حمایت ۸۰ درصدی مردم از پاسخ قاطع به تکرار تجاوز/ شعار مذاکره ابزاری برای احقاق حق؛ بازی پنهان در سایه جنگ است/ عدم خرید نفت ایران توسط چین با فعال شدن مکانیزم ماشه، ادعایی بیش نیست نگرانی اقتصادی وجود ندارد

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، مذاکرات با آمریکا از ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ آغاز شد و در پنج مرحله پیش رفت، اما با آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی این روند متوقف شد. در مسیر مذاکرات، فراز و فرودهای متعددی رقم خورد؛ حمله مشترک رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان و تخریب تأسیسات صلحآمیز هستهای، روند پیشرفت گفتگوها را بهشدت دشوار کرد. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که از ۲۳ خرداد شروع شد، با وجود تلخیهایش، دستاورد بزرگی برای ملت ایران به همراه داشت. منتقدان، تحلیلگران و مقامات جمهوری اسلامی این رویداد را بهعنوان «انقلاب سوم» تعبیر میکنند؛ انقلابی که گویا نفس تازهای به بطن انقلاب ایران دمیده است؛ کشور پس از تجربه جنگ و تجاوز، اکنون در نقطه عطفی تاریخی قرار دارد؛ شرایط پساجنگ، فرصتی طلایی برای بازسازی سیاسی و اجتماعی فراهم کرده و برخی معتقدند مسیر دیپلماسی بهعنوان کلید اصلی ثبات و توسعه آینده این کشور است. تحولات سیاسی آینده به شدت به توانایی دیپلماتها در ایجاد اتحادهای قوی، مدیریت بحرانهای منطقهای و جذب حمایتهای بینالمللی بستگی دارد و هر تصمیم اشتباه میتواند بازگشتی به بحرانهای گذشته باشد. بنابراین، آینده سیاسی در گرو انتخابهای راهبردی امروز است.
در خصوص این مهم مسعود براتی کارشناس روابط بینالملل در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴ به بررسی آینده سیاسی ایران و تأثیر مذاکرات غیرمستقیم ایران با آمریکا پرداخت؛ همراه ایران ۲۴ باشید و تحلیلهای این کارشناس را درباره فرصتها و چالشهای پیشرو کشور، در ادامه بخوانید؛
ایران ۲۴: چه عوامل داخلی و خارجی میتوانند بیشترین تأثیر را در آینده سیاسی ایران داشته باشند؟
براتی: تجربه جنگ تحمیلی اخیر که ۱۲ روز به طول انجامید، نشان داد که مهمترین منبع قدرت کشور ما، یا به عبارت دیگر اصلیترین نقطه تکیهگاه، ظرفیت عظیم مردممان است. برنامه دشمن در این جنگ بهوضوح این بود که جامعه را دچار فروپاشی کند؛ چه در حوزه نظامی، چه سیاسی و چه اجتماعی. با وجود اینکه ضربات ابتدایی، ضربات مهمی بودند و فرماندهان نظامی زیادی در ردههای مختلف توسط رژیم صهیونیستی شهید شدند، انتظار دشمن این بود که مردم احساس از هم گسیختگی کنند؛ اما ظرفیت اجتماعی جمهوری اسلامی ایران بسیار متفاوت از آنچه آنان تصور میکردند بود. ما شاهد بودیم که مردم آرامش خوبی داشتند و اعتماد قابل توجهی به فرمانده کل قوا و رهبر انقلاب داشتند و تماماً از نیروهای مسلح حمایت میکردند. این ویژگی بسیار مهم است؛ در لحظهای که جنگ نظامی آغاز میشود، و اتفاق ویژهای که رخ داد، همصدایی و به نوعی یک صدا شدن در مقابله با دشمن بود که اهمیت زیادی دارد. این ظرفیت باید حفظ و صیانت شود تا همه به آن توجه کنند.
