آخرین اخبار:
در گفت وگوی اختصاصی روانشناس و پژوهشگر اجتماعی با ایران ۲۴ تبیین شد؛

چرا بیشتر طلاق‌ها در ۵ سال اول زندگی اتفاق می‌افتد؟

چرا بیشتر طلاق‌ها در ۵ سال اول زندگی اتفاق می‌افتد؟
طبق آمار رسمی مرکز آمار ایران، بیشترین موارد طلاق در کشور طی یک تا پنج سال اول زندگی مشترک رخ می‌دهد؛ زمانی که زوجین شناخت کافی از یکدیگر را ندارند و در حال شناخت یکدیگر هستند در این میان فقدان مهارت‌های ارتباطی و روانی، مسیر زندگی را به جدایی می‌کشاند.
نویسنده : ناره امیرخانیان
کد خبر : ۲۹۴۶۴

بر اساس آخرین داده‌های منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران، میانگین طول مدت ازدواج پیش از نخستین طلاق در زمستان ۱۴۰۳، ۱۱.۸ سال اعلام شده است؛ آماری که نسبت به پاییز تغییری نداشته، اما نسبت به زمستان ۱۴۰۲ با افزایش ۰.۲ درصدی همراه بوده است.

با این حال، نگاهی دقیق‌تر به جزئیات این گزارش نشان می‌دهد که بیشترین فراوانی طلاق، در سال‌های ابتدایی زندگی زناشویی رخ می‌دهد. بر اساس این داده‌ها:

- ۱۳،۹۲۷ مورد طلاق در بازه‌ی ۱ تا ۵ سال
- ۲،۷۹۰ مورد طلاق در کمتر از یک سال اول زندگی مشترک ثبت شده است.

در مجموع، بیش از ۱۶ هزار طلاق، فقط در پنج سال نخست زندگی رخ داده است که این عدد، بیش از یک‌سوم کل طلاق‌های ثبت‌شده را شامل می‌شود.

این آمار‌ها تأیید می‌کنند که سال‌های ابتدایی زندگی زناشویی، بیشترین ریسک فروپاشی رابطه را به همراه دارند.

در این خصوص و برای شناخت و بررسی دلایل این امر، شبکه خبری ایران ۲۴ گفت‌وگویی با دکتر «افشین طباطبایی» روانشناس، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی ترتیب داده است که درپی می‌آید.

طباطبایی تصریح کرد: طلاق، یک راهکار اجتماعی مناسب در رابطه با بن‌بست ازدواج است زیرا بسیاری از ازدواج‌ها به جای آنکه زوج را به آرامش و امنیت روانی برساند باعث سوء‌امنیت و تخریب احساسات آنها می‌شود و زوج چاره‌ای جز جدایی و طلاق ندارند.

 پنج سال اول؛ دوران شناخت واقعی
طباطبایی تصریح کرد: در مورد افرادی که بدون شناخت از یکدیگر مزدوج می‌شوند، شناخت آنها از یکدیگر و نتیجه‌گیری درباره اینکه می‌توانند زندگی مشترک خود را ادامه دهند یا نه در پنج سال اول زندگی مشترک اتفاق می‌افتد. 

وی افزود: عمده مشکلی که در پنج سال اول زندگی مشترک روی می‌دهد عدم شناخت زوجین و خانواده‌ها از یکدیگر است و افراد با شناخت کامل از یکدیگر وارد زندگی مشترک نمی‌شود. اگر دو نفر بخواهند زندگی مشترک تشکیل دهند باید با اخلاق، چارچوب‌های ذهنی و رفتاری یکدیگر آشنا باشند تا آمادگی لازم برای شروع زندگی مشترک را داشته باشند. 

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: وقتی افراد بدون شناخت یکدیگر با هم ازدواج می‌کنند و پس از شروع زندگی مشترک درصدد شناخت یکدیگر بر می‌آیند اغلب با مشکلاتی مواجه می‌شوند. پیش از ازدواج دختر و پسر باید زیر نظر خانواده‌ها با یکدیگر رفت‌وآمد کنند و با اخلاق و خصوصیات فردی یکدیگر آشنا شوند و به یک شناخت نسبی از یکدیگر برسند. 


