آمریکا در دورانی حساس از افول هژمونی/ تنشها و مذاکرات، بازی جدید در نظم چندقطبی جهانی

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا که به صورت غیر مستقیم و در فضایی از منافع و موازنههای منطقهای در جریان است، نقش بسزایی در تعیین چشمانداز ژئوپولیتیکی خاورمیانه ایفا میکند. این گفتوگوها نه تنها روی تعاملات ۲ جانبه تأثیر میگذارند، بلکه به شکل عمیقی توازن قدرت میان بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را نیز بازتعریف میکنند. در این میان، هر گونه پیشرفت یا عقبنشینی در مذاکرات میتواند جرقهای برای تغییر موازنه سیاسی، امنیتی و اقتصادی در این منطقه حساس باشد.
پیت هگست وزیر دفاع آمریکا، در پیامی تهدیدآمیز به ایران گفت که حمایت این کشور از حوثیها را زیر نظر دارد و ایران باید «در زمان و مکان تعیینشده» تاوان آن را بپردازد. این موضعگیری غیرمتعارف و خلاف اصول دیپلماتیک، در آستانه دور چهارم گفتوگوهای ایران و آمریکا صورت گرفت و تحلیلگران آن را نشانهای از بحران سیاستورزی آمریکا و ناتوانی در مواجهه با تحولات منطقهای میدانند.
در خصوص این مهم «مهدی خورسند» کارشناس مسائل بینالملل، روز جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ در گفتوگو با خبرنگار سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴ در پاسخ به این سوال که با توجه به پیچیدگیهای ژئوپولیتیکی منطقه و تحولات بینالمللی، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا به صورت غیر مستقیم چگونه میتواند بر توازن قدرت در خاورمیانه تأثیرگذار باشد، گفت: «ابتدا باید وقایع جاری در جهان را در قالب یک چارچوب گستردهتر در نظر بگیریم که من آن را دوران گذار نظم مبتنی بر قواعد مثبت بینالمللی میخوانم.»
وی افزود: موضوع دوران گذار نظم بینالمللی یک امر حتمیالوقوع در نظام بینالملل است؛ به این معنا که قدرتهای هژمون در طول تاریخ همواره دورهای از اوج قدرت و پس از آن دوره افول را تجربه کردهاند.
این کارشناس روابط بینالملل توضیح داد: پس از پایان جنگ جهانی دوم و بهویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نظام تکقطبی به رهبری آمریکا شکل گرفت و آمریکاییها به عنوان ابرقدرت، نفوذ خود را در جهان گسترش دادند. البته ظهور قدرتهای نوظهور منطقهای و بینالمللی موجب شد تا شاهد دوران افول قدرت آمریکا باشیم؛ بر اساس سنت حتمیالوقوع در نظام بینالملل، این دوران گذار نظم بینالمللی احتمالاً به فروریختن نظام تکقطبی منجر شده و آن را به نظام دو یا چندقطبی تبدیل خواهد کرد.
خورسند ادامه داد: در چنین شرایطی، نظریات روابط بینالملل به ما یادآوری میکنند که قدرت هژمون در حال افول، همه تلاش خود را میکند تا جایگاه هژمونی خود را حفظ کند.
وی تأکید کرد: در این روزها که گفته میشود آمریکا در حال افول است، مولفهها و شاخصهای قدرت اقتصادی، نظامی و فناوری آمریکا توسط قدرتهای بینالمللی و منطقهای به چالش کشیده شدهاند. آمریکاییها در مناطق مختلف جهان که حضور قدرتهای نوظهور احساس میشود، تلاش میکنند تنشهای ژئوپلیتیکی ایجاد کنند تا عمق استراتژیک این قدرتهای نوظهور را تحت فشار قرار دهند.
این کارشناس روابط بینالملل عنوان کرد: آمریکا همچنین در تلاش است این چالشها را به حالت فرسایشی درآورد. ما شاهد ظهور روسیه به عنوان بازیگردر نظام بینالملل هستیم که از سال ۲۰۱۴ تاکنون در جنگ اول روسیه و اوکراین فعال بوده، در تاسیس نهادهایی مانند بریکس مشارکت کرده، سازمان همکاری شانگهای را تقویت کرده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا را ایجاد نموده و میکوشد سهم دلار در مبادلات بینالمللی را کاهش دهد.
