با اعلام صحیح میزان درآمد خود یا شامل پرداخت مالیات شوند یا اینکه از معافیت مالیاتی که دولت برای همه در نظر گرفته برخوردار شوند، حتی اگر یک هنرمند خطاط یا نگارگر، درآمد مشمول مالیاتیاش به اندازه یک اسکناس هزار تومانی باشد، عدالت حکم میکند آن را اعلام کند. متأسفانه ضعف در تدوین قوانین باعث شده است قانونگذار نه تنها برای معافیت مالیاتی هنرمندان بلکه در بسیاری از موارد معافیتی دیگر، به صورت کلی عمل و همین موضوع باب فرار مالیاتی را باز کند. اکنون نیز که مجلس شورای اسلامی در حال بررسی بودجه سال ۱۴۰۱ است، وقت مناسبی است که برای همیشه بحث معافیت بیمورد هنرمندان بسته شود تا اقشار مختلف جامعه خود را حداقل در قضیه مالیات در مقابل یک اجحاف و تبعیض نبینند.