سخنگوی جبهه اصلاحات: صدا و سیما با ایدههای «آغل» علیه اصلاحطلبان رفتار میکند

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران۲۴، جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات، روز شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴، با حضور در استودیو شبکه خبری ایران۲۴ در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی این شبکه خبری درباره بیانیه اصلاحطلبان و عملکرد دولت چهاردهم به بیان دیدگاههای خود پرداخت؛ در بخشی از این گفتوگو به دفاع از بیانیه جدید اصلاح طلبان پرداخت مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید و تماشا کنید:
ایران ۲۴: آقای امام، چه شد که این بیانیه جدید جبهه اصلاحات تا این حد واکنشبرانگیز شد؟ حتی بسیاری از چهرههای اصلاحطلب هم به این بیانیه انتقاد کردند. نظر شما در این خصوص چیست؟
جواد امام: عرضم به حضور شما این است که من فکر میکنم دوستانی که نسبت به این بیانیه انتقاداتی داشتند، چه از میان اصلاحطلبان و چه جریان مقابل، باید این موضوع را به فال نیک گرفت؛ زیرا نشان میدهد جامعهای زنده و پویا داریم که اگر نقطهنظرات و پیشنهاداتی مطرح میشود و در منظر عام قرار میگیرد، قابل نقد و بررسی و حتی دریافت پیشنهادات تکمیلی است. اما فکر میکنم بخش مورد نقد باید در چارچوب نقد باقی بماند و برخی از دوستان بهجای نقد، این بیانیه را از منظر دیگر به تعرض، تخریب، تهمت، ناسزاگویی و فحاشی کشاندند. به نظر من لازم است این موارد از هم تفکیک شود.
دلیل اصلی این واکنشها را باید خود دوستان مشخص کنند، اما من بر این باورم که دلیل اصلی این بوده که احساس کردند جامعه ما، به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، جایی که دشمنان قسمخورده و سفاکی که سابقه خونریزی، کودککشی و نسلکشی دارند و مرتکب جنایاتی شدهاند که همه به آن اذعان دارند، با اعتراضها و شکافها و انتقادهای موجود، بهنوعی فرصت برای دشمن فراهم شده بود. ولی خوشبختانه مردم با هوشیاری، مهر ابطال زدند به این تلاشها و دشمن نتوانست بهرهبرداری کند.
آنچه شاهد بودیم این است که دشمن فکر میکرد از فضای اعتراضهای جامعه میتواند بهره ببرد، اما مردم هوشیارانه با آن مواجه شدند، چشم طمع دشمن نسبت به همراهی مردم کور شد. پس از جنگ ۱۲ روزه، احساس شد که این همبستگی و همراهی مردم برای حفظ ایران نیازمند پروژههای پشتیبانیکننده، همبستگی و اجماع ملی است. همچنین لازم است نسبت به سیاستها و رفتارهایی که در گذشته موجب شکافها شده بود، تجدیدنظر صورت بگیرد.
اگر این اتفاق بیفتد آنگونه که به درستی در این بیانیه مطرح شده، عملاً از تکصدایی و فاصلههایی که بین حکومت و مردم ایجاد شده بود، عبور خواهیم کرد و پروژه آشتی ملی را عملی خواهیم ساخت. این آشتی قطعاً خواسته دشمنان ما نیست؛ اسرائیل و آمریکا نیز خواهان آن نیستند. این گامها میتوانند ما را به هم نزدیکتر کنند و یکی از سرمایههای بزرگ کشور، یعنی مردم، در کنار بازدارندگی دیپلماسی و دفاعی، به کار گرفته شوند.
مردم باید در درجه اول حامی و پشتیبان تصمیمات و سیاستهای جاری حکومت باشند، بهویژه در مقابل دشمن خارجی. به نظر من همان طیفی که اقدام به تخریب بیانیه کردند – نه منتقدان واقعی – نگرانیشان از این است که اگر تجدیدنظر صورت بگیرد و انتخابات معنادار و آزاد برگزار شود، اگر نگاههای گزینشی خودی و غیرخودی کنار گذاشته شود، اگر نظارت استصوابی حذف شود، اگر رویکردهای امنیتی تغییر کند و اگر از تمام سرمایههای موجود خودمان داخل و خارج بهرهبرداری کنیم، آنها دیگر جایگاهی نخواهند داشت.