به نظر من، مردم حول این موضوع به وحدت کلمه رسیدهاند که باید مقابل دشمن ایستاد، حملات او را پاسخ داد و تنبیه کرد. اعتماد خوبی نسبت به توان دفاعی، تدبیر فرماندهان نظامی و خصوصاً رهبر انقلاب وجود دارد که این نکته مهمی است و باید بهعنوان اصلیترین منبع قدرت در آینده مورد توجه قرار گیرد. معنای این حرف این است که باید مراقب بود که بین مردم و رهبر انقلاب فاصله ایجاد نشود. برخی افراد حرفهایی مطرح میکنند که اگرچه اکنون شنونده زیادی ندارند، اما اثرشان این است که مردم نسبت به تدابیر کلان رهبر انقلاب یا فرماندهان نظامی دچار تردید شوند که این اشتباه است.
نکته دیگر در عرصه سیاست خارجی است. صحنه بسیار روشن شده است. قبلاً تصور بر این بود که آمریکا به دنبال مذاکره و دیپلماسی است و رژیم صهیونیستی به دنبال جنگ؛ اما این ۱۲ روز ثابت کرد که آمریکا هم کاملاً همراه این قضیه است و حتی میتوان گفت طراح و عامل اصلی حمله هم آمریکا بود. سخنان ترامپ از همان روز جمعه حمله نشان میدهد که آمریکا در مقام فرماندهی میدان حضور دارد و هدایت میکند، حتی ایران را تهدید میکند که اگر توافق پیشنهادی من اکنون پذیرفته نشود، حملات بعدی و ضربات جدیتری طراحی شده است. این موضوع بهوضوح در میدان جنگ به نمایش درآمد و پس از آن، ورود مستقیم به جنگ را مشاهده کردیم، بهگونهای که هیچ حد و مرزی برای خود قائل نشدند. پیام اصلی آنها خطاب به مردم ایران این بود که باید تسلیم بدون قید و شرط شوید.
این وضعیت کاملاً متفاوت از گذشته است؛ در گذشته ابهامهایی وجود داشت، اما اکنون واقعیتها مشخص شدهاند و به نظر من اینها باید مبنای سیاست خارجی دوره جدید قرار بگیرند و رویکردهای آینده بر آنها بنا شود. رهبر انقلاب نیز در پیام آخرشان خطاب به مردم ایران بر همین موضوع تأکید کردند که آمریکا در اینجا نیت و خواست واقعی خود را نشان داده است. این دو نکته برای من اهمیت زیادی دارد که مورد توجه قرار گیرند.
ایران ۲۴: آینده این شرایط تجاوز رژیم صهیونیستی را شما چگونه ارزیابی میکنید؟
براتی: از نظر مباحث نظامی، عزیزان متخصص باید نظر دهند؛ این امر نیازمند اطلاعات و دانش نظامی است و بنده در این حوزه صاحبنظر نیستم. اما از منظر روندهای کلان در منطقه غرب آسیا، واقعیت این است که رژیم صهیونیستی تصویری از ایران در ذهن داشت که آمریکاییها نیز پذیرفته بودند؛ آن تصویر این بود که ایران تضعیف شده و میتوان ضربات محکمی به آن وارد کرد تا ایران رفتار و سیاستهای خود را تغییر دهد. آنها بسیار تأکید میکردند که ایران در حوزه اقتصادی ضعیف است، در حوزه اجتماعی دچار شکاف شده و در حیطه منطقهای هم ضرباتی به جبهه مقاومت وارد شده و به همین دلیل ایران ضعیف است. اما جنگ ۱۲ روزه این تصویر را به طور کامل تغییر داد و نشان داد که جمهوری اسلامی ایران از نظر اجتماعی بسیار قدرتمند و ریشهدار است و انسجام ملی فراگیر حول مقابله با تجاوز دشمن، حتی تجاوز آمریکا شکل گرفته است. مردم ایران از حمله آمریکا هیچ هراسی نداشتند و خواهان پاسخدهی