حذف عوامل آسیبزا و تقویت همبستگی اجتماعی ضروری است/نیاز کشور به تشکیل کمیته گفتوگوی ملی/ محافظهکاری نهادها ضعف دولت و تهدید امنیت کشور

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، مذاکرات غیرمستقیم ایران با آمریکا در دولت چهاردهم به ریاست جمهوری مسعود پزشکیان و دونالد ترامپ از ۲۳ فروردین ۱۴۰۴با میانجیگری کشور عمان در مسقط آغاز شد. این گفتوگوها در پنج مرحله پیش رفت و حتی دور ششم آن روز و تاریخ مشخصی یافته بود، اما با آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی، مسیر مذاکرات متوقف شد. در طول این فرآیند، فراز و فرودهای متعددی به ثبت رسید؛ حمله مشترک رژیم صهیونیستی و آمریکا به تأسیسات صلحآمیز هستهای کشورمان پیشرفت مذاکرات را بهشدت تحت تأثیر قرار داد و روند دیپلماسی را دشوار و نفسگیر ساخت. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که از ۲۳ خرداد آغازشد با وجود ابعاد تلخ خود، دستاوردی بزرگ برای ملت ایران به همراه داشت؛ به گونهای که منتقدان، تحلیلگران و مقامات کشورمان این رخداد را به عنوان «انقلاب سوم» توصیف کرده و معتقدند که گویا جان تازهای به پیکره انقلاب دمیده شده است.
در خصوص این مهم نصرتالله تاجیک سفیر پیشین ایران در اردن در گفتوگویی تلفنی با خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری «ایران ۲۴» به بررسی آینده سیاسی ایران و تأثیر ادامه روند مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا پرداخت و گفت: با توجه به تحولات دو دهه اخیر و شرایط سیاسی فعلی کشور، آینده سیاسی ایران ترکیبی از بیم و امید، فرصتها و تهدیدها، چالشها و ظرفیتها خواهد بود؛ اگر اقدامات مناسبی از سوی حکومت برای نزدیک کردن مردم و حکومت به یگدیگر انجام شود، تمامی تهدیدها به فرصت تبدیل شده و بیمها به امید خواهند رسید، و میتوانیم با استفاده از ظرفیتها بر چالشها و بحرانها پیروز شویم.. اما در غیر این صورت و با ادامه روشهای سنتی ، ظاهر گرائی و شعارزدگی، مشکلات کشور حل نخواهند شد که هیچ بلکه روز به روز بیشتر هم میشود؛ در حال حاضر هم یکی از مشکلات کشور جمع شدن مسائل حل نشده مملکت و تلنبار شدن آنها بر روی هم است.
وی افزود: در کنار مشکلات و روند تحولات داخلی دو دهه کنونی ، بازدارندگی خارجی ایران آسیب جدی دیده و انسجام داخلی طی دو دهه گذشته به تدریج کاهش یافته است؛ فاصله میان مردم و حکومت روز به روز بیشتر شده و این موضوع از سال ۱۳۷۸ تاکنون ادامه داشته است. هر چند در مقاطع مختلف، با التهابهای اجتماعی مواجه بودهایم، اما در سالهای اخیر شاهد این گسل عمیق اجتماعی بودهایم که حتی مسئولین نیز به آن اذعان دارند؛ نتیجه میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی پیشین و ریاست جمهوری سیزدهم را نشانه این کاهش اعتماد به حکومت دانسته اند . و همین وضعیت سبب طمع دشمنان و کاهش قدرت بازدارندگی ایران شده است.
سفیر پیشین ایران در اردن، ادامه داد: تلاشهایی که پیش از انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و مجلس یازدهم انجام شد، نتوانست امید کافی برای مشارکت مردم ایجاد کند و این باعث تلمبار شدن مسائل سیاسی و اجتماعی و تشدید بحرانها شده است. این وضعیت مانند یک گلوله برفی است که بهمنوار افزایش مییابد و بسیاری از ظرفیتهای سیاسی اجتماعی را از بین برده و مشکلات زیر آن پنهان میشود.
تاجیک درباره وضعیت بینالمللی اضافه کرد: یکی از ارکان دکترین دفاعی کشور، بازدارندگی در سیاست خارجی و حمایت از گروههای مقاومت ضد اسرائیلی در خاورمیانه بود که از اکتبر ۲۰۲۳ با تحولات سوریه، لبنان و غزه، آسیب جدی دیده است. اما متاسفانه نه در بخش داخلی و نه خارجی، جایگزینی برای این آسیبها فراهم نشده و ماشین سیاست کشور همچنان با همان سوخت و روشهای قبلی به کار ادامه داده است و این وضعیت خطرناکی است.