این نگرانی باعث شده که شروع به تخریب کنند، متأسفانه تخریبها نیز اغلب به نوعی سطحی و بیمایه مطرح شده است؛ مثلاً اینکه فردی مثل روحانی که به دلیل عدم مشارکت مردم، با رأی حداقلی وارد مجلس شده، حالا میگوید کسانی که پیشنهاد تعلیق دادهاند بنا بر استناد قرآن اسرائیلی و آمریکایی هستند.
از جامعه دیندار، متولیان دین، مراجع بزرگ تقلید و بهویژه شورای نگهبان که پاسدار قانون اساسی و شرع است، این سوال را دارم: آیا در ۱۴۴۷ سال پیش که قرآن نازل شده، اساساً آمریکا، اسرائیل، انرژی هستهای یا بمب اتم وجود داشته است؟ از کجا چنین تفسیرهایی میکنید که اینگونه افراد دیندار و شناختهشده که پاسدار ایران هستند را متهم میکنید؟
این بخش یکی از موضوعات است و متأسفانه باید گفت اگر همین قرآن که امروز در اختیار ماست، در سال ۱۴۰۴ نیز بوده و در سال ۱۳۸۲ نیز وجود داشته است، آیا آن زمان تعلیق پذیرفته نشد؟ مسئولین جمهوری اسلامی از ابتدا چه واکنشی داشتند؟
خب اگر همین قرآنی که امروز در واقع پیش روی ما هست، در ۱۴۰۴ نازل نشده، این در ۱۳۸۲ هم وجود داشته. در ۱۳۸۲ مگر ما تعلیق را نپذیرفتیم؟ خب مسئولین جمهوری اسلامی از صدر همه خائن هستند که این را پذیرفتند. چرا کسی به این آقا اعتراض نمیکند؟ چرا این آقا را در واقع در جای خودش نمینشانند؟ من اتفاقاً اینجا صحبتام به قوه قضاییه است، با مسئولین در واقع دادگاه ویژه روحانیت که اگر میآمدند دادگاه ویژه روحانیت را مثل دادگاههای پزشکی و دادگاه اقتصادی در واقع تخصصی میکردند. جرائم خاص روحانیت که به دین برمیگردند، آنجا رسیدگی میکردند و جرائم عمومی را در دادگاههای عمومی رسیدگی میکردند.
یک روحانی که اگر جرم عمومی مرتکب شده در دادگاه عمومی، اگر اینجا به دین لطمه میزند، میبرید در دادگاه تخصصی خودش و به مردم هم معرفی میکنید. برای چی باید دین در واقع هزینه آقایان را بدهد؟ برای چی که ملبس به لباس روحانیت میآید قرآن را مستمسک قرار میدهد برای زدن رقیبش؟ و بعضیها هم در واقع اصلاحطلبها گفتند تعطیل. ما کی گفتیم که در واقع انرژی هستهای را تعطیل کنیم؟ کی گفتیم غنیسازی را تعطیل کنید؟ حتی راجع به نسبت درصد غنیسازی اصلاً ما اظهار نظر نکردیم.
اینجا راجع به در واقع غنیسازی گفتیم برای راستیآزمایی. با توجه به سوابقی که هست، با توجه به فتاوایی که وجود دارد که ما در واقع بحث صلحآمیز را داریم، ما اگر قرار بود به سمت ساخت سلاح نظامی هستهای و بمب برویم، خب عضو پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) نمیشدیم. ما همه اینها را در واقع مشخص کردهایم. ضمن اینکه حالا ما پیشنهاد مشفقانهمان این بوده که برای رفع تحریمها، برای راستیآزمایی شما بیایید تعلیق را بپذیرید، آن هم در مقابل رفع تحریمها. این کشور با این تحریمهای ظالمانه هم وضعیت زیرساختها آسیب دیده، هم از منظر معیشت مردم، وضعیت اقتصادی مردم، وضعیت دانش و تکنولوژی جامعه ما با همه تنگناهایی که فکر میکردند این در دولتها، خصوصاً غرب که کشور را در تنگنا قرار دهند، با مشکل و بحران مواجه کنند.
