گفت‌و‌گوی اختصاصی با زهرا نژادبهرام فعال سیاسی اصلاح‌طلب در استودیو ایران ۲۴:

نمره صداوسیما زیر 10 است و با تکماده هم قبول نمی شود/ زاکانی وارد حوزه های غیر مرتبط با شهرداری شده/به برجام و ظریف و عراقچی افتخار می کنیم/جاسوس بودن «واتساپ» شوخی است/بعد از جنگ، چند نفر عزل شدند، چند نفر محاکمه شدند؟

نمره صداوسیما زیر 10 است و با تکماده هم قبول نمی شود  زاکانی وارد حوزه های غیر مرتبط با شهرداری شده به برجام و ظریف و عراقچی افتخار می کنیم جاسوس بودن «واتساپ» شوخی است بعد از جنگ، چند نفر عزل شدند، چند نفر محاکمه شدند؟
فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تاکید بر ارزشمندی متن حقوقی برجام و نقشی که همه ارکان حکومت در شکل‌گیری آن داشتند، خروج آمریکا از توافق را نشانه شکست سیاست این کشور دانست و در ادامه به انتقاد تند از دخالت‌های غیرمرتبط شهرداری در حوزه مسکن و عملکرد ضعیف صدا و سیما در پوشش بحران‌های اخیر پرداخت.
نویسنده : عذرا کبورانی
کد خبر : ۳۰۷۵۳
 

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، زهرا نژادبهرام بانوی فعال سیاستمدار اصلاح‌طلبپ روز چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ مهمان استودیوی شبکه خبری  ایران ۲۴ شد و با خبرنگار سیاسی این شبکه خبری به گفت‌و‌گو پرداخت.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید و تماشا کنید.

کد ویدیو

نژادبهرام: بسم‌الله الرحمن الرحیم  
زهرا نژاد بهرام هستم، عضو شورای پنجم شهر تهران. اولین زن معاون فرماندار تهران و همچنین اولین زن مدیرکل انتخابات و امور اجتماعی استانداری تهران بودم. سابقه فعالیت سیاسی‌ام از ابتدای انقلاب تاکنون ادامه داشته و از این بابت که در خدمت مردم و کشورم بوده‌ام، بسیار خرسندم.  
در این مدت، از مردم عزیزم چیزهای زیادی آموخته‌ام و در طول دوره فعالیت سیاسی‌ام تجربه‌های ارزشمندی کسب کرده‌ام که همه‌ی آن‌ها فرصت‌هایی را برای حضور امروز من در برابر دوربین شما، دوربین ایران ۲۴، فراهم کرده‌اند.  
برای شما و همکارانتان آرزوی موفقیت دارم.

ایران ۲۴: رئیس جمهور چرا باید این لایحه مقابله با اخبار غلط در فضای مجازی را اصلاً ارائه دهد و امروز هم این لایحه را پس گرفته؟

کد ویدیو

نژادبهرام: پس گرفتند؟

نژادبهرام: خبر خیلی خوبی بود، چون وقتی اعلام شد که چنین لایحه‌ای به مجلس شورای اسلامی رفته، فوری تمام نخبگان، حقوقدان‌ها و فعالان رسانه‌ای و سیاسی به شدت نسبت به آن واکنش نشان دادند، چون انتظار می‌رفت دولت لایحه‌ای را به مجلس ارائه دهد که منجر به گشودگی فضای مجازی شود.

ایران ۲۴: خبر نداشتید؟

نژادبهرام: نه، به آن خبر نداشتم، خیلی امیدوار بودم و حتی بیشتر امیدوارتر شدم، چون رئیس‌جمهور در شعارهای انتخاباتی خود به گشودگی فضای مجازی و رفع فیلترینگ قول داده بودند، اما ناگهان با چنین لایحه‌ای مواجه شدیم. طی دو سه روز گذشته خیلی خوشحال شدم و امیدوارم خبری که شما دادید، واقعاً درست باشد، چون خودم هنوز فرصت نکردم چک کنم، اما همین خبر هم برای من مسرت‌بخش است.

ایران ۲۴: با توجه به صحبت‌هایی که اکنون مطرح کردید، فکر می‌کنید تحت چه شرایطی این لایحه ارائه شده و دوباره تحت چه شرایطی پس گرفته شده است؟

کد ویدیو

نژادبهرام: ببینید، مسیر مشخصی برای ارائه لوایح وجود دارد که در واقع بستگی دارد لوایح تحت چه شرایطی ارائه شوند. جرم‌انگاری و مسائل مربوط به حوزه قضایی معمولاً ابتدا توسط قوه قضائیه به دولت ارسال می‌شود و دولت در کمیسیون حقوقی آن‌ها را بررسی می‌کند، سپس نتایج بررسی را در اختیار هیئت دولت قرار می‌دهد، زیرا قوه مقننه به تنهایی نمی‌تواند لوایح را مستقیم به مجلس ارسال کند و این وظیفه دولت است که چنین کاری را انجام دهد. ظاهراً این لایحه پیش‌نویس یا لایحه‌ای بود از سال ۹۹ که به دولت ارسال شده بود، اما در دولت مورد بررسی قرار گرفت.

حال به چه دلایلی و در چه شرایطی، نمی‌دانم. در کمیسیون حقوقی مورد بررسی قرار گرفته و معاون حقوقی رئیس جمهور هم در جلسات حضور داشته است. سپس با توضیحاتی که معاون حقوقی رئیس جمهور ارائه داده، ظاهراً تعدیل‌هایی در لایحه صورت گرفته و نهایتاً لایحه با قید دو فوریت در هیئت دولت تصویب شده است. اما به نظر می‌رسد کسی به این موضوع دقیق توجه نکرده است، اعتماد زیادی به معاون حقوقی وجود داشته و موضوع به شکل خیلی عادی با آن برخورد شده، درحالی که این لایحه بسیار نگران‌کننده و دردآور است و باید نسبت به آن حساسیت زیادی داشت.

وقتی که واکنش‌ها شکل گرفت، طبیعتاً از حوزه سیاست و رسانه، واکنش‌های جدی مطرح شد و رئیس جمهور دستور بررسی دقیق دادند. مجدداً لایحه توسط خود دولت و رئیس جمهور و همکارانشان بازنگری و نهایتاً پس گرفته شد. ما از این پاسخ بسیار خوشحال شدیم، اما علت مخالفت ما با این لایحه چه بود؟ من که در حوزه رسانه و سیاست فعالیت دارم، همراه با همکاران و فعالانی مثل شما، مخالف بودیم چون قرار نبود که به بهانه وجود اخبار کذب و فیک نیوز، آزادی بیان و رسانه را زیر سوال ببریم.

به همین دلیل، این لایحه بیش از آنکه دغدغه اصلی‌اش جلوگیری از اخبار نادرست باشد، به نوعی ایجاد محدودیت و فیلتر بر فعالیت‌های رسانه‌ای بود که در اختیار شهروندان قرار دارد. همین الان هم چنین لوایح یا قوانین گسترده‌ای وجود ندارد، اما اگر شکایتی مطرح شود، رسیدگی می‌شود؛ مثلاً فردی شکایتی در قوه قضائیه یا دادستانی دارد، مطرح می‌شود و رسیدگی می‌گردد. اما اینکه این موارد در قالب قانونی با مجازات‌هایی سنگین و بازداشت و فشارهای گسترده مطرح شود، حتی جرمی که این لایحه در نظر گرفته بود، در برخی موارد از جرایم مسلحانه نیز شدیدتر بود.

به نظر می‌رسد کسانی که این لایحه را مصوب کردند، عمق پیامدهای آن بر آزادی بیان و رسانه را درک نکرده بودند. خود من چند یادداشت در این رابطه نوشته‌ام و آقای نوروزی، فعال حقوق رسانه و حقوقدان، هم بارها موضوع را به بحث گذاشته است که می‌توانید بررسی و جستجو کنید. مطمئنم اتفاقی که رخ داد، نشان‌دهنده صداقت و شفافیت رئیس جمهور بود و من از این اقدام استقبال می‌کنم، به‌ویژه با خبری که شما به من دادید.

