به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از مشرق، وقتی در سال ۱۹۹۰، کمدی «تنها در خانه» گیشههای سینمایی آمریکا و دنیا را فتح کرد، ستاره-کودک آن فیلم مثل «یک شبه ره صد ساله رفتن» را به معنای واقع کلمه تعبیر کرد. «مککالی کالکین»، پسرک زیباروی موطلایی که در نقش «کوین»، با هوش و شیطنت خود (البته با کمک پیشرفتهترین ابزارهای جلوه ویژه میدانی هالیوود) دمار از روزگار دو دزد بختبرگشته درآورد، با آن فیلم تقریبا مشهورترین کودک دنیا شد که تصویر او اقلام تبلیغاتی، ویدیوهای تجاری و حتی موزیک ویدئوی ابرستارهی پاپ، مایکل جکسون، را فرا گرفت.
مککالی اما مثل بالای ۹۰ درصد از کودکبازیگران هالیوود، از دوران سینمای صامت به این سو، نتوانست دوران بسیار حساس و شکنندهی عبور از معصومیت کودکانه به دوران حرفهای را به سلامت پشت سر بگذارد. او در وهلهی نخست قربانی اختلافات شدید والدین شد و سپس شهرت عظیمی که یکشبه به دست آورد، روح و جسم او را تباه کرد و او بعد از چند حضور سینمایی عملا به یک «کودک-ستاره سابق» با دوران به سرآمده تبدیل شد.
اما اخیرا، مککالی کالکین زبان به سخن گشوده و دلایل دیگری را برای حذف و تباهی بخش عمدهی کودک-ستارگان هالیوود افشاء کرده است. این مصاحبهی مککالی، به روال معمول، توسط رسانههای جریان اصلی(حتی موتورهای جستجوی قدرتمند چون گوگل) بایکوت شد و حتی طبق معمول تلاش شد اصل مصاحبه را زیر سوال ببرند و جعلی جلوه دهند.
این همان کاری است که پیش از این با مصاحبههای افشاگرانه و تکاندهندهی الایجاه وود، کیتی پری، جاستین بیبر، اسنوپی داگ و جیم کری صورت گرفت. در این مواقع، ابتدا اصل مصاحبه یا گفتگو و اخبار مربوط با آن، به نحوی موشکافانه و دقیق از موتورهای جستجوی اصلی چون گوگل یا درگاههایی چون یوتوب حذف می شوند و سپس خبرگزاریها و رسانههای جریان اصلی در قالب «فکت چکینگ» کلیت ماجرا را «جعلی» می خوانند. این تاکتیک درباره هر اظهارنظری از زبان افراد مشهور (یا سابقا مشهور) که ادعاهای آلترناتیو و ضد دیدگاههای القاء شده توسط رسانههای جریان اصلی مطرح کند، به کار بسته می شود.
این نخستین بار نیست که یکی از ستارگان سابق یا لاحق هالیوود، زبان به سخن می گشاید و از حضور و سلطهی پنهان فرقهها و محافل شیطانپرست، مهمانیهای فوقمحرمانه با مناسک اهریمنی، جادوی سیاه و به ویژه رواج انحراف جنسی جنایتکارانه پدوفیلی (تمایل به رابطه جنسی با کودکان) در هالیوود می گوید.
در ماجرای موسوم به «پیتزا گیت» که در ماههای منتهی به انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا، فضای اجتماعی و سیاسی این کشور را در نوردید و ادعاهای جدی درباره رفت و آمد چهرههای سیاسی وابسته به حزب دمکرات، ستارگان ورزشی، هنرپیشههای هالیوود و خوانندگان به یک پیتزافروشی در واشینگتن دی سی به نام «کامت پینگ پنگ» و انجام مناسک شیطانی و آزار جنسی کودکان در آنجا مطرح گردید، بسیاری از توجهات عمومی به عمق جدی بودن فاجعهی پدوفیلی و آزار جنسی کودکان در سطح نخبگان حوزههای مختلف در آمریکا جلب شد.