خوب آمده جریان اصلاحات یک پیشنهادی را مطرح کرده. خب خیلیها قبول دارند که درون جبهه اصلاحات مخالفینی هم بوده، درسته. یک نفر، ۳۹ نفر در این جبهه، در این رایگیری، در تهیه این پیشنویس، در تصویب این بیانیه مشارکت داشتند. یک نفر کلاً رای مخالف داده و یک نفر هم پیشنهادش این بوده که این بیانیه چون شامل بخش داخلی و سیاست داخلی و سیاست خارجی هم هست، اینها را تفکیک کنید. خوب خواستند مستمسک قرار دهند و بیایند بگویند که بعضی از دوستان از نظر مخالف داشتند. آن بزرگواری که چنین نظری داشت، آقای مهندس که شخصیت ملی و مورد احترام جامعه خصوصاً جریان اصلاحات است، آمد و گفت نظر من این بوده.
ضمن اینکه من نظرم این است که تعلیق نه تعطیل، ولی بیانیه جبهه اصلاحات به صراحت بحث تعلیق را مطرح کرده. حالا دوستان به جای فحاشی و تخریب بیایند بگویند ریشه و بند این بیانیه مشکل است و چه اتفاقی در این هست که ما را منتسب به آمریکا و اسرائیل میکنند؟ اگر اینطور است، که اگر اینها اجرا شود، باعث کور کردن آن چشم طمع اسرائیل و آمریکا و دشمنان قسم خورده ایران از براندازش گرفته تا اسرائیلیاش و تا سلطنتطلبش میشود، این را ما متوجه نشدیم. اگر شما راجع به محتوای بیانیه سوالی دارید، بفرمایید. و آن دوستانی هم که حمله کننده به بیانیه بودند ما نشنیدیم که. همین چند روز پیش با دوستی واقعاً مناظره داشتم که معرفی میکردند خودشان را دبیرکل حزب جبهه ایران اسلامی و از روز اول انقلاب هر آنچه که اتفاق افتاده تا به امروز را فحش میدادند، محکوم میکردند، منتسب میکردند به جریان اصلاحات، آخرش نفهمیدیم که اشکالشان به بیانیه کجاست.
ایران ۲۴: جناب امام، بیشتر از جبهه اصلاحات از بیانیه انتقاد شده است؟
جواد امام: از جبهه اصلاحات، و جریان اصلاحات، برخی دوستان مصاحبههایی تحت عنوان عضویت در جبهه اصلاحات نقدهایی مطرح کردند. عرض کردم نقدشان را با دیده منت میپذیریم؛ نقد، نظرشان است. اما این بیانیهای که توسط جبهه اصلاحات صادر شده، بیش از ۳۰ حزب عضو دارد و ۱۵ شخصیت حقیقی مطرح در آن حضور دارند. ضمن احترام به چهرههای شاخص، برخی از همان بزرگان خودشان حرفهای مشابهی زدهاند.
نقد من نیز بیشتر متوجه این بخش است. نمیخواهم اسم ببرم، اما بسیاری از این بزرگواران در جاهایی این بحثها را حتی مقابل دولت عنوان کردهاند. اساساً این اتفاق که عرض کردم به صورت عملی رخ داده، چون خیلی روی موضوع تعلیق مانور دادهاند و اشاره مشخصی نکردهاند. البته نظام ما در سیاست خارجی اصلی دارد به نام عزت، حکمت و مصلحت که با همین صراحت اعلام شده است.
دو هفته پیش آقای تخت روانچی، یکی از مقامات رسمی تیم مذاکره، همین پیشنهاد را مطرح کردند. دوستانی که ضرورت آشتی ملی، آزادی زندانیان سیاسی، و عفو عمومی را مطرح کردهاند، همان چهرههایی هستند که امروز برخلاف آن بیانیه نقد میکنند.
حرف من با همین چهرههای اصلاحطلب است که اگر این مسائل را مطرح میکنید، پاسخ دهید. ما پیشنهادات جدی دادیم، اما بعضیها بیانیه را تفسیر به تخریب کردند، مثلاً به صدا و سیمای ما که باید مولفههای ملی را رعایت کند. طبق قانون، رسانه ملی باید بازتاب دهنده همه افکار عمومی جامعه باشد اما با رویکرد یکطرفه عمل میکند. مثلاً کسانی را دعوت میکند که در گذشته متهم به مسائل مختلف بودهاند و به جریان اصلاحات نسبتهای ناروایی میدهند، در حالی که اجازه حضور آزاد اصلاحطلبان را نمیدهند. اگر هم کسی دعوت میشود، گزینشی و نه به صورت زنده و با امکان پاسخگویی است. این صدا و سیما که متأسفانه قائم مقامش صاحب ایدههای آغل است، اجازه میدهد مجریاش به این جریان تهمت بزند و بازگو کند که یک شخصی در منبری گفته است فلان داستان را! این رسانه، مولفه ملی ماست؟ این اخلاق و قانون و شرع ماست؟!