اما در نهایت باید تأکید کنم که آزادی رسانه و آزادی بیان دو بال اصلی حرکت جامعه به پیش هستند. هرگاه آزادی رسانه محدود شود، در واقع آزادی بیان هم محدود می‌شود و فرصت شفافیت و پاسخگویی از جامعه سلب می‌شود. تصور کنید اگر این رسانه‌ها نبودند، چطور می‌توانستیم از مسائل مهمی مطلع شویم؟ آیا مثلاً بدون آزادی رسانه می‌توانستیم درباره اراضی ازگل باخبر شویم که بعد منجر به برخوردهای قانونی شد؟ ما شاهد موارد متعددی از این دست بوده‌ایم.

آزادی بیان وجود دارد؛ شاید در ابتدا برخی قوا واکنش منفی نشان دهند یا اخبار را تکذیب کنند، اما با بررسی‌های بیشتر مانند موضوع املاک نجومی، حقوق نجومی و موارد مشابه، ظرفیت‌هایی برای رسیدگی در قوه مقننه فراهم می‌شود. من معتقدم که فواید گشودگی فضای مجازی و رسانه‌ای به قدری زیاد است که حتی اگر در برخی موارد نادر با اخبار نادرست مواجه شویم، هزینه آن به هیچ وجه قابل مقایسه با سود و امتیازهای فضای باز رسانه‌ای نیست.اگر بخواهیم جمع جبری هم انجام بدهیم، تمام تلاشمون این باشد که آزادی بیان در درون کشورمان، بر مصداق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مورد توجه قرار بگیرد و همه بخش‌های جامعه را وادار کند با اطلاع‌رسانی به پاسخگویی و شفافیت، که بهترین امکان برای دوری از فساد است.

ایران ۲۴: دکتر، فکر می‌کنید چرا مجلس سریع در مقابل این لایحه مقابله با اخبار غیرواقعی در فضای مجازی واکنش نشان داد و سریع هم موافقت کرد؟ با وجود اینکه نسبت به لوایح دیگر معمولاً تأخیر دارند،

کد ویدیو

نژادبهرام:  بله، من واقعاً جایگاه مجلس را نمی‌دانم. من برای نهادهای انتخابی احترام خاصی قائلم؛ هرچند میزان آرایشان شاید فقط دو درصد از کل رای‌دهنده‌ها باشد، اما به‌هرحال به نهادهای انتخاباتی احترام ویژه دارم چون خودم هم روزی در معرض انتخاب مردم قرار گرفتم.

حالا میزان رای البته اهمیت دارد و بسیار هم اهمیت دارد، ولی بالاخره بخشی از مردم، هرچند کوچک، گروهی را انتخاب کرده‌اند؛ باز به‌خودی خود جایگاهشان ارزشمند است و نشانی از فرایند دموکراسی و مردم‌سالاری است. با توجه به همین اهمیت، برای نهاد مجلس و شورا احترام ویژه قائلم، اما تعجبم این است که این نهادها باید بیشتر از نهادهای اجرایی و حتی مقننه حافظ و پاسخگوی مطالبات مردم باشند؛ پس چی شد که یهو، بدون تأمل و هنگام نرسیدن لایحه، فوریت آن تصویب شد و در صحن علنی مجلس مورد بحث قرار گرفت؟

انتظار ما حداقل حداقلی بود، چیز زیادی هم نبود؛ مجلس شورای اسلامی در واقع نماینده مردم این کشور است؛ نهاد مردمی باید بیش از همه دغدغه مردم را داشته باشد، خصوصاً در این شرایط خاص. این شرایط شرایط استثنایی است، خانم کبورانی! شرایطی که مردم یک جنگ ۱۲ روزه تحمیلی را تحمل کردند. هیچ آمادگی برای این جنگ وجود نداشت؛ فرماندهان ما غافلگیر شدند، مردم که دیگر خودشان در غافلگیری کامل بودند.

جنگی تحمیل شد که اصلاً انتظارش را نداشتیم؛ ما در حال مذاکره بودیم و در روابط دیپلماتیک گفتگو می‌کردیم، اما ناگهان بمباران و موشک‌باران شدیم. اینها چیزهایی بود که مردم با شفافیت، صداقت، وطن‌دوستی و انسجام ملی‌شان پشت سر گذاشتند و آن ۱۲ روز را طی کردند؛ مردمانی که تمام بزرگواری و صداقت را از خود نشان دادند.

با وجود همه مشکلاتی که داریم - و الان جای صحبت درباره مشکلات نیست چون همه ما، از دولتی‌ها تا غیر دولتی‌ها، فروشندگان و مردم، از آنها آگاهیم - مردم با هم‌بستگی و وحدت ایستادند و اجازه ندادند دشمن برنامه‌هایش را عملی کند. دشمن دشمنی کرد، اما انتظار ما از دوستان مجلس این بود که حداقل سوال بپرسند از دست‌اندرکاران حوزه انتظامی و امنیتی؛ بالاخره چی شد که این همه عزیز را از دست دادیم؟ عزیزان فرمانده، خانواده‌های غیرنظامی، کودکان، زنان و دانشگاهیان‌مان را چرا کسی نمی‌پرسد؟ چرا هیچ‌کس نرفته سوال کند؟ چرا هیچ‌پاسخی نگرفتیم؟

چرا به این مردم که با بزرگواری جنگ ۱۲ روزه تحمیلی را تحمل کردند، انسجام ملی‌شان را حفظ کردند و همچنان سختی‌های اقتصادی و ناترازی انرژی را تحمل می‌کنند، پاسخ داده نمی‌شود؟ چه اتفاقی افتاد؟ چند نفر عزل شدند؟ چند نفر به محاکم قضایی ارجاع داده شدند؟ بالاخره اتفاقی بزرگ بود و ما انتظار پاسخگویی داشتیم، انتظار داشتیم مجلس، به عنوان نهاد نماینده مردم، سوالات را از سیستم‌های مختلف بپرسد و پیگیری کند.

بعد یهو می‌بینیم که مجلس می‌رود پشت یک لایحه‌ای که دغدغه امروز جامعه نیست، آن را سریع تصویب می‌کند؛ دغدغه واقعی ما این است که هرچه زودتر یوتیوب، توییتر، اینستاگرام و ... باز شوند تا بتوانیم پاسخ دشمنان‌مان را بدهیم. حضور مردم ما در فضای مجازی بدون فیلترینگ این امکان را می‌دهد که افکار عمومی داخلی را به نمایش بگذاریم و مردم جهان ببینند چه فکرهایی داریم.

ضمن اینکه استفاده از فیلترینگ یعنی به‌کار بردن ابزارهایی مثل وی‌پی‌ان و فیلترشکن، در واقع دیوارهای آتش امنیتی داخل کشور را به حراج گذاشتیم. چه کسی این کار را کرده؟ همان‌هایی که دنبال فیلتر کردن بودند. چه کسی فیلترشکن‌ها را توزیع، پولی می‌کند و می‌فروشد؟ همان کسانی که از این فیلترینگ کاسبانه سود می‌برند. چه مانع می‌شود که فیلترها برطرف شوند؟ همان‌هایی که هم منافع نظامی و هم منافع اقتصادی می‌برند و فشار روانی و اجتماعی را به جامعه تحمیل می‌کنند.

بیش از ۸۰ درصد مردم این کشور دارند از فیلترشکن استفاده می‌کنند؛ چگونه می‌شود دیوارهای دفاعی امنیتی فضای مجازی سر جای خود بماند در حالی که فیلترشکن‌ها لایه‌لایه این دیوارها را می‌ شکنند؟ ما کم نبودیم از مشکلات رسانه‌ای و بانکی شاهد بودیم که...

هک شدند بسیاری از نهادهای دولتی ما، هک شدند بسیاری از نهادهای انتظامی‌مان، کم نداشتیم شاهد این ماجراها. خب، وقتی ما با چنین وضعیتی روبرو هستیم، واقعاً تعجب می‌کنم. این موضوع باید خواست نهاد دولت و نهادهای مردمی مثل مجلس باشد که طرحی ارائه دهند برای برداشتن تمام فیلترها، تا بازار فیلترشکن‌ها بسته شود. وقتی مردم بتوانند به راحتی از این ابزارها استفاده کنند، دسترسی آزادانه برقرار می‌شود. آمارهای اخیر نشان می‌دهد که مردم به صورت گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی عضو هستند؛ حضور موثر و قوی در اینستاگرام، تلگرام، واتساپ و غیره دارند. البته چهار شبکه داخلی هم راه اندازی کرده‌اید؛ اشکالی ندارد، رقابت باشد، اما این اجباری نیست.