قوی به آمریکا بودند. این اتفاق بسیار مهم و کلیدی است. همچنین مردم احساس کردند که آتشبس باید در زمانی مناسبتر صورت میگرفت تا مجازات متجاوز به طور کامل انجام شود؛ این مطالبه به وضوح در فضای عمومی قابل مشاهده بود. در واقع، اکثر مردم معتقد بودند که پاسخ قاطع به دشمن باید داده شود و نظرسنجیهای اخیر نیز نشان میدهد حدود ۸۰ درصد مردم موافقند که در صورت تکرار تجاوز باید با قدرت پاسخ داده شود. این تصویر از ایران به شدت تغییر کرد و این موضوع در روند تحولات کلان منطقه تأثیر بسزایی خواهد داشت و محاسبات رژیم صهیونیستی و آمریکا را به طور جدی تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس، مسئولان ایرانی باید اهدافی متناسب با این واقعیت نوین دنبال کنند و بر مسائلی تمرکز نمایند که با شرایط جدید همسو است. در این میان، شاهد اقداماتی مثبت مانند حضور آقای عراقچی و برگزاری اجلاس بربکس مهم هستیم. هر چند شاید بهتر بود رئیسجمهور نیز در این اجلاسها شرکت میکرد. این تعاملات منطقهای و فعالیت وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران اقداماتی ارزشمند است. البته برخی رفتارها قابل نقد است، مثلاً تصور اینکه میان آمریکا و اسرائیل فاصلهای وجود دارد که میتوان آن را زیاد کرد و به تفاهم با آمریکا رسید و اسرائیل را محدود ساخت، این تصور صحیحی نیست. زیرا تجربه ۱۲ روز جنگ نشان داد که آنها پروژهای واحد را دنبال میکنند و از نظر عملی و میدانی کاملاً هماهنگ و متحد هستند. این ذهنیتها باید اصلاح شود.
ایران ۲۴: ادامه مذاکرات را شما در شرایط فعلی کشور چقدر تأثیرگذار میدانید؟ مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا و همچنین با اروپا؟
براتی: مذاکرات با اروپا به دلیل نداشتن اراده مستقل از سوی اروپاییها، اساساً عملی بدون نتیجه است؛ این موضوع از پس خروج آمریکا از برجام کاملاً روشن شده و ما این تجربه را به طور کامل داشتیم. اما مذاکرات با آمریکا، در زمان شروع جنگ نیز در جریان بود و قرار بود سه روز پس از حمله مجدداً جلسات برگزار شود. واقعیتی که باید پذیرفته شود این است که جنگ به ما نشان داد که مذاکره برای آمریکا مسیر اصیل و قابل اعتمادی نیست. فارغ از شعارها و لفاظیهایی که میخواهند از طریق دیپلماسی پیش روند، آنها به این موضوع به طور واقعی پایبند نیستند و در حالی که فرآیند مذاکرات جریان داشت، حمله نظامی صورت گرفت. بنابراین، از نظر من، باید از تجربه جنگ ۱۲ روزه و تحمیلات ناجوانمردانهای که بر ما وارد شد، درس واقعی گرفته شود. آمریکا در مذاکره به دنبال تأمین حقوق مردم ایران نیست و نباید انتظار یا تصور غیرواقعی داشته باشیم که با مذاکره میتوان حق را احقاق کرد یا میان آمریکا و اسرائیل فاصله انداخت. آنچه رخ داد، نشان داد که آن نظریه مبنی بر دور کردن سایه جنگ از کشور از طریق مذاکره صحیح نبود و دقیقا عکس این نظریه اتفاق افتاد؛ لذا من شخصاً معتقدم ادامه مذاکرات، با توجه به تجربه جنگ ۱۲ روزه، سازگاری ندارد و بینتیجه خواهد بود.