وی تصریح کرد: برنامه هستهای ایران و چهره امنیتی به آن دادن توسط اسرائیل و غرب بهانهای برای مقابله و تسویه حساب سیاسی آنها با ما شده است تا از طریق آن و در کنار کاهش توان بازدارندگیهای داخلی و خارجی ایران ، اهداف سیاسی خود را در از بین بردن قدرت سیاسی و تاثیر گذار ایران، تامین کند؛ نتیجه این روند، جنگ تحمیلی ۱۲ روزهای بود که با هدف سرنگونی حکومت و حتی تجزیه کشور طراحی شده بود؛ حجم و نوع عملیاتهای متنوع ، پیچیده، چند لایه همزمان در روز اول این جنگ، در قالب حمله برق آسا از جمله نفوذ ، جاسوسی، ترور، بمباران ، حمله موشکی و پهپادی، به مکانهای غیر نظامی و از جمله زندان اوین، صدا و سیما، مکانهای درمانی، بسیار گسترده و خسارتبار از منظر نیروی انسانی متخصص، فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای و مردم عادی بود که هیچ ربطی هم به تاسیسات هستهای نداشت؛ بلکه استراتزی ضربه اول به عنوان نهائی بود که نظام سیاسی آسیب ببیند و با ریختن مردم به خیابان حکومت فرو بریزد و یا جنگ داخلی آغازشود. ولی با فهم عمومی درست مردم و همراهی نکردن با اسرائیل و بلکه برعکس با درک این سیاست اسرائیل و احساس خطر برای ایران ، اسرائیل نتوانست ار این اقدام خود نتیجه مثبتی به دست آورد.
این دیپلمات بازنشسته با اشاره به واکنش آگاهانه مردم در این جنگ گفت: با وجود شوک اولیه، احساس خطر عمومی مردم باعث شد که همبستگی وسیعی در سطح جامعه شکل بگیرد و روحیه نظامیان و مردم بازیابی شود. این همبستگی اجتماعی ارزشمند است و نشاندهنده افزایش آگاهی و واکنش مثبت جامعه در شرایط بحرانی است ولی دائمی نیست و باید تقویت شود و عوامل آسیب به آن سریعا از بین بروند.
تاجیک تأکید کرد: اگر حکومت رویکرد حکمرانی خود را تغییر دهد و به کالبدشکافی دقیق مسائل بپردازد تا علل مشکلات را بشناسد و اصلاحات لازم را انجام دهد، میتوان آیندهای پرامید برای کشور تصویر کرد.
وی اظهار داشت: موضوع بسیار ساده است و پیچیدگی چندانی ندارد. کاملاً مشخص است که در چه مقاطعی چه اتفاقاتی رخ داده و چگونه میتوان این مشکلات را برطرف کرد؛ اینها معادلات پیچیده لگاریتمی نیست. درک این مطالب افلاطون نمیخواهد؛ اراده سیاسی و کارآئی لازم را میطلبد؛ به نظر من نهادهای حاکمیتی اصلی و تعیین کننده ما بعضا دچار محافظهکاری بیش از حد، بلاتکلیفی، عدم پذیرش ریسک و مسئولیتناپذیری شده است که این ویژگیها عملکرد یک حکومت و نهادهایش و مخصوصا قوه مجریه که بار اصلی کشور را بر دوش دارد را مختل میکند که هم برای حکومت خطرناک است و هم برای کشور که رقبا و دشمنانش خیز کوچک کردن، کشیدن دندان و کند کردن ناخنهایش را برداشته اند.
این کارشناس روابط بینالملل توضیح داد: اکنون حکومت نباید منتظر بماند تا وضعیت نامشخص و ناپایدار فعلی تداوم یابد. این وضعیت صلح مسلح، در صورت تداوم بستر نقض آتشبس خواهد شد؛ یعنی تحقق نقض آتش بس رابطه نزدیکی با اقدامات ما دارد. اگر ما اقدامات جدی در زمینه انسجام داخلی، جلب رضایت شهروندان و ایجاد رضایت عمومی انجام دهیم و دیپلماسی قوی اتخاذ کنیم، میتوانیم آتشبس را به صلحی پایدار تبدیل کنیم. اما اگر این اقدامات انجام نشود و بازدارندگی داخلی و خارجی ما همچنان ضعیف باقی بماند، اسرائیل که برای پیروزی و شکستنخوردن تاسیس شده است، قطعاً این وضعیت را تحمل نخواهد کرد و با اقدامات سیاسی و نظامی و تقویت آمادگی خود که الان دارد انجام میدهد زمینۀ درگیریهای مجدد را فراهم میکند.