وقتی مردم این‌چنین فعال در شبکه‌های اجتماعی خارجی هستند و از فیلترشکن استفاده می‌کنند و شما هم این را می‌دانید و حتی با کد ملی این ابزارها را به فروش می‌رسانید، دیگر نمی‌توان منکر این شد که یک بازار اقتصادی پنهان شکل گرفته است. شما بازار بورس دارید، بازار املاک، بازار ارز و دلار؛ حالا در لایه‌های پنهان فضای مجازی هم میلیاردها تومان رد و بدل می‌شود که حجم دقیق آن را نمی‌دانم، اما برآوردهای اولیه نشان می‌دهد مبالغ نجومی در جریان است، بدون اینکه هیچگونه نظارت اقتصادی یا انتظامی وجود داشته باشد.

ایران ۲۴: نقش زنان را در تصمیم‌گیری‌های سیاسی درباره موضوعات حساس در فضای مجازی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کد ویدیو

نژاد بهرام: اگر درست متوجه سؤال شما شده باشم، باید بگویم که زنان، همچون مردان، در این فضا فعال هستند و اتفاقاً فضای مجازی فرصتی فراهم کرده تا زنان بیشتر بتوانند دیدگاه‌های خود را مطرح کنند و از این طریق کنترل بازی را بیشتر در دست بگیرند. دانش آن‌ها نیز افزایش یافته و با نگاه‌های مختلفی آشنا می‌شوند. درباره میزان اثربخشی آن‌ها البته من مطالعه یا آمار دقیق در این زمینه ندارم، اما آنچه مهم است و من مشاهده کرده‌ام، چه در توییتر، چه اینستاگرام و حتی تلگرام و گروه‌های مختلف، این است که قبلاً زنان کمتر اظهار نظر می‌کردند و مشارکتشان در گفتگوهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیار نادر بود، اما اکنون این تعداد روز به روز در حال افزایش است.

این خود به‌تنهایی ارزشمند است؛ یعنی فارغ از حضور زنان سیاسی یا فعال در عرصه سیاست، زنان به شکل عمومی در تمامی رشته‌ها و حوزه‌ها – مثل حوزه آب، اقتصاد و... – افرادی که تخصص و تجربه دارند، فرصت یافته‌اند دیدگاه‌های خود را در فضای مجازی مطرح کنند. این موضوعی است که قبلاً کمتر دیده می‌شد. من حتی درسریع مطالعه‌ای روی روزنامه‌های دوره ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ داشتم و عکس‌ها را بررسی می‌کردم. قبلاً بیش از ۹۹ درصد عکس‌های صفحه اول روزنامه‌های مختلف متعلق به آقایان بود؛ این رقم بسیار بالا بود. اما از سال ۱۴۰۰ به بعد به نظر می‌رسد تغییراتی در این زمینه رخ داده است؛ این درصد کاهش یافته و امروز شاید بین ۹۰ تا ۹۵ درصد شود که هنوز عدد کمی است، اما تفاوت قابل توجهی است.

وقتی روزنامه‌ها را ورق می‌زنید یا مطالب و یادداشت‌ها را بررسی می‌کنید، می‌بینید که زنان در عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ورود پیدا کرده‌اند؛ هرچند این ورود حداکثری نیست، ولی گام‌های مؤثری برداشته شده است. در دولت هم اکنون چهار خانم حضور دارند؛ یک وزیر زن، دو معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت که زن است. این‌ها نشان‌دهنده ارتقای وضعیت زنان است، هر چند هنوز با حد انتظار فاصله زیادی داریم چون زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، اما تغییر رنگ و نقش آن‌ها در عرصه رسانه‌ای و تصمیم‌گیری کاملاً مشهود است.

بله، سرعت این تغییر کم است و تعداد زنانی که می‌توانند و وارد این فضا می‌شوند هنوز محدود است، اما روند در حال رشد است. اگر این وضعیت را با قبل از سال ۱۴۰۰ یا حتی دهه ۷۰ و ۸۰ مقایسه کنیم، مثلاً در سال‌های اخیر بیش از ۶۵ درصد شرکت‌کنندگان در کنکور داوطلبان دختر بوده‌اند. این نشان می‌دهد که تعداد زیادی زن تحصیل‌کرده داریم که در رشته‌های متنوعی مانند زمین‌شناسی، تکنولوژی و سایر حوزه‌ها دانش بالایی کسب کرده‌اند. یقیناً جامعه‌ای که این تعداد زنان متخصص دارد، انتظار می‌رود این توانمندی‌ها در عرصه‌های مختلف بروز و ظهور پیدا کند، بخشی از آن در رسانه است و بخش دیگر در عرصه‌های اجرایی و مدیریتی.

ایران ۲۴: چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید که بتوانیم محتوای خبری را کنترل کنیم و در عین حال آزادی اطلاع‌رسانی را حفظ کنیم؟ با توجه به تخصص شما در ارتباطات،

کد ویدیو

نژاد‌بهرام: به نظرم بیش از هر چیز نیازمند سواد رسانه‌ای یا همان آموزش رسانه‌ای هستیم. بیش از آنکه نیاز به بگیر و ببندهای قانونی و حقوقی داشته باشیم، نیازمند این هستیم که مخاطب توانایی تشخیص درست و نادرست را پیدا کند. 

به عبارت دیگر، قدرت تشخیص مخاطب باید افزایش یابد. چه چیزی می‌تواند این قدرت را ارتقا دهد؟ اطلاع‌رسانی مداوم درباره اخبار صحیح، یعنی اینکه منبع خبری چه کسی است، آیا این خبر با خبر قبلی همخوانی دارد یا خیر، این خبر چند بار تکرار شده، در چه شرایطی منتشر شده و آیا نهادهای دیگر این خبر را تأیید یا تکذیب کرده‌اند. این‌ها همان سواد رسانه‌ای هستند که هر فرد مخاطب به صورت عمومی می‌تواند از آن بهره ببرد.

ما در عصری زندگی می‌کنیم که می‌توان گفت دوره رسانه‌های جریان اصلی به پایان نرسیده اما جریان تازه‌ای به نام رسانه‌های نوین شکل گرفته است. این رسانه‌ها باعث شده‌اند که شهروندان و کاربران، نه فقط گیرنده بلکه تولیدکننده و توزیع‌کننده خبر نیز باشند. در این ساختار شبکه‌ای رسانه‌های نوین که شما در آن فعال هستید، سواد رسانه‌ای ظرفیت بیشتری پیدا می‌کند. افرادی که از انتشار اخبار ناصحیح، بدون مرجع و بدون اعتبار خودداری می‌کنند، به‌طور ناخودآگاه این نوع خبرها را به حاشیه می‌رُانند و کمتر در چرخه اطلاعات شبکه‌ای گردش می‌کنند.

یکی از عوامل مهمی که می‌تواند یک خبر را برجسته کند، میزان چرخش آن در شبکه‌هاست. هر چه یک خبر بیشتر در شبکه‌های مختلف منتشر و گردش کند، موقعیت بیشتری پیدا می‌کند؛ مانند «طوفان توییتری»، قله اینستاگرامی یا جهش‌های تلگرامی. هنگامی که یک خبر پر بازدید و ترند می‌شود، سواد رسانه‌ای بالاتر باعث می‌شود که کاربران با عدم انتشار، بی‌توجهی یا آوردن نقیض آن، این اخبار نادرست را به حاشیه ببرند.

مثلاً وقتی خبری مبنی بر فوت یک هنرمند منتشر می‌شود، بلافاصله اخبار یا شواهدی برای تکذیب آن ارائه می‌شود. همین طور در مورد اخبار ازدواج افراد مشهور که به سرعت تکذیب می‌شوند. بخش عمده‌ای از این موضوع به مخاطب و نحوه سنجش او برمی‌گردد.

البته باید توجه داشت که تکرار مکرر برخی اخبار دروغ (fake news) نیز از نظر روانشناسی اجتماعی تأثیرگذار است. امروزه جهان رسانه بسیار گسترده‌تر، پیچیده‌تر و متفاوت‌تر شده است. در گذشته، شناسایی دروغ‌ها ساده‌تر بود؛ برای مثال خبری مانند «اسرائیل تسلیم حماس شد» به راحتی قابل تشخیص بود اما امروزه با استفاده از روانشناسی اجتماعی و سیاسی، بخشی از خبر درست و بخشی نادرست ارائه می‌شود و شما در کنار خبر، هر دو قسمت را دریافت می‌کنید.

