مذاکره جدی و سازنده با ایران، چاره آمریکای ترامپ برای رهایی از بحران های داخلی و خارجی است

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، استیو ویتکاف نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات با ایران تأکید کرد که در مرحله کنونی مذاکرات، تمرکز بر مسائل هستهای است و ایران نباید توانایی غنیسازی اورانیوم داشته باشد
وی افزود که اگر مذاکرات هستهای به نتیجه برسد، امکان بررسی موضوعات دیگر مانند حقوق بشر و فشار برای توقف حمایت ایران از گروههایی، چون حماس، حزبالله و حوثیها نیز وجود دارد.
ویتکاف تأکید کرد که آمریکا توافق ضعیف را قبول نخواهد کرد و در صورت عدم پیشرفت مذاکرات، راههای دیگری را در پیش خواهد گرفت.
وی همچنین بر اهمیت برچیده شدن تأسیسات غنیسازی ایران و محدودیتهای سختگیرانه بر برنامه هستهای کشور تاکید کرد.
با وجود ادعای آمریکا درباره دیپلماسی، اقدامات فشار حداکثری علیه ایران ادامه دارد، اما صادرات نفت ایران بر اساس گزارشها رشد قابل توجهی داشته است.
جای این سوال است که چرا مذاکرات با ایران برای آمریکا این قدر اهمیت دارد که مقامات آمریکایی مانند ویتکاف اعلام میکنند در صورت عدم موفقیت مذاکرات روز یکشنبه، از راههای دیگری وارد خواهند شد؟
در این پیوند، محمدحسن دهقانی در گفت وگو با خبرنگار سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴ درباره اهمیت مذاکرات ایران و آمریکا برای ایالات متحده اظهار داشت: آمریکا در شرایط کنونی از جهات مختلف تحت فشار است که میتوان این فشارها را در دو حوزه اصلی بررسی کرد؛ حوزه خارجی و حوزه داخلی.
وی درباره حوزه سیاست خارجی آمریکا گفت: ایالات متحده در سالهای اخیر با چالشهای متعددی مواجه شده است که نخستین آن تغییر نظم بینالمللی از حالت تکقطبی به چندقطبی یا شبکهای است؛ تحولی که موجب کاهش چشمگیر قدرت هژمونیک آمریکا و تاثیرگذاری بر سیاستهای داخلی و خارجی این کشور شده است.
کارشناس روابط بینالملل افزود: افزایش قدرت بازیگران بینالمللی نظیر روسیه و چین نیز یکی از دلایل کلیدی مذاکرات میان آمریکا و کشورهای مختلف، از جمله ایران، به شمار میرود؛ این ۲ کشور در پی تأمین منافع ملی خود و کسب سهم خود از نظام بینالمللی هستند و ائتلاف اقتصادی - سیاسی آنان فشار زیادی بر آمریکا وارد کرده است که میتواند در میان و بلندمدت به زیان ایالات متحده تمام شود.
دهقانی همچنین به ظهور قدرتهای اقتصادی نوظهوری مانند اتحادیه بریکس و سازمان همکاری شانگهای اشاره کرد و گفت: این نهادها با ائتلافهای خود در واقع مقابل سیاستهای آمریکا قرار گرفته اند و تلاش میکنند اثرگذاری ویژه بر سیاست های ایالاتمتحده داشته باشند که همین امر فشارهای اقتصادی و سیاسی را بر آمریکا بیشتر کرده و نظم جهانی جدیدی را شکل می¬دهند.
وی کاهش قدرت اتحادیه اروپا را یکی دیگر از عوامل مؤثر بر موقعیت آمریکا دانست و تأکید کرد: اتحادیه اروپا که همواره یکی از مهمترین متحدان آمریکا در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی بوده، به دلیل مشکلات زیاد خود دیگر توان تاثیرگذاری ندارد و بخش زیادی از بار مشکلات خود را به آمریکا منتقل کرده است؛ این امر اتحادیه اروپا را از شریک استراتژیک به شریک غیر استراتژیک آمریکا تبدیل کرده است.