آنان تفسیرهایی ارائه میکنند و بعد ادعا میکنند در این بیانیه خواستار ادغام سپاه پاسداران بودهاند. کی چنین چیزی گفتهایم؟ منظور ما نهادهای موازی امنیتی است که ایجاد شدهاند و همین گسستها و حفرههای امنیتی باعث مشکلاتی شده است؛ نمونهاش جنگ ۱۲ روزه که بزرگترین سرمایههای نیروهای مسلح ما هدف قرار گرفتند، دانشمندان هستهای به شهادت رسیدند و مردم عزیز ما جان خود را از دست دادند. این به خاطر همین حفرههای امنیتی است که باید پاسخگو باشند.
چهرههای اصلاحطلبی که امروز مورد انتقاد قرار میگیرند هیج جا نیستند نیروهای مسلح، نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی هستند، نه در فعالیتهای هستهای. کسانی که تاکنون دستگیر شدهاند به عنوان نفوذی، خرابکار یا جاسوس، اغلب از همین نهادها بودهاند. ما میگوییم نهادها باید یکی شوند، همافزایی داشته باشند و مسئولیت واحد تعریف کنند. ما چه زمانی درباره توان موشکی صحبت کردهایم یا محدود کردن توان دفاعی گفتهایم؟ ما گفتیم نیروهای مسلح باید به پادگانها برگردند؛ این حرف جدیدی نیست، همه رسانهها و مسئولین قبلاً هم گفتهاند. همچنین امروز مطرح شده که نیروها نباید در امور اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی دخالت کنند و باید تنها به وظیفه اصلی خود که بحث دفاعی بپردازند.
دفاعیه ما حتماً نشاندهنده پشتیبانی نیروی مسلح است و خودمان را مدیون نیروی مسلح میدانیم. کجای این بیانیه این بحثها مطرح شده که ما امروز به دنبال تخریب جریانی هستیم که در چارچوب قانون اساسی صحبت کرده است؟ ما نه درباره تغییر مدل حکومتداری و نظام صحبت کردهایم و نه بحث رفراندوم را به معنای تغییر مدل مطرح کردهایم. دقیقاً همان رفراندومی که در قانون اساسی برای خروج از بنبستها و بحرانهای نظام در نظر گرفته شده، هدف ما قرار گرفته است. ما خواستیم این مسائل را به رأی افکار عمومی بگذاریم. امری که ما آن را خواستیم، نه گفتیم مجلس موسسان برگزار شود و رفراندوم جهت تغییر مدل حکومت اجرا شود، بلکه گفتیم مردم را در سرنوشت و تصمیمگیریها برای خروج از بحرانها و پشتوانه نظام مشارکت دهید.
در مسیری که برخی افراد مانند آقای باهنر اذعان میکنند که یکی از خسارتبارترین مشکلات جامعه ما همین نوع انتخابات بوده است، که مقصر آن شورای نگهبان است، اگر آقای باهنر این حرف را بزند، و اصلاحطلبان آن را قبول کنند، مگر همین شورای نگهبان نبود که صلاحیت آقای لاریجانی را رد کرد؟ امروز در این مقطع حساس، آقای لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شده است و جریان اصلاحات اعتراض نکرده است. ما گفتیم برای عبور از بحرانها باید از همه ظرفیتها استفاده کرد و این موضوع را باید به فال نیک بگیریم. البته این مهر ابطالی است بر عملکرد و تشخیصهای نادرستی که قبلاً داده شده است. اساساً عدم مشارکت مردم در انتخاباتهای گذشته باعث شد وجههای ایجاد شود که خروجی آن را در جنگ ۱۲ روزه شاهد بودیم. این موضوع حتماً باید آسیبشناسی شود.
اگر ما گفتیم این بیانیه به نوعی آسیبشناسی عملکرد گذشته است و برای رفع این مشکلات انشاءالله بتوانیم شاهد انسجام ملی باشیم، در اینجا حاکمیت، دولت و سایر قوا باید پشت مردم قرار بگیرند، زیرا مردم در این شرایط برنده بودهاند؛ چراکه مردم اجازه ندادند فرش قرمز برای بیگانه پهن شود. این نشاندهنده هوشیاری و امتیاز مردم نسبت به حاکمیت است.
گفتوگوی کامل را در آپارات ایران ۲۴ ببینید.