سواد رسانه‌ای به شما کمک می‌کند که بخش درست را از نادرست تشخیص دهید و این نیازمند آموزش مداوم از طرق مختلف است؛ از بیلبوردها و تابلوهای شهری گرفته تا آموزش در مدارس و آموزش در شبکه‌های اجتماعی و حتی رسانه‌های رسمی کشور مانند صدا و سیما که می‌توانند به نشر این دانش کمک کنند.

ایران ۲۴: با توجه به تجربه شما در شورای شهر، سوال ما این است که عملکرد آقای زاکانی به عنوان شهردار تهران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کد ویدیو

نژادبهرام: اجازه دهید از این زاویه به موضوع نگاه کنیم؛ انتظارات ما از شهر تهران چیست؟ تهران با جمعیتی حدود ۱۲ میلیون نفر و وسعتی نزدیک به ۷۰۰ کیلومتر مربع، شب‌ها حدود ۹ میلیون نفر و در طول روز بیش از ۱۲ میلیون نفر جمعیت دارد و بیش از ۱۰ هزار کیلومتر مربع معابر در آن وجود دارد. نیازهای این شهر چیست؟ تهران در حال حاضر با سه مسئله جدی مواجه است: زلزله احتمالی که هر لحظه ممکن است رخ دهد، فرو نشست زمین و سیلاب. این سه مسئله اصلی‌ترین تهدیدهای شهر تهران هستند.

اولویت اول هر مدیریت شهری باید تأمین امنیت شهر باشد؛ یعنی پیش از توسعه، مسائل اجتماعی و هر اقدام دیگری، باید امنیت فضای زیست شهروندان تضمین شود. در این سه حوزه، آقای زاکانی چه کاری انجام داده است؟ در زمینه فرو نشست زمین، چه اقدامی صورت گرفته است؟ در مقابله با سیلاب‌ها چه اقدامات مؤثری دیده‌ایم؟ و در مسئله زلزله، به ویژه در موضوع ساخت و سازهای پرخطر مانند ساختمان ۳۰ طبقه ولنجک که روی گسل بوده و انتظار می‌رفت ساخته نشود، اما با ورود به ماده ۵ مجوز داده شده است؛ با این که دادگستری و شورای عالی شهرسازی دستور توقف داده‌اند، اما ساخت ادامه یافته است. این موضوع نشان‌دهنده نگرانی در حوزه عملکرد است.

در حوزه مدیریت فرو نشست زمین؛در مناطق ۱۶، ۱۷ و ۱۸ وضعیت فرو نشست بسیار جدی و بعضاً نگرانی‌آور است؛ با درصدهایی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد. اقدامات شهرداری در این زمینه چیست؟ متأسفانه هنوز چاه‌های آب به منظور تأمین آبیاری فضای سبز تهران زده می‌شود؛ در حالی که چمن‌ها روزی دو تا سه بار نیاز به آبیاری دارند. چرا شهرداری برای استفاده از فاضلاب تصفیه‌شده و پساب‌های بهداشتی جهت آبیاری و حفظ منابع آب تلاش بیشتری نمی‌کند؟ یکی از دلایل فرو نشست زمین، خشک شدن لایه‌های زیرین خاک به دلیل برداشت بی‌رویه آب از طریق این چاه‌ها است. وظیفه شهرداری این است که با تغییر روش‌ها و بازگرداندن آب به این لایه‌ها، تا حد امکان فرو نشست را کنترل کند. همچنین باید در طراحی و نگهداری فضای سبز تهران، محیط گرم و خشک را در نظر گرفت؛ ایران خاورمیانه است و منابع آبی‌ ما محدود است، بنابراین نباید الگوهای صرفاً اروپایی را دنبال کرد.

در زمینه سیلاب، لازم است مسیل‌ها و رودخانه‌های شهر به صورت مداوم پاکسازی و نگهداری شوند و مسیر طبیعی سیلاب تغییر نکند. وقتی مسیرهای طبیعی سیلاب دستکاری می‌شود، همان طور که در مشهد و شیراز شاهد سیلاب‌های مخرب بودیم، هزینه‌های جانی و مالی زیادی به مردم وارد می‌شود.

این سه حوزه اساسی—زلزله، فرو نشست و سیلاب—کارنامه آقای زاکانی را باید با توجه به عملکردش در آن‌ها بسنجیم. از سوی دیگر، تهران طرح جامع و طرح تفصیلی دارد که باید هر ده سال یکبار بازنگری شده و به‌روزرسانی شود. اما متأسفانه پایه‌های نادرستی برای توسعه شهر گذاشته شده است؛ شهرداری برای تامین هزینه‌هایش روی فروش تراکم‌های مازاد و غیرقانونی حساب کرده است. این تراکم‌های غیرقانونی، مانند فروش زمینی که طرح تفصیلی اجازه ساخت بیشتر از پنج طبقه را نمی‌دهد، یا اضافه‌کردن طبقات بیشتر در بافت فرسوده، باعث نگرانی است.

به نظر می‌رسد شهرداری در دوره آقای زاکانی وارد حوزه‌هایی شده که اساساً مرتبط با وظایفش نیست، مانند ساخت مسکن؛ در حالی که این کار مربوط به وزارت مسکن است، اما شهرداری با بودجه شهر وارد این عرصه شده است. اگر شهرداری اولویت اول خود را تأمین امنیت شهروندان و سپس پاسخگویی به آن‌ها قرار دهد، گام مهمی در بهبود مدیریت شهری خواهد برداشت.

ایران ۲۴: حالا اگه بخواهید به آقای زاکانی  نمره دهید ، چه نمره‌ای خواهید داد؟

کد ویدیو

نژاد بهرام: من به آقای زاکانی دو سه کار خوب رو نسبت می‌دهم و نمی‌توانم تکذیب کنم؛ تاکسی‌های برقی اتفاق مثبتی بوده. این‌ها واقعا اتفاقات خوبیه که تو شهر افتاده و من ازش استقبال می‌کنم. ولی بهتره نمره ندم، چون به نظرم آدم‌ها رو نباید فقط با نمره سنجید، بلکه با عملکردشون باید ارزیابی کرد.

ایران ۲۴: تهران را پس از وقوع یک زلزله چند ریشتری توصیف کنید.

کد ویدیو

نژاد بهرام: اصلا نمی‌خواهم توصیف کنم؛ هوش مصنوعی خیلی سریع می‌تواند توصیفش کند، اما واقعیت آنقدر غم‌انگیز است که ترجیح می‌دهم اصلاً در ذهنم تعریفش نکنم. فقط این را بگویم که شهر تهران به دلیل تراکم جدی و در هم تنیدگی بافت‌های مسکونی، تجاری و اداری، متأسفانه با محدودیت جدی فضاهای باز مواجه است. در صورت وقوع هر نوع زلزله، فضاهای باز اولین و مهم‌ترین امکان برای نجات باقی‌مانده‌ها هستند؛ فارغ از کسانی که جان خود را از دست داده‌اند، حتی مصدومان به فضای باز نیاز دارند. اگر فضای باز داشته باشید، می‌توانید امکانات استقرار ایجاد کنید و کمک‌رسانی انجام دهید؛ مثلاً هلیکوپتر می‌تواند روی آنجا فرود بیاید و امکانات درمانی، غذایی و مالی ارائه شود.

اما مسئله این است که در تهران فضای باز کافی وجود ندارد. سطح شهر آنقدر تنیدگی و پیچیدگی کالبدی دارد که تمام فضاهای باز به سازه‌های شهری تبدیل شده‌اند. در زمان عضویت در شورا هم فکر می‌کردم یکی از مکان‌هایی که می‌تواند در تهران به عنوان فضای باز مفید عمل کند، پادگان‌ها هستند. همیشه توصیه من به شهرداری و اعضای شورا این بود که پادگان‌ها همچنان باقی بمانند. گفته می‌شود پادگان‌ها باید خارج از شهر باشند، یا شهرداری هزینه انتقال آن‌ها را پرداخت کند؛ اما آن‌ها فضاهای باز پراکنده‌ای در سطح شهر دارند که می‌توانند ظرفیت مهمی برای بحران‌ها باشند. اگر از این فضاها برای ارائه خدمات امدادی و کمک‌رسانی استفاده شود، بسیار مفید خواهد بود.