۵ بُعد کلیدی در شناخت پیش از ازدواج
این روانشناس و استاد دانشگاه معتقد است: برای پیشگیری از طلاق، شناخت پیش از ازدواج باید در پنج بعد مهم شکل گیرد:

۱ - تناسب فرهنگی خانواده‌ها
۲ - جذابیت ظاهری و مقبولیت متقابل
۳ - آشنایی کامل با اخلاق و خلق‌وخو
۴ - سالم بودن ساختار روانی و توان اتکا روانی زوجین به یکدیگر
۵ - وجود عشق، که لازم، اما ناکافی است

طباطبایی تصریح کرد: خانواده‌هایی که به شکل سنتی در صدد ازدواج با یکدیگر بر می‌آیند باید حتما زیر نظر خانواده‌ها با یکدیگر رفت‌وآمد کنند تا ببیند آیا عشق در بین آنها شکل می‌گیرد و آیا به تفاهم می‌رسند یا خیر. همچنین نکته دیگری که باید به آن توجه کرد تناسب اجتماعی دو فرد در آستانه ازدواج است. چرا که در کشوری مانند ایران نه فقط دختر و پسر بلکه خانواده‌های آنها نیز با یکدیگر پیوند ایجاد می‌کنند. 

سه «ت» طلایی در ازدواج موفق
این نویسنده و فعال اجتماعی با بیان اینکه ازدواج یکی از مهمترین مباحثی است که افراد در آن آموزش نمی‌بینند، گفت: زن و مرد در روابط زناشویی نیاز به تفاهم دارند. تفاهم به معنی درک اختلافات و اشتراکات است که شناخت آنها زمان می‌برد. به این ترتیب آنها باید از ابزار‌های ارتباطی درست استفاده کنند. یعنی سه «ت» را باید بکار گیرند تا ببینند می‌توانند به تفاهم برسند یا نه. 

1 - تعامل: یادگیری مهارت‌های ارتباطی، شنیدن و درک متقابل
2 -  تقابل سازنده: اجتناب از دعوا‌های بیهوده و پذیرش اختلاف‌نظر
3 - توافق: رسیدن به تفاهم‌های نانوشته در زمینه‌های مختلف زندگی

وی ادامه داد: در کنار اینها، یادگیری فنون گفت‌و‌گو و اصول مذاکره زناشویی نیز نقشی حیاتی در دوام روابط دارد. گاه زوجینی که از تمام جهات مناسب یکدیگرند، صرفاً به دلیل ناتوانی در گفت‌و‌گو با بن‌بست عاطفی و سپس طلاق مواجه می‌شوند. اگر افراد پس از ازدواج نیز آموزش ببینند می‌توانیم آمار طلاق را کاهش دهیم. 

تحولات فرهنگی - اجتماعی و تغییر نگرش به پدیده طلاق
طباطبایی درباره تغییر نگرش جامعه ایرانی نسبت به طلاق، گفت: تحولات فرهنگی و اجتماعی که بخصوص بعد از انقلاب بوجود آمده است حضور زنان در جامعه را پررنگ‌تر کرده است. ۵۰ سال پیش زنان را کمتر در جامعه مشاهده می‌کردیم ولی امروزه حضور زنان در جامعه پررنگ‌تر شده که این اتفاق قطعا با حمایت و پشتیبانی پدران صورت گرفته است و امروزه در دورافتاده‌ترین روستا‌ها نیز دختران اجازه تحصیل و حضور مفید در جامعه را دارند. 

وی ادامه داد: یکی از دستاورد‌های تحولات فرهنگی و اجتماعی در حوزه زنان نیز از بین رفتن ننگ طلاق است و امروزه دیگر دیدگاه‌ها نسبت به زنان مطلقه تغییر پیدا کرده است و جامعه ایرانی به جایگاه مناسب در این زمینه رسیده است. 

این روانشناس در مورد حمایت‌های اجتماعی از زوج‌های تازه ازدواج کرده، گفت: اکنون گروه‌ها و ارگان‌های مختلفی در جامعه وجود دارند که از زوج‌های تاره ازدواج کرده می‌توانند حمایت کنند، به عنوان مثال اورژانس خانواده ۱۲۳ و امثالهم. ولی مهمترین موضوع این است که زن و مرد باید قبل از ازدواج آموزش‌های لازم را ببینند و به کلاس‌های مشاوره بروند.

برچسب ها: طلاق
| ارسال نظر