کارشناس روابط بینالملل به بحرانهای بینالمللی غیرحلشده مانند جنگ روسیه و اوکراین و نبرد طوفان الاقصی بین رژیم صهیونیستی و محور مقاومت اشاره کرد که هزینههای اقتصادی، سیاسی و حیثیتی بزرگی برای آمریکا به همراه داشته و فشارهای گستردهای ایجاد کرده است.
دهقانی افزود: برای مثال، بیش از ۲۰۰ دانشگاه آمریکا برای نخستین بار علیه سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی تظاهرات کردهاند و اساتید برجسته نیز در این حرکت مشارکت دارند؛ این بحرانها ممکن است در کوتاهمدت تحت کنترل قرار گیرند اما در بلندمدت فشارهای جدی را بر حکومت آمریکا وارد خواهند ساخت.
وی همچنین مهمترین مسائل داخلی آمریکا را بررسی کرد و گفت: یکی از بزرگترین مشکلات داخلی، بدهیهای هنگفت خارجی این کشور است که اکنون از مرز ۳۵ تریلیون دلار گذشته و بار سنگینی را از طریق مالیاتها و هزینههای عمومی بر مردم آمریکا تحمیل کرده است.
کارشناس روابط بینالملل ادامه داد: ورود جدی چین به اقتصاد آمریکا و پیشبینیها از اینکه چین به زودی به بزرگترین قدرت اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد، موجب جنگ تعرفهای گستردهای میان ۲ کشور شده است که بیشترین زیان آن متوجه مردم آمریکا میشود و فشار اقتصادی قابل توجهی را به آنان وارد آورده است.
دهقانی افزود: پدیده ترامپیسم باعث ایجاد دو دستگی عمیق میان مردم آمریکا شده و از طرفی اختلاف شدید میان دموکراتها و جمهوریخواهان مشکلات جدی در روند پیاده سازی امر سیاسی و اجرای دموکراسی به در این کشور به وجود آورده است.
وی تأکید کرد: در مجموع عوامل داخلی و خارجی باعث شده است، آمریکا برای پیشبرد اهداف خود مذاکرات با ایران و دیگر بازیگران بینالمللی اهمیت ویژهای قائل شود و تلاش کند با استفاده از دیپلماسی و گفتوگو، بخشی از فشارها و چالشهای پیچیدهاش را کاهش دهد.
کارشناس روابط بینالملل ادامه داد: بحرانها و تضادهای فراوان میان مردم و حاکمیت، دولت آمریکا را واداشته تا سیاستهای خود را بهطور جدی اصلاح کند. این تحولات موجب تغییر سریع سیاست خارجی آمریکا شده و تمرکز این کشور را به مسائلی چون جنگ روسیه و اوکراین و اختلافات هستهای با جمهوری اسلامی ایران معطوف ساخته است. هدف نهایی، کاستن از چالشهای موجود و تمرکز بر تهدید اصلی کشور یعنی چین است.
دهقانی به اهمیت موضوع اسرائیل در سیاست خاورمیانهای آمریکا اشاره کرد و گفت: اسرائیل جایگاهی کلیدی در نظم نوین جهانی برای ایالات متحده دارد و باید مسائل مربوط به آن به سرعت حل و فصل کنند. موضوعاتی مانند کریدور AIMC و پیمان ابراهیم که در دولت اول ترامپ آغاز شدند، هنوز به نتیجه نرسیدهاند و آمریکا در تعیین تکلیف آنها ناکام بوده است. این مسائل علاوهبر تحمیل فشارهای اقتصادی، حیثیت جهانی آمریکا را تحت تأثیر قرار داده و موجب منزوی شدن این کشور شده است.
وی خاطر نشان کرد: با وجود فشارهای لابی یهودی - صهیونیستی که تلاش میکند مذاکرات میان ایران و آمریکا به بنبست برسد، دولت ترامپ تمام توان خود را به کار گرفته تا وعدهها و شعارهای انتخاباتی خود را عملی و وجهه از دست رفته آمریکا در نظام بینالملل را بازگرداند. معتقدم هیچ راهی جز مذاکره برای حل این مشکلات وجود ندارد. به نظر میرسد که ایالات متحده اکنون بیش از هر زمان دیگری به انجام این مذاکرات نیاز دارد و جمهوری اسلامی ایران میتواند در این موقعیت حساس از این فرصت بهرهمند شود و منافع خود را به دست آورد.