خورسند افزود: از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران با پدیدهای به نام رژیم صهیونیستی مواجه است. ایران بهعنوان بازیگر و قدرت منطقهای در غرب آسیا حضور دارد که منافع آمریکا را به چالش میکشد. تنشهای میان ایران و رژیم صهیونیستی از مدتها پیش با موضوع عملیات وعده صادق آشکار شده و احتمالاً به روندی فرسایشی تبدیل خواهد شد.
وی بیان کرد: در نهایت، آمریکاییها مسئله چین را نیز دنبال میکنند. تنشهای به وجود آمده در نظام بینالملل عمدتاً به منظور حفظ جایگاه آمریکا است؛ چرا که آمریکا تنها به دنبال حفظ مناطق ژئوپلیتیکی استراتژیک خود در جهان است.
این کارشناس روابط بینالملل افزود: آمریکا تلاش میکند تعادل قدرت و نظم در این مناطق حساس و تأثیرگذار را به نفع خود تغییر دهد. ققنوس بار از دل این بستر و آتشهای چالشهای قدرتهای نوظهور بتواند برخیزد و دوباره به جایگاه ابرقدرتی و هژمونی بازگردد.
وی یادآور شد: این تنشها با اقدامات مکمل همراه هستند که آمریکا به عنوان نسخهای برای مقابله با این بحرانها مطرح میکند؛ اقداماتی که پس از تضعیف این بازیگران در میادین ژئوپلیتیکی، میتواند آنها را به میز مذاکره و گفتوگو کشانده و از آنها امتیازات لازم را اخذ کند.
خورسند بیان کرد: پس از سه سال جنگ فرسایشی که روسیه درگیر آن است و حمایت اوکراین، تحت هدایت آمریکا و ناتو، شاهد تضاد جدی میان روسیه با آمریکا و ناتو هستیم. روسیه در این مدت با تحریمهای شدیدی مواجه شده که در مقایسه با تحریمهای تحمیل شده به ایران در ۳۰ سال گذشته، در عرض سه سال بر آن تحمیل شده است.
کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: بنابراین، این مسئله اهمیت فراوانی دارد که جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. فشارهای رژیم صهیونیستی و آمریکا در فضای تهدید و خطر جنگ علیه ایران به حدی افزایش یافته که در نهایت آمریکاییها به فضای مذاکره پیشنهاد دادهاند.
معمای توافق هستهای؛ سایه جنگ یا کلید صلح؟
وی تصریح کرد: به نظر میرسد که اکنون نیز با همان ابزار به کار گرفته میشود؛ یعنی اگر در مذاکره به توافقی نرسیم، اسرائیل جنگ علیه شما را آغاز خواهد کرد و همچنین ترامپ اعلام میکند که ما نیز در جنگ علیه ایران تلاش میکنیم مدیریت آن را برعهده بگیریم.
این کارشناس روابط بینالملل ادامه داد: این یک نسخه واقعی است که علیه قدرتهای نوظهور، که قادر به به چالش کشیدن تکقطبی آمریکا نیستند، در طول این گذار نظم بینالمللی فعلاً به اجرا در میآید.
خورسند بیان کرد: مذاکراتی که در جریان است، احتمالاً به توافقی منجر خواهد شد که میتواند زمینه محدودسازی توان بالقوه و ویژه بومی ایران در حوزه هستهای را فراهم کند؛ به طوری که ما محدودیتهایی را بپذیریم و در مقابل آن برخی از تحریمها لغوشود و به تبع آن، سایه جنگ از ایران دور شود.
وی تأکید کرد: دولتمردان پس از برجام میگفتند که برجام سایه جنگ را از ایران دور ساخته است؛ قاعدتاً دولت کنونی نیز همین نسخه را در فضای کشور مطرح میکند؛ بنابراین باید دقت کنیم که آمریکاییها به دنبال احیای قدرت و ابزارهای قدرتآفرین خود در منطقه غرب آسیا هستند.
این کارشناس روابط بینالملل خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی یکی از ابزارهای قدرت آمریکا در منطقه است؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره کردهاند، آمریکا در منطقه با شکلهای مختلف از طریق این رژیم به دنبال حفظ سلطه خود است. بنابراین، آمریکا در پس این مذاکرات و توافقهای احتمالی، به دنبال محدودسازی توان هستهای ایران است؛ سه تا توان هستهای جمهوری اسلامی ایران موازنه قوا در منطقه غرب آسیا را برهم زده است. محدود کردن این توانمندی توسط آمریکا به معنای به هم زدن کفه موازنه به نفع خود و ابزارهایش در منطقه است تا برتری و تسلط خود را حفظ کند.