تاجیک توضیح داد: تداوم صلح مسلح ، پمپاژ یاس و بلاتکلیفی و ترساندن مردم از شکستن آتش بس هر سه یک بلا را سر کشور و مردم میآورد؛ اين احتمال که آتشبس كنوني نقض شود وجود دارد و منتفي نيست ، اما با توجه به مشکلات آمریکا و اسرائیل کم است و البته به عوامل متعددي هم وابسته است. و نقض آن نسب عکس با عوامل بازدارنده و از جمله انسجام ملی و رویکرد ما در سیاست خارجی دارد و نه تنها ايران و اسراييل بلكه امريكا و ديگر بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي نيز ميتوانند در نقض يا تداوم آتشبس نقشآفرين باشند. بنابراین تداوم آتشبس تنها در صورتي ميسر خواهد بود كه كشور ما از قدرت بازدارندگي داخلی و خارجی كافي برخوردار باشد؛ هم در سطح نظامي، هم به ويژه در تاب آوری سياسي، اجتماعي حداکثری و هم کارکرد درست دیپلماسی و استفاده درست از کارتها و اهرمها.
وی افزود: اما در قدم اول آنچه امروز بيش از هر زمان ديگري اهميت دارد، انسجام داخلي است. حاكميت، با تكيه بر ابزارهاي دراختيار خود، ميتواند زمينهساز اين انسجام ملی با تغییر رویکرد حکمرانی شود که با خرد جمعی، مسئولیت پذیری و پاسخگوئی و مشارکت عمومی کشور اداره شود. با تشکیل کمیته گفتگوی ملی و کالبد شکافی منصفانه مشکلات هم باعث آرامش عمومی میشویم . هم مسائلي كه موجب دلگیری و دلسردي بخشي از جامعه نسبت به حاكميت شده، مشخص میگردد و با اقدامات مرحلهای و اولویت بندی ميتوان آنها را برطرف كرد. همين اصلاحات ميتواند رضايت عمومي را افزايش دهد و عملا قدرت بازدارندگي كشور را در برابر دشمنان تقويت كند. در شرايطي كه سياست خارجي و تصميمات كلان جنگ و صلح نيازمند اجماع ملي حداکثری هستند، بايد اين همبستگی اجتماعی کنونی ایرانیان را با گفتگوی ملی بازسازي و تبدیل به انسجام ملی حداکثری كرد.
کارشناس روابط بینالملل اضافه کرد: از سوی دیگر، اگر انسجام داخلی تقویت شود و مشکلات از طریق مشارکت عمومی حل شوند و گفتوگوی ملی آغاز شود، بحثهای مرتبط با «خودی و غیرخودی» و دیدگاههای تنگنظرانه که باعث دلآزردگی مردم شده است، کمرنگ میشود. مردم در حال حاضر به دنبال ایجاد انقلاب یا آشوب نیستند، حتی در دوران گذشته و در دوران التهابات اجتماعی وضعیت روشن بود و مردم خواهان سرنگونی حکومت نبودند. البته نمیتوان نقش عوامل خارجی در سوءاستفاده از مشکلات داخلی را نادیده گرفت، اما مشکل اصلی وجود نارساییها در داخل است. اگر این نارساییها رفع شود، مردم ایران با روحیه خشونتپرهیزی خواهان صلح، آرامش و امنیت هستند تا کشور به مسیر توسعه بازگردد.
تاجیک ادامه داد: بنابراین، اگر آنچه بیان شد توسط حکومت رعایت شود، میتوان امید بسیار بالایی به حل مشکلات، چالشها و بحرانها داشت و در غیر اینصورت، شرایط به شکل معکوس پیش خواهد رفت. کشور را با وعظ و خطابه و سخنرانی بی عمل نمیشود اداره کرد؛ گفتار درمانی بس است. کشور و مردم به کارآئی و نوآوری نیاز دارند. منتظر حل همه مشکلات توسط مقام معظم رهبری نشویم. مسئولین شروع کنند، ایشان همراهی میکنند؛ کمی تمسک به جرات و جسارت رهبر فقید انقلاب کارگشا است. مسئولان سه قوه با درک نقش تاریخی خود بر اساس مسئولیت پذیری و پاسخگوئی از حوزه خویش شروع کنند.