گرچه رسانههای جریان اصلی(که در نهایت مالکیت همه آنها به یک حلقه بسیار محدود و معدود از ابرسرمایهداران شناخته شده می رسد) در بسیجی هماهنگ تلاش کردند با الصاق برچسب «جعلی» کل ماجرا را زیر سوال ببرند، اما افشای ایمیلها جان پودستا (مسوول کارزار تبلیغاتی هیلاری کلینتون در ۲۰۱۶) و ارتباط بلاتردید او با مالک پیتزافروشی مزبور (جیمز آلفانتیس که نسبت خویشاوندی نزدیک با خاندان زرسالار روثچایلد یا روتشلید دارد)، یکی از فراگیرترین و سرسختترین نظریههای توطئه را در افکار عمومی آمریکاییها درباره وجود یک «الیت قدرتمند سوءاستفادهکننده از کودکان» شکل داده است.
اما مککالی کالکین در افشاگری خود، که به طور مطلق توسط رسانههای جریان اصلی بایکوت و تخطئه شد و عمدتا توسط رسانههای آلترناتیو انتشار پیدا کرد، ادعاهایی تکاندهنده و تلخ را مطرح کرد. او صاحبان و مدیران استودیوهای فیلمسازی در هالیوود را مشتی «شیطانپرست تشنهی خون» نامید که به صورت مناسکی اقدام به قتل کودک-بازیگران می کنند.
او مدیران کمپانیها و استودیوهای فیلمسازی را عدهای «شیطان پرست بچهباز» خواند که "در مناسک آیینی کودکان فعال در این صنعت را مورد سواستفاده جنسی قرار می دهند. " کالکین مدعی شد که دلیل زنده ماندن خود او این بوده که همیشه «کودکی باهوش و شکاک» بوده و به علاوه، شهرت او به عنوان مشهورترین کودک-بازیگر هالیوود اجازه نمی داد که او را، مثل بسیاری دیگری از کودک-بازیگران، قربانی کنند. او گفت:
" شما خیلی زود می فهمید که کدامیک از آنها قصد دارند از تو سوءاستفاده کنند و این که کدامها سلیقههای حتی اهریمنیتر از این دارند. "
او در توضیح این حرف، مدعی شد:
"یکی از بدترین کارهای آنها(مدیران) پوشیدن کفشهایی است که از پوست کودک-بازیگران قربانی ساخته شده است. "
او در این گفتگوی رادیویی که در پاریس انجام گرفت، افزود:
" شما تا حالا محصولات چرمی از پوست انسان ندیدید؟ خیلی غیرمعمول است. جلای خیلی خاصی دارد. من خیلی زود(در سن کم) یاد گرفتم که این ها را تشخیص بدهم. "
مککالی گفت وقتی ۱۱ ساله بود اولین بار با محصولات چرمی از پوست انسان برخورد. او سر فیلمبرداری «تنها در خانه ۲» در نیویورک بود که او را به اتاقی در پشت پلاتوی فیلمبرداری بردند و در آنجا یکی از مدیران قدرتمند استودیویی را ملاقات کرد:
" از آن تیپهای کت و شلواری. می دانید از کدام تیپ حرف می زنم. برای آن که من راحت باشم، یک قوطی کوکا به من داد. بعد دربارهی ذات حقیقی این صنعت حرف زد. در اصل از من خواست که از پدر و مادر جدا شوم. می خواست خودش قیّم من باشد. او می گفت که من را تبدیل به بزرگترین کودک-ستاره تاریخ خواهد کرد. می گفت می توانم همه چیز داشته باشم، فقط باید از پدر و مادرم جدا می شدم. او می گفت تو دیگر برای خودت مردی شدهای من ۱۱ سالم بود. "
کالکین که از ۲۰۰۳ به این سو، دور از هالیوود و در فرانسه زندگی می کند، در ادامه افزود:
" آن مرد سپس منظورش را روشنتر کرد. واقعا داشت نفس نفس می زد. من تجربه مواجهه با آدمهای منحرف را داشتم. می شود گفت او واقعا جذب من شده بود. زبانش را روی لبهایش می کشید و به من گفت ‘ خیلی خوشتیپی! ’. فکر کنم داشتم همه تلاشم را می کردم که تشکری بکنم و هر چه زودتر از آن جا بیرون بزنم. "
کالکین در ادامه، این مواجهه را چنین ترسیم می کند:
" یارو رفت از کیف خود پایپ کِرَک بیرون آورد و با یک فندک بزرگ روشن کرد و همچنان با کشش جنسی آشکاری به من نگاه می کرد. فکر می کنم فقط به او زل زده بودم و دوباره چیزی در این مایه گفتم که من ۱۱ سالمه آقا. یادم می آید که مرد به گفت: «این یک جشنه، جشن موفقیتهای بعدی تو. موفقیتهای بزرگ. حال برگرد بشین». او در حالی که پایپ را روی قسمت فاق شلواش می زد، یک لبخند حقیقتا شرورانه به لب داشت. من دویدم تا از اتاق بیرون بزنم اما مستقیم در بغل مرد دیگری رفتم که جلوی در ایستاده بود. او بازوی من را گرفت و دوباره به داخل اتاق برد. مرد کت و شلواری دود پایپ خود را به صورت من فوت کرد. او به من گفت که به کفشهایش نگاه کنم. مرد گفت که آن کفش از پوست کودکی ساخته شده که او و دوستانش قبلا کشته بودند. او گفت که چرم انسانی، مرغوبترین نوع چرم است. "
به ادعای کالکین، آن مدیر قدرتمند استودیویی، سپس درباره منشاء چرم کفشی که به پا داشت، چیزی گفت که حال کالکین ۱۱ ساله را به شدت خراب کرد:
" از من پرسید «هیثر اوروک» را می شناسم؟ گفتم بله، من با دیدن سری فیلمهای «پولترگایست» بزرگ شدم. او را در روزهای خوشی به یاد می آورم. خیلی جذاب بود. مرد به من گفت که چرم کفشش چگونه به دست آمده و من فقط روی کفشهایش استفراغ کردم. "
هیثر اورورک(Heather O'Rourke)، کودک-بازیگر سری فیلمهای «پولترگایست در دهه ۱۹۸۰، در نقش «کارول آن فریلینگ» بود که در سال ۱۹۸۸ در ۱۲ سالگی فوت شد. بیماری و مرگ ناگهانی این ستاره-کودک، تاثرات بسیاری در افکار عمومی آمریکا برانگیخت و همان موقع برخی گزارشها درباره مشکوک بودن آن بیماری و مرگ ناگهانی منتشر شده بود. مجموعهای عفونتهای شدید، انسداد رودهای و نارسایی قلبی این کودک بازیگر مشهور را از پا درآورده بود. مدیر برنامههای او در همان سال ۱۹۸۸ در مصاحبهای گفته بود:
" خیلی عجیب است. او یک کودک کاملا سالم بود. روز شنبه کاملا سلامت بود. یکشنبه گفتند سرما خورده و یکشنبه دیگر در این دنیا نبود! "[۱]
فارغ از صحت ادعاهای مککالی کالکین، قراین و سوابق تاریخی نشان می دهد، گردانندگان هالیوود تا زمانی که ضدای یک ماجرا به صورت اساسی در نیاید و شواهد و قرائن به روشنی روز نشود، حاضر به اذعان و اعتراف نیستند، فقط آنگاه است که فجایعی همچون پرونده «هاروی واینستاین» بیرون می زند که به سهم خود زلزلهای در افکار عمومی آمریکا و کل دنیا ایجاد می کند و تازه بخشی از کوه که زیر آب پنهان مانده بیرون می زند.
دربارهی ماجرای هاروی واینستاین هم روزی باید خبرنگاران تحقیقاتی به این موضوع تمرکز کنند که چه شد که هالیوود رضایت داد که واینستاین قربانی شود و چه داده و ستاندهای در ان میان مطرح بود و اگر او را قربانی نمی کردند آیا دامنه فضاحت و افشاگری فراتر می رفت یا نه.