در دوره ما، یکی از مسائل جدی، ایجاد مخازن آب اضطراری و برنامه‌ریزی برای تأمین آب بود. در پنج یا شش نقطه شهر مخازن اضطراری آب ساخته شده بود تا در هنگام وقوع بحران، آب مصرفی را فراهم کنند؛ به ویژه تا زمانی که برق، گاز و دیگر خدمات مجدداً وصل شوند. این کار اتفاق خوبی بود و امیدوارم وضعیت این مخازن همچنان حفظ شود.

ضمن اینکه امیدوارم پادگان‌ها همچنان به عنوان فضاهای باز باقی بمانند و اجازه ساخت و ساز در آن‌ها داده نشود تا در صورت وقوع بحران طبیعی یا غیرطبیعی، این فضاها بتوانند خدمات لازم را به مردم ارائه دهند.

از طرف دیگر، تجربه جنگ ۱۲ روزه به ما نشان داد که امکانات ما برای مقابله با حوادثی مثل بمباران یا موشک‌باران کافی نیست. ما نمی‌دانیم اگر حادثه‌ای رخ دهد کجا باید برویم. یکی از مواردی که باید مدیریت بحران تهران به شدت دنبال کند، آماده‌سازی ایستگاه‌های مترو است. متروها ظرفیت بسیار خوبی دارند، ایستگاه‌های زیادی وجود دارد که می‌توان امکانات بهداشتی، کمک‌های اولیه و غذایی را در آن‌ها مستقر کرد. مدیریت شهری باید به این ظرفیت‌ها توجه ویژه‌ای داشته باشد.

در بخش سیستم‌های هشداردهنده نیز باید گفت که در تمام جهان، هشدارها از طریق نوتیفیکیشن گوشی‌های همراه ارسال می‌شود. بیش از ۹۹ درصد مردم گوشی همراه دارند و حداقل می‌توانند پیامک دریافت کنند. این ظرفیت بزرگی است که در مواقع بروز خطر می‌توان از آن استفاده کرد. علاوه بر این، سیستم‌های هشداردهنده مانند زنگ کلیساها یا بلندگوها می‌توانند مفید باشند، البته به شرط اینکه فضای کافی برای مراجعه مردم وجود داشته باشد؛ چون اگر مردم جایی برای رفتن نداشته باشند، هشدار دادن فایده‌ای ندارد.

بنابراین، سیستم هشداردهنده باید در کنار آماده‌سازی فضاهای پناهگاه اجرا شود. اگر شهرداری تهران بتواند با وزارت ارتباطات و شورای امنیت ملی همکاری کند و حتی بودجه لازم برای آماده‌سازی متروها فراهم شود، مطمئناً می‌توان به نحو بهتری مدیریت بحران را انجام داد و از این ظرفیت‌ها بهره برد؛ اینگونه نمره آقای زاکانی کمی بالاتر خواهد بود.

 ایران ۲۴: آقای علی‌اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری، با انتشار متنی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس بر لزوم حفظ انسجام ملی تأکید کردند. حالا متن ایشان را کمی برایتان می‌خوانم: ایشان در این زمینه نوشتند که حفظ انسجام ملی، مورد تأکید مقام معظم رهبری است و می‌تواند شامل تغییر برخی رویکردهای اجتماعی حاکمیت و محور قرار دادن رضایت مردم باشد به گونه‌ای که برای آنها ملموس باشد. مردم خود را ثابت کرده‌اند و اکنون نوبت مسئولین است. شیوه‌های منقضی‌شده دیگر پاسخگوی جامعه پس از جنگ نخواهد بود. حال سوال این است که آیا حاکمیت قصد دارد رویکردهای رفتاری خود را با مردم تغییر دهد؟

کد ویدیو

نژاد‌بهرام: متن توییت این را بیان می‌کند اما اینکه چقدر در این قضیه موفق بوده یا نه، به نظر من موفق نبوده است. به‌عنوان ناظر اجتماعی، کسی که در این جامعه زندگی می‌کند و پس از بیش از ۴۰ روز از وقوع جنگ (در واقع پس از لحظه وقوع جنگ و شهادت‌های فراوانی که داده‌ایم) من معتقدم حاکمیت در این زمینه موفق نبوده است.

نمونه‌های عدم موفقیت را به صراحت می‌توانید ببینید؛ مردم انتظار داشتند حاکمیت بسیار متفاوت‌تر با آنها ارتباط برقرار کند، حداقل همان‌طور که عرض کردم، پاسخگوی این همه خسارت به کشور باشد، مقصران را معرفی و مجازات کند و حداقل در حوزه اقتصاد اقدامات جدی انجام دهد. در واقع، در انتصابات، اقتصاد، سیاست و رویکردها مردم دستشان را پیش از جنگ دراز کرده بودند، و شما هم می‌دانید چه در حوزه اقتصاد، چه در سیاست و اجتماع و مطالبات عمومی موجود بود، اما نتوانستند پس از آن دست دراز کردن، آن ارتباط و اعتماد را حفظ کنند.

مردم نشان دادند که چطور پای کشور و وطنشان ایستاده‌اند و باورهای جداکننده را کنار گذاشته‌اند. هزینه زیادی به کشور وارد شد، چیزی که تحت عنوان خالص‌سازی مطرح شد در حالی که مردم ما یکپارچه‌اند و در برابر وطن، حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی‌شان با کسی شوخی ندارند. این موضوع امروز، دیروز و سال‌هاست که ثابت شده است. گاهی زورشان به همه‌جا نرسیده و بخش‌هایی از کشورمان را از دست داده‌ایم، اما مردم همچنان پای کار ایستاده‌اند و هزینه‌ها را تحمل می‌کنند.

آقای ولایتی به درستی توییت کرده و روی نقاط کلیدی دست گذاشته است. برداشت من از توییت ایشان این است که چون مشاور عالی مقام رهبری هستند، این نظر مقام معظم رهبری هم هست. حالا خروجی آن را باید ببینیم؛ می‌دانید، نظر با عمل متفاوت است وقتی وارد میدان شوید.

کد ویدیو

 انتظار ما این است که رهبری اکنون یک تغییر جدی در صدا و سیما ایجاد کند. این صدا و سیما، صدا و سیمای مردمی نیست؛ شما هم به روشنی می‌دانید که صدا و سیمای فعلی، صدا و سیمای خاصی است، خالصانه برای گروهی از مردم با طرز تفکر و طرز تلقی خاص درباره جامعه، سیاست خارجی و همه چیز. اولین کار این است که یک تغییر واقعی و عملیاتی در این حوزه ببینیم. من بر اساس توییت‌هایی که خوانده‌ام برداشت خودم را می‌گویم و هیچ اطلاع دیگری ندارم. نظر من این است که در صدا و سیما تغییر ایجاد شود.

انتظار ما این است که در نهادهای انتصابی تغییرات جدی صورت بگیرد؛ همچنین انتظار داریم گشایش در حوزه سیاست خارجی به دولت واگذار شود و دولت بر اساس تصمیم شورای عالی امنیت ملی، که بالاترین نهاد تصمیم گیرنده امنیت ملی است، اقداماتش را انجام دهد. با نزدیک شدن به انتخابات جدید، انتظار داریم فضای انتخاباتی بازتر و گشوده‌تر شود. در حوزه اقتصاد نیز فضاها گشوده‌تر شود.

انتظار داریم زندانیانی که حالا درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم—افرادی که جرمی مرتکب نشده‌اند یا جرمشان اسلحه‌برداری است که طبیعتاً بر اساس قانون باید رسیدگی شود—مرخصی‌های طولانی‌مدت دریافت کنند یا حتی آزاد شوند. این افراد در زندان اعلام کرده‌اند که مردم دشمنان را لعن و نفرین کرده‌اند به خاطر حمله به کشور، و اکنون وقت آزادشدن آن‌هاست.

وقتی می‌خواهیم استخدام شویم، باز هم این سوالات خاص مطرح می‌شود: چند دفعه نماز خوانده‌ای؟ نماز میت چگونه است؟ نماز آیات چطور باید خوانده شود؟ من خودم بچه مسلمونم، ولی صادقانه بگویم این سوالات مربوط به انسان‌های متخصص در رشته‌های فنی مانند آی‌تی و ژنتیک نیست؛ این سوالات، سوالاتی نیستند که توانایی فنی و تخصصی فرد را بسنجند. موضوع فکری و فردی است و من فقط می‌خواهم جرم نکرده باشم. احکام دینی شخصی‌اند و مربوط به خود من است. حالا چه فرقی دارد چگونه وضو می‌گیرم یا نماز می‌خوانم؟ ما ۴۵ سال تحت آموزش جمهوری اسلامی بوده‌ایم، همه ما در مدرسه یاد گرفته‌ایم چگونه وضو بگیریم و نماز بخوانیم. اینها الزام بوده‌اند. اما طرح چنین سوالاتی شأن احکام ما را زیر سوال می‌برد. خدا و پیامبر راضی نیستند که احکام دینی اینطور زیر سوال برود. این مسائل اصلی ما هستند اما ما از آن‌ها دور می‌مانیم.