وی بیان کرد: رئیس جمهور برای رفع فیلترینگ از مردم رای گرفته؛ برای حفظ اعتماد آنان به حکومت در این دکان را تخته کند و جان مردم را راحت؛ بلاتصمیمی و احاله کردن به کمیته هایی که هر کی حرف خودش را میزند و هیچ کس دیگری را قبول ندارد ، برای کشور و مردم سم مهلک است. رئیس قوه قضایه برای افزایش انسجام ملی نقش مهمی میتواند ایفا کند؛ خیلی مایوس کننده است؛ ملت، کشور و حکومت را با بیتصمیمی یا تصمیم دیر هنگام روی لبه پرتگاه نگه داشتهایم در حالیکه با یک سری تغییر و تحول معنا دار میتوان از مردم قدردانی عملی شود و نشان داد کشتیبان را سیاستی دیگر آمده است. شورایعالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور مسئولیت مضاعف دارند و باید به رسالت تاریخی خود عمل و یک رویکرد جدید از اداره سیاسی کشور را ارائه دهند. زمان برای سعی و خطا و یا تاخیر در تصمیمات سرنوشت ساز کم است.
این استاندار پیشین ادامه داد: الان شروع گفتوگوی ملی اقدام لوکس نیست یک ضرورت امنیت ملی است و اعضای این دو نهاد باید پیشقدم شوند رعایت حقوق مصرح در قانون اساسی مخصوصا آن بخش که به زیست سیاسی اجتماعی مردم و تقویت نهادهای مدنی کمک میکند، صدقه سر دادن به مردم نیست؛ رعایت حقوق طبیعی و سیاسی اجتماعی آنان است تا با کرامت و در ارامش و رفاه نسبی زندگی کنند و در دفاع از کشور و حکومت چیزی کم نگذارند. اسرائیل برای این نقار ملی خیلی حساب باز کرده بود که تیرش به سنگ خورد. نهادهای حاکمیتی به واکنشهای بسیار متفاوتتر از گذشته به پدیدهای سیاسی اجتماعی نیاز دارند تا دل و روح مردم را بیش از این همراه خود کنند.
تاجیک عنوان کرد: در کنار این دو نهاد وزرا و هیات دولت و مخصوصا دو وزیرکشور و امورخارجه وظیفه سنگینی به عهده دارند که اگر کلام حقی در این مطالب میبینند به صراحت و بدور از مآل اندیشی با مسئولین کشور بصورت مکتوب که در تاریخ بماند طرح موضوع کنند. منتظر دیگری نباید بود. ما نیاز به یک حرکت دسته جمعی نوآورانه داریم. وقت شناسی اولین قدم بصیرت سیاسی است. کشور نیاز دارد که همه شانه زیر بار دهند تا حکمرانی به مسیر عقلائی و مشارکت جمعی باز گردد. مردم منتظر چند تصمیم هوشمند بعد از جنگ هستند تا سه تصمیم هوشمند قبل از جنگ را تکمیل کند. ورود به مذاکره با آمریکا تصمیم اول بود که افکار عمومی مردم ایران را مجاب و اقناع کرد برنامه هسته ای ایران قانونی و صلح امیز است، این باعث شد حمله آمریکا و اسرائیل به ایران مشروعیت و مقبولیت پیدا نکند و در همبستگی اجتماعی ایرانیان تاثیر مثبت داشت. تصمیم دوم پاسخ متقابل به حملات اسرائیل و آمریکا و تصمیم سوم حمله به خاک آمریکا در پایگاه العدید در دوحه بود.
وی درباره ادامه مذاکرات غیرمستقیم ایران و اثرات آن بر شرایط کشور با اشاره به ضرورت شکلگیری یک گفتگوی ملی گفت: ادامه مذاکرات غیرمستقیم ایران در شرایط کنونی میتواند مثبت باشد، مشروط بر اینکه از یک گفتگوی ملی فراگیر بهره ببریم که در نهایت به شکلگیری یک گفتمان غالب منجر شود و همه نیروهای سیاسی و مردم در حمایت از آن استوار بایستند. واقعیت این است که ما باید مسائل و مشکلات خود با دنیای خارج را از طریق دیپلماسی و تعامل با جهان حل کنیم. جنگ نه تنها راهکار نیست، بلکه ما را به بنبست میکشاند. ما بیش از حد خود را درگیر سیاست خارجی کرده و داخل را رها کردهایم این باعث اسیب به مردم شده است در سیاست خارجی برای سر و سامان دادن اوضاع داخلی باید سیاست تنش صفر پیشه کنیم و در درجه اول به اوضاع اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مردم برسیم.
