منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون در گفت‌ و‌گوی اختصاصی با ایران ۲۴::

مهران مدیری، ایرج طهماسب و فرزاد حسنی، تلویزیون را از بحران مخاطب نجات نمی دهند/رویکرد تلویزیون باید تغییر کند

مهران مدیری، ایرج طهماسب و فرزاد حسنی، تلویزیون را از بحران مخاطب نجات نمی دهند رویکرد تلویزیون باید تغییر کند
منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون معتقد است که تلاش تلویزیون برای بازگرداندن چهره‌های مشهور قدیمی، چندان تاثیری در محبوبیت این رسانه در میان نسل جوان ندارد و تاکید می‌‌کند که تلویزیون به جای این کار، باید رویکرد خود را تغییر داده و مخاطب شناسی جدیدی انجام دهد.
کد خبر : ۲۶۴۲۳

مدتی می‌شود که تلویزیون بازگرداندن چهره‌های قدیمی و مشهور  را به عنوان راهکاری برای افزایش مخاطب در پیش گرفته است؛ اشخاصی مانند مهران مدیری، ایرج طهماسب و فرزاد حسنی... که سال‌ها قبل همکاری‌های موفقی با تلویزیون داشته‌اند.

حتی چند سالی می‌شود که پای چهره مشهور سینمایی مانند محمدرضا گلزار هم به تلویزیون باز شده اما، این تلاش‌ها تاثیر چشمگیری در افزایش مخاطب تلویزیون و بهبود جایگاه این رسانه در میان خانواده‌ها نداشته است. 

ماهواره، گسترش اینترنت، فضای مجازی و پلتفر م‌های پخش فیلم و سریال باعث شدند تا در این عرصه رقابت برای تلویزیون بسیار سخت‌تر شود. اما موفقیت برخی تلویزیون‌های ملی دردنیا با وجود این رقابت‌ها، نشان می‌دهد که صدا و سیما در این زمینه کوتاهی‌هایی داشته و آنطور که باید ساختار‌ها و سیاست‌هایش را با مخاطب امروزی هماهنگ نکرده است. 

احسان طهماسبی منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون در گفت‌و‌گو با ایران ۲۴، درخصوص تلاش تلویزیون برای بازگرداندن برخی چهره‌های قدیمی مثل مهران مدیری، فرزاد حسنی و... در جهت افزایش مخاطب با بیان اینکه اینکار تاثیر زیادی در افزایش مخاطب و بازگشت تلویزیون به دوران طلایی خود ندارد، گفت: مسائل زیادی دراین زمینه تاثیرگذار است و باید گفت بازگشت به دوران طلایی تلویزیون، با این روش و بازگشت چهره‌های قدیمی محقق نمی‌شود.

وی ادامه داد: عوامل متعددی  در محبوبیت و موفقیت رسانه دخیل هستند که بخشی از آن حضور چهره‌هاست. علاوه بر این بسیاری از چهره‌هایی که تلویزیون قصد همکاری مجدد با آنها را دارد دیگر کارکرد خود را در این سال‌ها از دست داده‌اند. باید دید آیا کودک امروزی از تماشای تلویزیون با چهره‌های قدیمی لذت می‌برد و این خوراک را می‌پذیرد یا نه؛ و اینکه مواجهه مخاطب امروز با دیگر آثار نمایشی در شبکه‌های مختلف دنیا که دسترسی به آنها هم بسیار آسان است، چگونه است. کودک دهه شصت و هفتاد از این برنامه‌ها لذت می‌برده، اما آیا کودک دهه نودی و هزار و چهارصدی هم می‌تواند لذت ببرد؟

این منتقد و نویسنده سینمایی درباره مهران مدیری که این روز‌ها خبر ساخت سریال وی برای تلویزیون به گوش می‌رسد، گفت: مهران مدیری در حال حاضر فعالیت‌های گسترده‌ای دارد و بازگشتش به تلویزیون به این معنا نیست که فقط درتلویزیون حضور خواهد داشت. وی همچنان به اشکال مختلف در شبکه‌های نمایش خانگی فعال است و این خود از جذابیت و تاثیر این چهره کم می‌کند.

