تولید آثار نمایشی عاشورایی، سختترین و حساسترین گونه تولیدات فرهنگی است/ماجرای «رستاخیز»، فیلمسازان را دلسرد کرد

حامد مهربانی نویسنده و منتقد سینمایی روز چهارشنبه 11 تیر 1404 در گفت وگو با ایران ۲۴، درباره علت کاهش تولید آثار سینمایی با مضمون عاشورا در سالهای اخیر عنوان کرد: واقعیت این است که تولید آثار نمایشی عاشورایی، برخلاف تصور، از سختترین و حساسترین گونههای تولیدات فرهنگی است. مخاطب هم از نظر احساسی با این موضوع پیوند عمیقی دارد، هم از نظر عقیدتی نسبت به آن حساس است، و همین باعث میشود که انتظارها بالا برود.
وی ادامه داد: یکی از دلایل اصلی کمرنگ شدن این آثار، ضعف در پیشتولید و کار پژوهشی جدی است. وقتی میخواهیم درباره مهمترین واقعه تاریخ تشیع داستانی خلق کنیم، نمیشود با اطلاعات سطحی یا سلیقهای وارد شد. نیاز به مطالعه، استناد، مشورت با متخصصان، و یک پیشتولید طولانی و دقیق داریم. اما متأسفانه معمولاً برای این مرحله نه زمان کافی در نظر گرفته میشود، نه بودجه لازم اختصاص پیدا میکند.
مهربانی افزود: از طرف دیگر، فقدان فیلمنامههای خوب و دراماتیک معضل همیشگی ماست، نه فقط در آثار مذهبی بلکه در بسیاری از حوزهها. تولیدکننده، کارگردان و حتی بازیگر مستعد کم نداریم، اما متن قوی که هم ارزشهای تاریخی را حفظ کند، هم برای مخاطب جذاب باشد، بسیار کمیاب است. وقتی متنی جذاب نباشد، نمیشود انتظار داشت اثر نهایی برای مخاطب ماندگار شود.
این نویسنده و منتقد سینمایی در پاسخ به این سوال که چه مسائلی باعث شده رغبت سازندگان به ساخت این آثار کم شود و شاهد پخش چندین باره سریالهای عاشورایی مثل مختار و معصومیت از دست رفته باشیم، گفت: ساخت آثار مذهبی، بهویژه با موضوعاتی مثل عاشورا، هم زمانبر است، هم پرهزینه، هم با حساسیتهای خاصی روبهروست. وقتی یک کارگردان یا نویسنده میبیند که اثری مثل «رستاخیز» که به نظر من اثری با کیفیت نمایش جهانی و استانداردهای حرفهای سینماست که سالهاست به دلایل قابلحل و جزئی امکان اکران عمومی پیدا نکرده، طبیعی است که دلسرد شود. کسی حاضر نیست چند سال وقت و انرژیاش را صرف کاری کند که در نهایت در بایگانی بماند یا به خاطر چند جمله یا چند چهره، سرنوشتش نامعلوم شود.
این تهیه کننده و مدرس دانشگاه خاطر نشان کرد: فراموش نکنیم هنرمند خلق میکند تا اثر هنری او دیده شود. اگر تضمینی برای دیده شدن اثر هنری وجود نداشته باشد، انگیزهای هم باقی نمیماند. به همین دلیل است که رغبت به ساخت چنین آثاری کمتر شده و در عوض، بارها و بارها به سراغ آثاری مثل «مختارنامه» یا «معصومیت از دست رفته» میرویم. نه اینکه در این سالها اثر جدیدی ساخته نشده باشد، بلکه به این خاطر که آثار جدید، متنهای دراماتیک و گیرایی نداشتند که مخاطب را پای خود نگه دارند.
وی درباره راهکارهایی که میتواند به رونق گرفتن دوباره تولیدات نمایشی عاشورایی کمک کند، توضیح داد: مهمترین راهکار، بازتعریف فرآیند تولید این نوع آثار از پایه است. نمیشود برای اثری درباره عاشورا، همان مسیر معمول تولید سریالهای مناسبتی یا سفارشی را رفت. باید از ابتدا برای آن پژوهش قوی، اتاق فکر تخصصی، نویسندههای توانا و حمایت همهجانبه نهادهای فرهنگی و دینی در نظر گرفته شود. این آثار هم سرمایهگذاری مادی میخواهند، هم پشتیبانی معنوی.
مهربانی تاکید کرد: حمایت واقعی نه فقط در زمان تولید، بلکه در زمان پخش و اکران هم ضروری است. وقتی هنرمند مطمئن باشد که اگر اثری قابل دفاع تولید کند، پشت آن ایستاده میشود، طبیعتاً با انگیزه بیشتری وارد این فضا میشود.
این منتقد همچنین گفت: از طرف دیگر، باید مسیر را برای آثار اقتباسی، یا داستانهای معاصر با الهام از عاشورا هم باز کرد. لزوماً قرار نیست همه آثار عاشورایی در کوفه و کربلا بگذرند؛ مهمتر از تاریخ واقعه، روح و پیام آن است. اگر این مفاهیم به زبان امروز و در قالب داستانهایی معاصر بازآفرینی شوند، هم جذابتر خواهد بود، هم برای نسل جدید قابل لمستر. در نهایت، باید نگاه نمایشی و هنری به این آثار تقویت شود. اگر فقط به جنبه مستند یا پیامرسانی مستقیم اکتفا کنیم، مخاطب را از دست میدهیم. عاشورا بزرگترین درام انسانیست، اگر با زبان درام به آن نزدیک شویم، ماندگاریاش هم بیشتر خواهد بود.
مهربانی از سریال «طوبی» به عنوان یکی ازیکی از نمونههای قابل توجه در این زمینه یاد کرده و گفت: سریال «طوبی» بر پایه یک داستان اقتباسی توانست روایتی انسانی و معاصر با الهام از مفاهیم عاشورایی خلق کند. این سریال نشان داد که اگر به جای تکرار مستقیم واقعه تاریخی، به سراغ الهام گرفتن از پیام عاشورا در دل داستانی امروزی برویم، هم میتوان کیفیت کار را بالا برد و هم ارتباط مؤثرتری با مخاطب برقرار کرد.
این مجری درباره تولیدات غیرنمایشی با محوریت عاشورا در سالهای اخیر و اینکه تا چه اندازه توانستهاند با مخاطب امروز ارتباط بگیرند نیز گفت: در سالهای اخیر، آثار غیرنمایشی در حوزه عاشورا اتفاقاً پررنگتر و بهروزتر شدهاند و بهنسبت قالب نمایشی، وضعیت بهتری دارند. دلیلش هم این است که ساخت این آثار معمولاً هم از نظر بودجه، هم از نظر زمان و هم از نظر حساسیتهای اجرایی سادهتر است. برنامههایی مثل «حسینیه معلی» در تلویزیون، یا آثار موفقی مثل «فریدا»، «ملاقات با حسین»، «مهلا» در پلتفرمهای نمایش خانگی نشان میدهند که مخاطب امروزی همچنان تشنهی محتوای عاشوراییست، بهشرط آنکه به زبان درست، با ساختار جدید و روایت صادقانه با او حرف زده شود. باور دارم اگر همین روند با نگاه خلاقانه و تنوع بیشتر ادامه پیدا کند، میتواند سهم بزرگی در انتقال پیام عاشورا در زمانه ما ایفا کند.