تاجیک با بیان اینکه جامعه ما متکثر است و افکار متفاوتی وجود دارد، افزود: با این وجود، باید با مسئولیتپذیری تلاش کنیم که همه حول یک محور مشترک و یک گفتمان غالب جمع شوند. در این راستا، به خصوص با شرایط کنونی، انتظار میرود که کمیتهای برای گفتگوی ملی متشکل از شخصیتها، سازمانهای مردم نهاد، بخش خصوصی در اقتصاد و فرهنگ و هنر و نهادهای مدنی مختلف اعم از احزاب و رسانه ها شکل بگیرد؛ چرا که قوای سهگانه و نهادهای دولتی هر کدام مشغول کارهای خود هستند. این گفتوگوی ملی باید در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جریان یابد و از دل آن گفتمانی شکل بگیرد که به مثابه چتری برای وحدت و فعالیت جمعی عمل کند. تا از هیجانات و روشهای شعاری عبور کنیم و عقلانیت سیاسی و پاسخگوئی به افکار عمومی را حاکم و به سرمایه اجتماعی حکومت بیفزائیم.
وی بیان کرد: در اینصورت حکومت و نهادهای حاکمیتی از افزایش سرمایه اجتماعی جامعه مدنی ونخبگان نه تنها ضرر نمیکند بلکه آنها به درستی بعنوان لایه میانی حکومت ومردم ایفای نقش کرده و بار حکومت و حکمرانی برای رسیدن به مشکلات اساسی کشور را سبک میکنند. افزایش اعتمادعمومی به مرجعیت نخبگان ونهادهای مدنی کم هزینه ترین و بهترین راه تقویت تاب آوری سیاسی اجتماعی است. و این یک نمونه از تغییر رویکرد در حکمرانی است که سبب افزایش کارآئی حکومت میشود. در همین جنگ دوازده روزه هم دیدیم که مردم به کارآئی نهادهای حاکمیتی نیاز دارند. مردم علیرغم اینکه از ایست و عموما دل خوشی نداشتند اما از این اقدام در روز شنبه بعد از جمله اسرائیل استقبال کردند و خوشحال بودند.
کارشنا روابط بینالملل در ادامه تأکید کرد: ما باید ضمن رعایت استراتژی تنش صفر، سیاستی متوازن و موازنه مثبت را در روابط با همسایگان، غرب و شرق دنبال کنیم و با همه کشورها بر اساس اصل ظرفیت متقابل تعامل سازنده داشته باشیم. از طریق این گفتمان و دیپلماسی هوشمندانه، قادر خواهیم بود به منافع حداکثری ملی دست یابیم و جایگاه خود را تثبیت کنیم. وظیفه اصلی این کمیته ملی کالبد شکافی و ارائه راه حل برای اصلی ترین مشکلات کشور است. بار ماشین سیاست خارجی را باید کم کرد. مهمترین سرمایه کشور ، مردم هستند و باید آنها را دریابیم و به خواستشان توجه کرد.
تاجیک درباره اهمیت مذاکرات بیان کرد: اصل مذاکره جای بحث ندارد؛ حتی در شرایط جنگ نیز نهایتاً باید به تفاهمی رسید. ما باید در هر شرایطی، حتی با دشمنانی که به آنها اعتماد نداریم، برای کاستن از زهرشان و تامین منافعمان گفتوگو کنیم، زیرا در وضعیت کنونی اقتصادی آسیبپذیر شدهایم. اقتصاد ما به نفت وابسته است و تحریمها آسیبهای جدی به مردم و کشور وارد کرده و همچون موریانه از درون مردم و ساختارها را تهی میکند.
وی تأکید کرد: باید با رویکردی نو در حکمرانی و با مشارکت گسترده نیروهای متخصص داخلی، تعاملات را پیش ببریم تا مذاکره معنا پیدا کند. همچنین با بهرهگیری بهینه از حقوق ناشی از پای بندی ایران به تعهداتش و اهرمهای موجود، میتوانیم در راستای تأمین حقوق ملت قدم برداریم. اتفاقا یکی از مهمترین موارد این گفتوگوی ملی ، در قدم اول میتواند بحث برنامه صلحآمیزهستهای ایران و چگونگی سامان دادن آن با روابط خارجی کشور باشد. جمع شدن متخصصین ، مدیران و شخصیتهای ملی و سیاسی دور هم و شکل دادن یک بحث عمومی میتواند چهره امنیتی را از این برنامه بزداید و طبعا رسانه ها و مخصوصا صدا و سیما میتوانند در شکل گیری این کمیته و گفتوگوی ملی نقش سازنده و تعیین کننده داشته باشند. چنین گفتوگوی ملی و استخراج گفتمان غالب در زمینه تامین نیاز های کشور از این برنامه نیز به دیپلماسی کمک میکند که با پشتوانه افکار عمومی و نوآوری و خلاقیت در راه درستی قدم بزند.