طهماسبی ادامه داد: به نظرم مهران مدیری نمی‌تواند به تلویزیون کمکی بکند. وی با زیرکی دارد سعی می‌کند در حوزه‌های مختلف، هرجایی که پول هست و امکان این هست که ازآن پول استفاده کند فعالیت کند. هوشمندی که دارد غالب بر هنرش است. در واقع مهران مدیری بیشترآدم باهوشی است تا هنرمند. او از فرصت‌هایی که دارد استفاده می‌کند و تلویزیون هم برای او یک فرصت است. موضوع این است که تلویزیون چه آورده‌ای می‌تواند از حضور مهران مدیری یا افراد دیگر داشته باشد؟ عموما در این زمینه کارشناسی انجام نمی‌شود و نگاه سطحی است. تلویزیون وارد لایه‌های زیرین و اصلی این ساختار نمی‌شود که بخواهد این موضوع را تحلیل کند. باید دید این همکاری‌ها چه نتایج و چه خروجی دارد و قرار است در آینده چه معایب و محاسنی برای تلویزیون به همراه داشته باشد.

طهماسبی تاکید کرد: ولی می‌توان با قاطعیت گفت که اینها ابزاری برای رسیدن به موفقیت و بازگشت به دوران طلایی تلویزیون نیستند. شاید بتوانند مقداری راه را برای بازگشت چهره‌ها و حضورچهره‌های جدید فراهم کنند، اما موفقیتی به آن صورت پدید نخواهد آمد.

وی در ادامه به تنوع و گستردگی رسانه‌ها در عصر حاضر پرداخت و عنوان کرد: آفتی که همهن رسانه‌های دنیا با آن مواجه شده‌اند و حیات را برایشان سخت‌تر می‌کند، گستردگی، تنوع و سهولت دسترسی به رسانه‌های متنوع است. مخاطب دهه شصت وهفتاد صرفا یک رسانه در اختیار داشت. دسترسی به انیترنت و ماهواره به شکل گسترده وجود نداشت و ناچار آست که یک رسانه را ببیند. طبیعی است که در آن زمان سریال‌های به اصطلاح خیابان خلوت کن بیشتر دیده می‌شدند. طبیعی است که مخاطب با توجه به کمبود خوراک در آثار نمایشی، «پدر سالار» را با علاقه بیشتری تماشا می‌کند. این تهدیدی برای همه رسانه هاست؛ برخی آنها موفق شده‌اند این تهدید را به فرصت تبدیل کنند و برخی حذف شدند، برخی هم دست و پا زدند تا استمرار داشته باشند، اما نتوانستند. 


طهماسبی با بیان اینکه علاوه بر این، موارد دیگری هم در محبوبیت یک رسانه تاثیرگذار است، خاطرنشان کرد: در تلویزیون با یک ارگان دولتی و حکومتی طرفیم. برخی تفکر‌ها و رویکرد‌ها این موضوع را نمی‌پذیرند و حتی اگر تلویزیون تولیدات خوبی هم داشته باشد، از سمت برخی پسندیده و تماشا نمی‌شود. تلویزیون در برخی دوره‌های ریاستش فاصله و شکافی بین مخاطب و رسانه ایجاد کرده که کار را برای مدیران بعدی هم سخت‌تر کرده است. مخاطب با رسانه از لحاظ دیدگاه، تفکر، جهان بینی و ایدئولوژی تفاوت دارد و این خود عامل مهمی برای فاصله تلویزیون از دوران طلایی‌اش است. تلویزیون چهارچوبی نسبت به مواجه با هنر و هنرمند دارد که توی این روزگار این چهارچوب خیلی بیشتر خودش را نشان می‌دهد. در دوران طلایی که آثار فاخری تولید شده، اختلاف فکری و فرهنگی میان تلویزیون و مخاطبان خیلی کمتر بود؛ در آن دوران مخاطب تفکر و جهانش را به رسانه نزدیک می‌دید. مخاطب علاوه بر تفکرات سیاسی از نظر فرهنگی و فکری هم احساس می‌کرد به آنچه در قالب تولید فرهنگی نمایش داده می‌شود، نزدیک است. اما اکنون این شکاف باعث شده است که تفکر و تجدد تلویزیون از مخاطبش عقب بیفتد و این فاصله باعث می‌شود که رشد کمتر اتفاق بیفتد.

این منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون در عین حال یادآور شد: به هر حال تلویزیون هنوز مخاطب خود را دارد. خیلی از افراد در کشور آثارش را دنبال می‌کنند، اما آن جایگاهی که در دوران طلایی تلویزیون از آن یاد می‌کنیم، با این شرایط قابل بازیابی نیست.

وی همچنین به نهاد ساترا و مشکلات تلویزیون با شبکه نمایش خانگی اشاره کرده و گفت: بحث ساترا و حکم رانی تلویزیون و نیز دعوا‌هایی که دائما بر سر مجموعه‌های مختلف ایجاد می‌شود، نمود خوبی برای تلویزیون ندارد. حس حکمرانی نسبت به شبکه‌هایی که محصولات پرمخاطبی تولید می‌کنند، گردش‌های مالی زیادی دارند و زیر ساخت‌های بزرگی فراهم می‌کنند، برای تلویزیون درست نیست. ساترا خود نقطه ضعف بزرگی برای تلویزیون است. زیرا دارد با این حکمرانی باز هم اشتباهش را تکرار می‌کند و این فاصله گذاری را بین خودش و دیگران بیشتر می‌کند. 
طهماسبی افزود: تلویزیون می‌تواند با شبکه نمایش خانگی همراه باشد و حتی بعضی از این محصولات را خودش تهیه و پخش کند. تلویزیون باید رویکردش را تغییر داده و مخاطب شناسی جدیدی انجام دهد.

این منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون بیان داشت: برگرداندن چهره‌ها می‌تواند به عنوان یک رویکرد مثبت برای نشان دادن اینکه تلویزیون در حال جبران اشتباهاتش است، در نظر گرفته شود، اما نمی‌تواند تغییر بنیادی در ساختار ایجاد کند. اینها صرفا می‌تواند مقدمه‌ای برای یک رشد باشد که لازمه‌اش و مهمترین اصلش پوست اندازی تفکر کهنه و مواجه شدن با یک شیوه جدید فرهنگی است. تا وفتی آن تفکرات و دیدگاه‌ها تغییر نکند فقط با ورود چهره‌های جدید و قدیمی، تغییر مدیریت و ایجاد برنامه‌های مفرح نمی‌توان خیلی امیدوار بود. 

طهماسبی با اشاره به برنامه «خندوانه» عنوان کرد: یکی از برنامه‌های موفق تلویزیون «خندوانه» بود. استند آپ کمدین‌هایی که در این برنامه شهرت پیدا کردند، اکنون در بستر‌های دیگر شیوه دیگری از کمدی را با متنی غیر از آنچه با آن در تلویزیون استندآپ می‌کردند، اجرا می‌کنند و خیلی هم موفق می‌شوند. این نشان می‌دهد که تلویزیون فرصتی را برای ایجاد این شهرت فراهم کرده ولی به واسطه الزامات، سانسور‌ها ودیدگاه‌های بسته‌ای که هنوز وجود دارد، این افراد را نگه نداشته است. به خاطر مصلحت یا هر عامل دیگری مجبور است که عقب بنشیند، حتی اگر موافق باشد. در نتیجه این استعداد‌های جدید در یک بستر دیگر ادامه فعالیت می‌دهند.

| ارسال نظر