همه مدعی نفوذ جدی هستند. شوخی نیست که می‌گویند واتساپ و چیزهای دیگر. مردم بعضی وقت‌ها حقایق را از اصل خبر دور می‌کنند و با خبرهای جعلی در کنار خبرهای واقعی، روان‌شناسی خبر را مخدوش می‌کنند. مسئله نفوذ به عنوان مسئله‌ای پذیرفته شده است. اما کنار آن واتساپ را می‌آورند و می‌گویند جاسوسی بوده، در حالی که معاون وزیر ارتباطات صراحتاً اعلام کرده واتساپ جاسوسی نمی‌کند و کسی جاسوسی کردن آن را تایید نکرده است.

مثلاً به خانه فرماندهان ما نیمه‌شب حمله می‌شود، دانشمندان ما در آستانه اشرفیه دو بار از دست مهاجمین فرار کرده‌اند و فرزندشان شهید شده است، بعد کل خانواده به شهادت می‌رسند، اما در این مسئله خبر درست و نادرست را مخلوط می‌کنند و اصل قضیه را مخدوش می‌سازند. این موضوع باعث افزایش نگرانی‌های ما می‌شود.

ما باید توجه کنیم که حقایق باید در اختیار مردم قرار گیرد، و مردم محرم‌ترین گروه نسبت به حاکمیت هستند. هرگاه حاکمیت مردم را با همه‌ی طیف‌های فکری و رویکردهایشان پذیرفت و آن‌ها را به عنوان محارم خود دانست، یقین بدانید آن حاکمیت روی پایه‌های بسیار محکمی ایستاده است. این نوع رفتارهای خالص‌سازی، جداسازی و تقسیم کردن “شما این هستید ما آن هستیم” و “شما به جهنم می‌روید” جز ایجاد شکاف در جامعه و بیشتر شدن اختلافات تأثیر دیگری ندارد.

باید متخلفان شناسایی و به مردم معرفی شوند؛ چه در حوزه اقتصاد، چه سیاست، چه نفوذ که مهم‌ترین مسئله است. مردم نمی‌دانند آیا فردا همسایه‌شان آسیبی می‌بیند یا نه. اگر راه نفوذ را نبندیم، امکان عبور از این بحران وجود ندارد.

آقای رئیس نیروی انتظامی گفته بود که بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد رسیدگی‌های آن‌ها مربوط به مراکز نفوذ و تولید مواد و سلاح غیرقانونی است که برای ضربه زدن به کشور و مردم انجام می‌شود. گزارش‌ها و اطلاع‌رسانی مردمی بوده است؛ همان مردمی که وقتی خبر را اعلام می‌کردند، روسری سرشان بوده یا نبوده، هیچ فرقی ندارد.نمیدونم اون موقع که خبر نماز می‌خوند، وضو داشت یا نه، ولی همان مردم دلشان واقعا برای این کشور می‌سوزد.

ایران ۲۴: فکر می‌کنید علت نفوذ چه می‌تواند  باشد؟ 

کد ویدیو


نژاد‌بهرام: علت نفوذ، بله، بی‌توجهی دقیقاً بی‌توجهی و فاصله‌ای بوده که بین مردم ایجاد شده. دشمن به‌خوبی لانه کرده و طبیعتاً با همین رفتارهای افراط‌گرایانه و خالص‌سازی، منشا اصلی نفوذ بوده. هر کسی که خودش رو شکل و رنگ بیشتری از اون جریان خالص در می‌آورد، قابلیت حضور در اونجا رو داشته. کسانی که خود واقعیشون بودن، نه، این قابلیت رو نداشتن؛ طبیعتاً این مسئله مسیر نفوذ رو باز می‌کرد. اما اینکه بخواهیم مسئله نفوذ رو بندازیم گردن واتساپ، شوخی‌ست.

اتفاقاً دختر شهید شادمانی گفته بود: «پدر من هیچ وقت گوشی هوشمند نداشت». فرزند فرمانده هوافضا هم گفته بوده: «پدرم هر وقت می‌خواست با ما صحبت کنه، حتی ریموت ماشین رو توی اتاق دیگه می‌ذاشت و با هم حرف می‌زدیم». یعنی فرماندهان ما اونقدر دقت داشتن و مراقبت می‌کردن که حتی از نزدیکانشون می‌خواستن وسایل ارتباطی هوشمند رو کنار بذارن. اون وقت ما می‌گیم فرماندهان از طریق مسائل هوشمند شناسایی شدن؟ عامل اصلی، عامل انسانی و بی‌توجهی ما بوده، عامل فناوری نبوده.

بی‌توجهی، سرگرم شدن به مسائل ساده مثل روسری، دوربین، حجاب و غیره و غیره، از عواملی بوده که دایره نفوذ رو گسترده، عمیق و جدی کرد. الان وقت خشکاندن اون ریشه‌هاست و این ریشه‌ها خشکیده نمی‌شن مگر اینکه حاکمیت و مردم دست در دست هم داشته باشند.

 ایران ۲۴: عملکرد رسانه‌های داخلی را در پوشش جنگ ۱۲ روزه تحمیلی چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا توانستند مرجعیت رسانه‌ای را از رسانه‌های معاند بگیرند؟

کد ویدیو

نژادبهرام: من رسانه‌ها را در دو بخش تقسیم می‌کنم؛ رسانه‌های دیگر و صدا و سیما. به نظرم نمره صدا و سیما بسیار پایین است؛ اینجا میخواهم نمره بدهم؛ زیر ۱۰ است. اما رسانه‌های دیگر انصافاً بسیار توانمند عمل کردند. با تمام تلاش و امکانات محدودشان، با وجود قطع اینترنت تا حدود چهار، پنج روز، از همه ظرفیت‌های خود استفاده کردند تا اطلاع‌رسانی و خبررسانی به مردم ارائه دهند.

روزنامه‌ها هم باوجود شرایط سخت جنگ، فشارهای روحی روانی و بمباران‌ها که زمان‌بندی‌اش نامشخص بود، به گزارشگری و تهیه خبر ادامه دادند. شبکه‌های مجازی و رسانه‌هایی مثل خود شما، تا جایی که در توان داشتند، با راستی‌آزمایی اخبار را منتشر کردند و مردم دست خالی نبودند.

در دوران قطع اینترنت، من خودم مجبور بودم فقط شبکه شش را نگاه کنم؛ اما ترجیح می‌دادم صدای آن را خاموش کنم و فقط زیرنویس‌ها را بخوانم، چون صدا و سیما به کلی فراموش کرده بود کجا قرار است جنگ شود. اصلاً نمی‌دانست کدام نیروها باید به مرز با اسرائیل اعزام شوند. انگار جنگ را از نوع دیگری می‌دیدند؛ اینجا هله‌هول و فریاد نمی‌خواهیم، بلکه فقط خبر می‌خواهیم.

مردم باید دقیق بدانند چه اتفاقی افتاده است، اما صدا و سیما بیشتر شده بود رجزخوانی که این یک اشتباه استراتژیک بزرگ بود. من شخصاً به عنوان یک فرد رسانه‌ای،  من نه اینترنت سفید دارم نه وابسته به دولت و نه عضوی از جریان خاص، من یک شهروند معمولی صدای تلویزیون را میبستم چون کمکی به من نمی‌کرد و فقط اعصابم به هم ریخته بود.

مثلاً یک روز که صدای انفجار پشت سرم آمد، در حالی که مشغول کار با کامپیوتر بودم، همسرم وارد خانه شد و گفت خرید آورده؛ وقتی صدای هواپیما آمد، تنها کاری که می‌توانستیم بکنیم این بود که از جلوی پنجره دور شویم. هیچ اطلاع واقعی نداشتیم؛ اینترنت قطع بود و من فقط زیرنویس‌ها را می‌دیدم و تلاش می‌کردم بفهمم چه مناطقی بمباران شده است.