ایران ۲۴: در خصوص اخراج عوامل آژانس و ادامه روند صنعت هستهای شما چه ارزیابی دارید؟
براتی: در مورد وضعیت صنعت، عزیزان متخصص من اطلاع دقیقی ندارم؛ اما درباره همکاری با آژانس، یک واقعیت تلخ را شاهد بودیم و آن این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بهویژه دبیرکل آژانس کاملاً در نقشه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران ایفای نقش کردند. این اتفاق، مسئلهای ساده نیست که بتوان از آن چشمپوشی کرد؛ رژیم صهیونیستی روز پس از صدور قطعنامه علیه ایران توسط شورای حکام آژانس، حملهاش را انجام داد و این نشاندهنده هماهنگی و همکاری است. علاوه بر این، در طول این ۱۲ روز دیدیم که اطلاعاتی که رژیم صهیونیستی از تاسیسات هستهای ایران دارد، به اذعان اکثر افراد، نتیجه بازرسیهای آژانس بوده است. البته ما در گذشته نیز اظهارات مسئولان آمریکایی، مانند مسئول سابق میز ایران در سازمان سیا، را داشتیم که بیان میکردند از این اطلاعات برای حمله به تاسیسات ایران استفاده میکنند. همچنین کل این پروندهای که علیه ایران ساخته شده، بر اساس اطلاعاتی است که رژیم صهیونیستی علیه ایران ساخته و در اختیار آژانس قرار داده است و آژانس حتی در گزارش خود به اطلاعاتی اشاره میکند که از طرف سوم دریافت کرده است؛ این طرف سوم که همه میدانند، رژیم صهیونیستی است. این یک واقعیت تلخ است که متوجه شدیم و از آن مهمتر، اتفاقی است که رقم خورد؛ اتفاق پیشآمده ساده نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. این اتفاق مربوط به حمله نظامی به تأسیسات مشروع جمهوری اسلامی ایران در حوزه فناوری صلحآمیز هستهای است؛ تأسیساتی که به آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان نهاد متولی اعلام شده و بازرسان آن اجازه دسترسی به سایتهایی مانند نطنز و فوردو در اصفهان را داشتند. این تأسیسات توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی هدف حمله نظامی قرار گرفتند.
سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که همکاری با آژانس و عضویت در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) چه کارکردی دارد، وقتی ما حتی در گذشته که فشارهای سیاسی و اقتصادی زیادی بر ما وارد میشد، حداقل انتظار داشتیم که تأسیسات هستهای از حملات نظامی مصون باشند اما چنین توقعی محقق نشد.
بنابراین این همکاری، همکاریای غیرعقلانی است و مجلس شورای اسلامی تصمیم بسیار درست و بجایی گرفته است که همکاری را تعلیق کند تا زمانی که ابعاد موضوع روشن شود و ضمانتهای لازم توسط خود آژانس که جزو سازمانهای رسمی سازمان ملل محسوب میشود تأمین شود.
این سیاستهایی که آمریکا پس از جنگ جهانی دوم برای کنترل فناوریهای پیشرفته، از جمله انپیتی، ایجاد کرده، به نفع کشورهایی مثل ایران که به دنبال استقلال واقعی هستند، نیست. تجربه نیز نشان داده که این رویه نتیجهبخش نیست و تصمیم مجلس برای قطع همکاری در این شرایط، تصمیمی تاریخی و تأثیرگذار است و بهخوبی به وظیفه خود عمل کرده است. خدا را شکر که مجلس در این لحظه حساس، اقدامات لازم را به درستی انجام داد.