مشرق در گزارشی در تاریخ ۱ دی ۹۶ با عنوان «از بیل کلینتون تا مجری برنامه کودک بیبیسی: مافیای قدرتمند «کودکآزاری» به هیچکس رحم نمیکند» به تفصیل به ماجرای حضور یک الیت قدرتمند کودکآزار در غرب در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری پرداخته بود. در آن گزارش، از قول «کوری فلدمن»، کودک-ستارهی ویدیوهای تبلیغاتی در دهه ۱۹۸۰ و یکی از رساترین صداهای امروز در مبارزه با بچهبازی(پدوفیلی) در هالیوود نوشتیم:
"بچهبازی بزرگترین مشکل گذشته، حال و آینده هالیوود است. مشکل بزرگ هالیوود، پیرمردان پولدار و قدرتمندی هستند که دور و بر بچههای بازیگر می پلکند. "
فراموش نکردهایم که «جیمی سَویل» (Jimmy Saville)، یکی از قدیمیترین برنامه سازان و مجریان شبکه بی بی سی و از ستونهای این شبکه، به اتهام سوءاستفاده جنسی از صدها دختر کم سن و سال(حدود ۵۰۰ دختر) در طول چند دهه فعالیت خود در بی بی سی، «ظاهرا» تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و خب خبر چندانی از سرنوشت آن پرونده و رابطین و شبکهی پیوندهای این مجری مشهور مورد علاقه دربار سلطنتی انگلستان دیگر منتشر نشد.
علاوه بر این، در ۲۰۱۶، گزارشهای مرتبط با رسوایی «رالف هریس»، مجری سرشناس یی بی سی و ITV که در دهه ۱۹۷۰ برای کودکان برنامهسازی می کرد هم منتشر شد و به پرونده رسواییهای اخلاقی مرتبط با کودکان در انگلستان اضافه شد.
مشکوکتر اما، جان باختن دو خبرنگار بنگاه انتشار خبر بریتانیا(بی بی سی) بود که به واسطه پیگیریهای مداوم خود درباره فساد پدوفیلیا در این شبکه حکومتی، به طرز کاملا مشکوکی کشته شدند.
«جیل دندو» و «لیز مککین» دو خبرنگار این شبکه بودند که به طور مجزا پرونده حلقه کودکآزاران جنسی در بی بی سی را دنبال می کردند و بارها گزارشهای خود را به مدیران ارشد بی بی سی ارایه دادند که با بی توجهی محض آنها رو به رو شد.
تا جایی که به هالیوود مربوط می شود، هنوز یک از هزارِ رازها و اطلاعات پروندهی بزرگترین شبکهی قاچاق کودکان به مقاصد جنسی و بردگی در جهان(یعنی جفری اپستین و شریکش گیلن ماکسول) فاش نشده است.
اپستین، کسی بود که ادعا می شود یک آرشیو اهریمنی وسیع از فیلم و عکس از روابط کثیف و تاریک چهرههای مشهور سیاسی و ستارگان دنیای ورزش، موسیقی و سینما به ویژه با دختران و پسران نوجوان در اختیار داشت. اپستین در جریان رسیدگی قضایی به پروندهاش، در ۱۰ آگوست ۲۰۱۹ در سلول خود به طرزی به شدت مشکوک «خودکشی» شد! البته بسیاری از گزارشگران مستقل و خبرنگاران تحقیقی معتقدند، خودکشی او از اساس یک صحنهسازی بیش نبوده است.
«آلیستر کرولی»، مشهورترین شیطانپرست و مبلغ جادوی سیاه در قرن بیستم(که پدر معنوی بسیاری از محافل مخفی پرنفوذ در غرب محسوب می شود)، در بند هفدهم از کتابچه دستورالعمل مناسک جادوی سیاه خود، جمله مشهوری دارد:
" برای بالاترین دستاورد روحانی، فرد باید به تناسب قربانیای را انتخاب کند که حاوی بزرگترین و نابترین نیرو باشد. یک کودک مذکر، با معصومیت کامل و هوش بالا، به نحوی رضایتبخش قربانی مناسبی است..."