با توجه به اینکه مردم ایران مردم خاصی افتخار می‌کنم  و خاک پای همه که عضوی از این مردم هستم اما وقتی احساس کردم حمله تمام شده، رفتم پشت بام که خودم اطلاع‌رسانی کنم چون تلویزیون حتی نام مناطق بمباران شده را نمی‌گفت. شعار دادن و رجزخوانی در این شرایط کمک نمی‌کرد. نمره من به صدا و سیما تک ماده هم قبولش نمی‌کنم زیر ده به صداوسیما نمره می‌دهم.

من بچه انقلاب و جنگ هستم در  دهه شصت که بودم، هنوز یادم هست چگونه بسیجیان با اتوبوس توی ده‌ها مرز بدرقه می‌شدند؛ اما امروز انگار در همان دوران گیر کرده‌اند، و این دیگر قابل قبول نیست.

با این که تلاش‌هایی بعد از آن صورت گرفت، ولی کافی نبود و هنوز هم، گاهی وقتی شبکه شش را می‌بینم، کارشناسانی را می‌بینم که  تو عمرم هرگز نمی‌شناختم و تحلیل‌های اشتباه و هزینه‌ساز ارائه می‌دهند که باعث می‌شود حتی رئیس جمهور، وزیر خارجه و مشاوران رهبری مجبور به پاسخگویی شوند.

واقعاً نمی‌دانم چطور می‌توان کارشناسی را آورد که چنین خسارت‌هایی به کشور وارد کند و جوابگویی در پی داشته باشد؛ این وضعیت رسانه‌ای ماست در این دوران حساس.

متن ۱۳

ایران ۲۴: توانستند مرجعیت رسانه‌ای را بازگردانند؟

کد ویدیو

نژادبهرام: بازگرداندن مرجعیت رسانه‌ای یک‌باره و ناگهانی رخ نمی‌دهد، اما اتفاقاتی که در داخل کشور افتاد، بسیار امیدوارکننده بود. به ویژه پس از آنکه توانستند شبکه «چیزو» را به دست بگیرند و روزانه چهار تا پنج ساعت به طور زنده اینترنتی برنامه پخش کنند، هرچند مردم هنوز نتوانسته‌اند به طور کامل با آن ارتباط برقرار کنند و جای پیشرفت زیادی باقی است، اما این رسانه عملکرد بسیار موفقی داشته است. رسانه‌های دیگر مانند شما، ایرنا و کسانی که در فضای مجازی تلاش می‌کنند، همچنین روزنامه‌های ما نیز به خوبی عمل کردند. با این حال، هنوز به حد انتظار ما نرسیده‌اند. من معتقدم چون این اتفاقات در ایران رخ داده بود، طبیعتاً ما باید نخستین منبع خبر می‌بودیم، در حالی که صدا و سیما عملکرد بسیار ضعیفی داشت. ما هستیم که باید بگوییم این اتفاق افتاد و آن اتفاق نیفتاد. این موضوع در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی و در روزنامه‌ها به وضوح دیده می‌شد. حتی ایرنا ۲۴ هم عملکرد خیلی خوبی داشته و باید از آنها تقدیر کرد. من به آنها گفتم اگر امکان دارد ساعات پوشش زنده را افزایش دهند؛ چهار ساعت کم است، آن را به ۲۴ ساعت برسانید تا تکراری نباشد و بتوانیم به طور مداوم پخش زنده داشته باشیم.

ایران ۲۴: با توجه به تحلیل‌هایی که خودتان در رسانه‌ها ارائه می‌دهید، فکر می‌کنید رسانه‌ها تا چه اندازه در شکل‌دهی به افکار عمومی درباره موضوع مکانیزم ماشه تأثیرگذار هستند؟ و چگونه می‌توان از رسانه‌ها استفاده کرد تا واکنش مردم نسبت به این موضوع بهتر مدیریت شود؟ من در حوزه تخصصی خودم می‌خواهم درباره مکانیزم ماشه از شما سؤال کنم.

کد ویدیو

نژادبهرام: این موضوع یک بند قانونی است که وجود دارد. مثلاً وقتی می‌گویم که آن را می‌فرستم شورای نگهبان، بند مربوط به قانون اساسی است و بعد شورای نگهبان می‌تواند آن را تفسیر کند. یا مثلا در برجام نیز بند قانونی وجود دارد که شورای اسلامی آن را تفسیر کرده است. این بند قانونی، یک امر جدی و واقعی است و نمی‌توان آن را انکار کرد. نمی‌توانیم منکر قطعنامه‌ها شویم، نمی‌توانیم منکر سند برجام باشیم؛ هرچند که یک طرف از آن ۵+۱ خارج شده و بقیه نیز تعهداتشان را کامل عمل نکرده‌اند، اما این سند همچنان پابرجاست. 

تفاسیر مختلفی درباره این موضوع وجود دارد و آشنایی با ابعاد مکانیزم ماشه وظیفه رسانه است. رسانه باید به افکار عمومی بگوید مکانیزم ماشه چیست، چه زمان می‌تواند تأثیرگذار باشد و چه زمان بی‌تأثیر است، همچنین ابزارهای ایران برای مقابله با آن چیست و چگونه عمل می‌کند. رسانه باید نقش روشنگری را ایفا کند و با گفتگو با کارشناسان حقوق بین‌الملل، وزارت خارجه و فعالان رسانه‌ای حوزه بین‌الملل یا حقوق داخلی، ابعاد مختلف موضوع را روشن کند.

اما اینکه بگوییم مکانیزم ماشه هیچ تأثیری ندارد، کمی ساده‌لوحی است. این مثل آن است که بگوییم قطعنامه‌ها ورق پاره‌اند، حال آنکه ما دیده‌ایم چقدر هزینه به کشور تحمیل کرده‌اند. بنابراین نمی‌توان با ساده‌انگاری از کنار آنها عبور کرد. واقعیت وجود دارد، اما مشخص شدن ابعاد آن به دیپلمات‌های ما کمک می‌کند، همانطور که وقتی ابعاد قضیه روشن باشد، مردم خطرات و تبعات را درک می‌کنند و همچنین دیپلمات‌ها آزادی عمل بیشتری برای گفتگو و اتخاذ روش‌های مختلف در راستای حفظ منافع ملی خواهند داشت.

وظیفه رسانه این است که ابعاد این موضوع را واقع‌بینانه تبیین کند، نه با شعار و رجزخوانی. الآن دوران واقعیت‌گرایی است و مردم وقتی با واقعیت روبرو شوند، یا آن را می‌پذیرند یا راه دیگری را انتخاب می‌کنند، اما بالاخره واقعیت را می‌بینند. نباید منتظر شد تا از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای یا کارشناسان خارج از کشور به این موضوع پرداخته شود. افکار عمومی داخلی، مردم و کارشناسان ما – همان‌هایی که قرار است نماینده ما در مذاکرات باشند – باید از این موضوع به خوبی آگاه شوند و بدانند چگونه آن را مدیریت کنند.

ایران ۲۴: اظهارات آقای ظریف را نسبت به متن برجام چگونه تبیین می‌کنید؟ به عنوان یک فعال اصلاح‌طلب، چگونه این موضوع را از نظر قانون اساسی می‌بینید؟ وقتی به شورای نگهبان ارسال می‌شود، آنها تفسیر خود را ارائه می‌دهند، مجلس شورای اسلامی نیز برداشت خود را دارد، و ما به عنوان مجری قانون نظرات خود را داریم؛ نظر شما چیست؟ این سازوکار در شرایط سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ که ما در حال مذاکرات بودیم چه جایگاهی داشت؟

کد ویدیو

نژاد‌بهرام: از دیدگاه من به عنوان یک فعال سیاسی، کسی که علوم سیاسی خوانده و دانش‌آموز حوزه ارتباطات هستم، این متن در زمان خود بسیار ارزشمند بود و امتیازات زیادی برای ایران به همراه داشت. این یک بازی برد-برد بود؛ نمی‌گویم همه چیز به نفع ما بوده، بلکه گفتگویی بود بر پایه احترام متقابل و زیر نظر رهبری و مسئولان کشور، که آن زمان این قانون را پذیرفتند. مجلس شورای اسلامی نیز بر صحت آن صحه گذاشت. هر چند ممکن است آثار آن کم یا زیاد باشد، ولی همه ارکان حاکمیت با این متن قانونی همراه بودند.