ایران ۲۴: درباره خروج ایران از معاهده انپیتی شما چه ارزیابی دارید؟
براتی: تاکنون تصمیم مجلس شورای اسلامی به قانون تبدیل شده و ابلاغ شده و دولت نیز آن را اجرا کرده است. فعلاً موضوع تعلیق همکاری مطرح است و خروج رسمی از انپیتی مطرح نیست. به نظر من، خودم موافق خروج رسمی از انپیتی هستم، چرا که وقتی عضویت در این معاهده فایدهای ندارد، باید این موضوع را به یک سند بینالمللی تبدیل کنیم. اما در حال حاضر مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفته همکاری ایران با آژانس را تعلیق کند که به نظرم تصمیم درستی است و این سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
ایران ۲۴: آیا مکانیزم ماشه برای ایران همچنان تأثیرگذار است؟ با توجه به تهدیدها و حمله به تاسیسات هستهای ما، آیا امکان دارد چیزی از این هم بدتر باشد؟
براتی: موضوع مکانیزم ماشه و پایان ده ساله برجام که در مهرماه اتفاق میافتد، مسئلهای جدا و مفصل است که باید در زمانی دیگر با حوصله به آن پرداخت. اما به طور کلی، من با شما موافقم که با توجه به حمله نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاک ایران، بازگشت قطعنامههای شورای امنیت ترسناک نیست و ابعاد آن مشخص است. ما قبلاً تجربه داشتیم و برخی تلاش میکنند این موضوع را تبدیل به یک تهدید ترسناک کنند ، اما واقعیت این است که یک اشتباهی در برجام رخ داده که چنین مکانیزمی پذیرفته شده است. متأسفانه این اشتباه تا کنون ادامه داشته، اما نباید قضیه را غیرواقعی و کاریکاتوری دید. راههایی برای مواجهه با این وضعیت وجود دارد و ابزارهای لازم در اختیار ماست. همچنین با توجه به تغییرات کلان بینالمللی، تحریمهایی که مطرح است شاید بازگردند، قابل نگرانی نیستند.
برای مثال، در قطعنامههای شورای امنیت پیش از برجام هیچ تحریم اقتصادی جدی وجود نداشت؛ نه نظام بانکی ما تحریم بود و نه فروش نفت ما. اینها دو بال اصلی تحریمهای آمریکا علیه ایران هستند که هنوز اعمال میشود. اما تحریمهای سازمان ملل محدود به فعالیتهای هستهای است و گستره اقتصادی ندارد، لذا نگرانکننده نیست. برخی ادعا میکنند اگر مکانیزم ماشه فعال شود، چین نفت از ایران نمیخرد که این کاملاً غلط است. واضح است که چنین افرادی حتی بخشنامههای گذشته علیه ایران را نخواندهاند. بنابراین از منظر اقتصادی نگرانی جدی وجود ندارد و موضوع قابل مدیریت است. دولت باید تدابیری اتخاذ کند تا این اشتباه تاریخی برجام را جبران کند و بتواند با شرایط موجود مقابله کند.
ایران ۲۴: صاحبنظران، پیشکسوتان یا تحلیلگران و حتی مردم عادی معتقدند که اسرائیل در حال حاضر قصد حمله مجدد دارد؛ نظر شما درباره این اظهارنظرها چیست؟
براتی: مردم ایران نشان دادهاند که شجاعت و ایستادگیشان نسبت به جنگ نهادینه شده است و این موضوع برخلاف بسیاری از انتظارهاست. درباره توقف آتشبس یا ادامه جنگ، مردم نگرانی چندانی ندارند و مسیر نظامی ما اگرچه ابتدا یک حمله برقآسا از سوی رژیم انجام شد، اما اکنون کاملاً هوشیار است و این هوشیاری کاملاً مشهود است. به نظر من مسئله آتشبس از دیدگاه نظامی بسیار روشن است و بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به وضوح اعلام کرده که دست به ماشه آماده واکنش سریع و قاطع هستیم و مردم نیز انتظار چنین آمادگی دارند که به نظرم کاملاً منطقی است.
با این حال، این آمادگی نباید در حوزه اجتماعی و اقتصادی مردم تأثیری منفی بگذارد؛ همانطور که تا کنون نیز چنین تاثیری نبوده است. مردم به زندگی و کارهای روزمره خود ادامه میدهند و اطمینان خوبی نسبت به توان نظامی کشور دارند. احتمالاً برخی صحبتهای نخبگانی مطرح میشود، اما به نظر من مردم عادی وشاید خیلی دقیق نباشد اما حتی نسبت به خواص کشور در حال حاضر آرامش بیشتری دارند و نگرانی اجتماعی قابل توجهی دیده نمیشود. البته دشمن تلاش خواهد کرد این آرامش را برهم زند، اما همانطور که در جنگ دیدیم، پروژه ایجاد ناامنی اجتماعی دشمن ناکام مانده است.