از نظر من، در زمان خود یکی از بهترین متون قانونی بود که همه ارکان دولت نیز آن را پذیرفتند. حالا اگر کسی بیاید و بخواهد نقاط ضعف آن را بگوید، باید توجه داشت که این مذاکرات در سال ۲۰۱۵ انجام شده و آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. نگاه امروز با نگاه آن سال متفاوت است، اما این متن در زمان خود معتبر بود.

همیشه به دوستانم می‌گویم اگر این متن به نفع آمریکا بود، هیچ‌گاه آقای ترامپ از آن خارج نمی‌شد؛ مطمئن باشید که اگر منافع آمریکا تأمین می‌شد، آن‌ها نمی‌رفتند. ممکن است ما در برخی موارد از آن نفع کمتری برده باشیم، اما در مجموع چهار بخش گرفتیم که به نفع ما بود، وگرنه آمریکا از آن خارج نمی‌شد. ترامپ هیچ‌گاه تعارف نداشت؛ او امروز هم تعارف ندارد و حتی به ما حمله کرده است. ما نیز پاسخ دادیم، ولی او پشت اسرائیل و با اجازه آن‌ها به ما حمله کرد. این نکات را فراموش نکنید؛ همان ترامپ است که قبلاً بود.

لذا وقتی آمریکا از این متن قانونی خارج می‌شود، بدانید که در واقع منافعش تأمین نشده یا حداکثر منافع مدنظرش را به دست نیاورده است. ما چهار بخش گرفتیم و این به نفع ما بود. حالا ممکن است برخی طرف‌ها به وظایفشان عمل نکرده باشند؛ این یک واقعیت است.

حقیقت این است که باید راهکار بهتر و مناسب‌تری پیدا کنیم که منافع ملی کشور در آن تعریف شود؛ فارغ از شعارها و احساسات. با احساس نمی‌توانیم متن قانونی بنویسیم؛ باید واقعیت‌ها را ببینیم، ببینیم در چه دنیایی نفس می‌کشیم و سپس کار خود را انجام دهیم.

ایران ۲۴: دکتر، درباره‌ی اظهارنظر منتقدین نسبت به رفتار رئیس‌جمهور، به‌ویژه در موضوع عدم رعایت پروتکل‌ها، مثل سفر ایشان به ترکیه و همچنین گفت‌وگویی که با یک خبرنگار آمریکایی داشتند، چه نظری دارید؟

کد ویدیو

نژادبهرام: به نظر من یکی از بهترین اقدامات آقای رئیس‌جمهور همان گفت‌وگوی ایشان با خبرنگار آمریکایی بود. من این گفتار را بسیار قدرتمندانه و با صراحت مشاهده کردم که به‌خوبی چهره‌ی واقعی ایران را نشان داد. رئیس‌جمهور اقتدار ایران را به نمایش گذاشت، صلح‌طلبی ایرانی را نشان داد و تأکید کرد که ما به دنبال تنش نیستیم. اگر هم حرفی داریم، آن را با اندیشه، کلام و قلم مطرح می‌کنیم و اهل جنگ نیستیم؛ از زمانی که آقای رئیس‌جمهور زمام امور را در دست گرفته، هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده است.

شخصاً به عنوان یک ایرانی، از این گفت‌وگو احساس غرور کردم. ایشان به‌خوبی واقعیت‌های امروز ایران را برای مردم جهان و بخصوص آمریکایی‌ها تبیین کرد. ایران نه دشمن آمریکا است و نه مردم آمریکا دشمن ایران؛ ایران می‌خواهد زندگی خود را در چارچوب‌هایش داشته باشد و در عین حال به احترام متقابل قائل است. منافع ملی ایران حفظ می‌شود و همان‌طور که ایران به منافع دیگران احترام می‌گذارد، انتظار دارد دیگران نیز به منافع ملی ایران احترام بگذارند. این پیام قوی و واضح در سخنان رئیس‌جمهور بارها تکرار شد.

به نظر من، خوب است رسانه‌ها واژه‌ها و جملات ایشان را استخراج کنند تا مشخص شود چقدر بر صلح، اقتدار ملی و هویت ایرانی تأکید شده است. زبان و گویش ایرانی‌ها جای بحث ندارد و این برای تمام جهان کاملاً آشکار است.

باید توجه کرد که تصویرسازی‌ها و روایت‌هایی که رسانه‌های جریان اصلی تحت تأثیر منابع مالی و فکری صهیونیستی ارائه می‌دهند، ایرانی صلح‌طلب، ضدخشونت و جنگ‌طلب را به شکل نادرستی به تصویر می‌کشند. ایران، از قدیمی‌ترین و تمدن‌دارترین کشورها در خاورمیانه است. مردم ایران جزو سرآمدان منطقه از نظر تحصیلات، دانش و ارتباطات هستند. مردمانی بسیار فرهیخته و با فرهنگ که باید بیشتر به جهان معرفی شوند. این همان تصویری است که آقای رئیس‌جمهور به خوبی در گفت‌وگوی خود ارائه کرد.

 ایران ۲۴: دکتر عراقچی به عنوان نقش مدیر مذاکره‌کننده؛ شما این نقش را با دوران آقای ظریف چگونه مقایسه می‌کنید؟

کد ویدیو

نژاد بهرام: ایشان آن زمان نقش دستیار و معاون را ایفا می‌کردند، ولی اکنون سکان هدایت را در دست دارند و طبیعتاً مسیرشان کاملاً متفاوت است. به نظر من در هر دو دوره، آقای عراقچی سبک و نظر خاص خود را دارند و عملکردشان بسیار مثبت است. لازم است بگویم در میان مدیران دولتی چند نفر واقعاً شاخص بوده‌اند و در دوره جنگ هم باعث افتخار بودند؛ از جمله آقای عراقچی، آقای رئیس‌جمهور و خانم مهاجرانی. باور کنید که در آن زمان، آن‌ها برای ۱۲ روز مانند ناپدید شده بودند، اما در میانه میدان بودند و انصافاً آقای عراقچی عملکرد بسیار خوبی داشت. ایشان آن زمان معاون وزیر خارجه بودند و اکنون خود وزیر خارجه هستند و مدیریت تیم مذاکره‌کننده را بر عهده دارند؛ البته در آن زمان نیز تیم مذاکره‌کننده وجود داشت، اما رئیس آن نبودند. مطمئن هستم آقای عراقچی از ظرفیت‌های کارشناسی و مشاوره‌ای به شدت بهره می‌برند و خواهند برد. ایشان یکی از ذخیره‌های ارزشمند این کشور است و ما به ایشان افتخار می‌کنیم، همان‌طور که به آقای ظریف نیز افتخار می‌کنیم.

 

 ایران ۲۴: من چند اسم برای شما می‌خوانم، اسامی شخصیت‌هاست. اول چیزی که به ذهنتان می‌رسد را بگویید، طولانی نخواهیم، فقط اولین چیزی که به ذهن خطور می‌کند.

کد ویدیو

ایران ۲۴: خاتمی  
نژادبهرام: صادق و ایران‌دوست  

ایران ۲۴: احمدی‌نژاد  
نژادبهرام: نمی‌توانم نظر بدهم چون بسیاری از هزینه‌هایی که امروز به کشور نسبت داده می‌شود، هزینه‌ساز بوده است.  

ایران ۲۴: شهید رئیسی  
نژادبهرام: فکر می‌کنم بهتر است چیزی نگم.  

ایران ۲۴: علی لاریجانی  
نژادبهرام: هوشمند سیاسی.  

ایران ۲۴: محمدجواد لاریجانی  
نژادبهرام: هزینه‌ساز.  

ایران ۲۴: کواکبیان  
نژادبهرام: فعال سیاسی.  

ایران ۲۴: ظریف  
نژادبهرام: از نخبه‌های سیاسی کشور.  

ایران ۲۴: عراقچی  
نژادبهرام: یکی از نخبه‌های سیاسی کشور.  

ایران ۲۴: پزشکیان  
نژادبهرام: شجاع و با شهامت.  

ایران ۲۴: مسعود کیمیایی  
نژادبهرام: جریان‌ساز عرصه سینما بود.  

ایران ۲۴: پیرپسر  
نژادبهرام: متاسفانه خود فیلم را ندیده‌ام، اما نقدهایش را بسیار خوانده‌ام.

 

 

 

 

| ارسال نظر