تیکتاک، میدان نبرد قدرتهای جهانی بر سر افکار عمومی

در حالیکه دولت ایالات متحده در تلاش است کنترل کامل تیکتاک را در خاک آمریکا در دست بگیرد و بهطور بالقوه بر محتوایی که کاربران مشاهده میکنند تأثیر بگذارد، نقش این اپلیکیشن در شکلدهی گفتمان سیاسی و مدیریت جریان اطلاعات از هر زمان دیگری برجستهتر شده است.
اگرچه ایدهٔ دخالت مستقیم دولت در الگوریتمهای تیکتاک ممکن است افراطی به نظر برسد، اما بر اساس طرح پیشنهادی، مالکیت جدید این پلتفرم در آمریکا بهطور کامل از سوی دولت انتخاب خواهد شد.
این گروه نهتنها بر عملکرد تجاری تیکتاک، بلکه بر «نظارت الگوریتمی» آن نیز کنترل خواهد داشت. مفهومی که بهمعنای امکان جهتدهی به آنچه میلیونها کاربر هر روز میبینند است.
اظهارات اخیر دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریک نگرانیها را تشدید کرده است. او گفته بود اگر بتواند، تیکتاک را «۱۰۰ درصد طرفدار MAGA» خواهد کرد.
چنین موضعی بهخوبی نشان میدهد که درک سیاسیون از این پلتفرم چقدر تغییر کرده: دیگر تیکتاک تنها محل ویدیوهای طنز و رقص نیست، بلکه بستری تعیینکننده در نبرد برای تسلط بر افکار عمومی است.
دادههای موسسه تحقیقاتی Pew Research نشان میدهد که ۲۰ درصد از بزرگسالان آمریکایی اکنون بهطور منظم اخبار خود را از تیکتاک دریافت میکنند؛ در حالیکه این رقم در سال ۲۰۲۰ فقط سه درصد بود. رشد شگفتانگیز این رقم در کمتر از پنج سال، بهویژه در میان کاربران جوانتر، نشان میدهد که تیکتاک در حال تبدیل شدن به یکی از اصلیترین منابع اطلاعرسانی سیاسی در نسل جدید است.
این روند، اگرچه از دید رسانهای جالب است، اما در بعد سیاسی بسیار حساس میشود. زیرا هر تغییری در الگوریتم تیکتاک میتواند بهصورت مستقیم بر نحوه درک سیاسی جوانان تأثیر بگذارد؛ نسلی که در آینده، جهتگیری انتخاباتی کشور را رقم خواهد زد.
اساس این نگرانیها به الگوریتم بازمیگردد؛ سیستمی که تصمیم میگیرد چه ویدیوهایی در صفحه «For You» کاربران نمایش داده شود. طبق گزارشها، در توافق جدید قرار است گروه آمریکایی الگوریتم تیکتاک را از شرکت چینی «بایتدنس» اجاره کند، اما آن را با دادههای کاربران آمریکایی «بازآموزی» نماید.
این مفهوم بهظاهر فنی، در عمل به معنی کنترل بر اولویتها، ترندها و میزان دیدهشدن محتواست. همانطور که دولت چین در نسخه داخلی تیکتاک یعنی Douyin بر محتوای منتشرشده نظارت دارد، دولت آمریکا نیز از طریق این مدل میتواند نفوذ مشابهی را اعمال کند. چنین امکانی، بهویژه در بستر سیاسی حساس امروز، نگرانیهای زیادی را برانگیخته است.
ترامپ در همین زمینه با افتخار گفته بود که تیکتاک به پیروزیاش در انتخابات کمک کرده است، بهویژه در میان رأیدهندگان جوان. او گفته بود: «میدانید، من نسبت به تیکتاک احساس خوبی دارم، چون در میان جوانان با ۳۴ امتیاز اختلاف پیروز شدم و بعضیها میگویند تیکتاک در این پیروزی نقش داشته است.»
ترامپ بارها از شبکههای اجتماعی بهدلیل سانسور سخنانش انتقاد کرده و حتی علیه آنها شکایت کرده است، اما اکنون بهخوبی از پتانسیل تیکتاک برای نفوذ در افکار عمومی آگاه است. از این منظر، تهدیدِ تبدیل شدن تیکتاک به ابزاری سیاسی در خدمت جناح خاص، کاملا واقعی است؛ حتی اگر دولت وعده دهد همه صداها بهطور عادلانه شنیده خواهند شد.
با وجود اینکه کاخ سفید ادعا کرده توافق با چین برای تصاحب تیکتاک «تقریبا نهایی» است، دولت پکن هنوز واکنشی رسمی نشان نداده است. برخی تحلیلگران معتقدند حزب کمونیست چین در حال مذاکره برای گرفتن امتیازات بیشتری در این توافق است. از جمله شاید حمایت ترامپ از ادعای مالکیت چین بر تایوان، مسئلهای که واشینگتن همواره با آن مخالفت کرده است.
این واقعیت که اپلیکیشنی که روزگاری با ویدیوهای رقص به شهرت رسید، امروز در مرکز یکی از پیچیدهترین مذاکرات ژئوپلیتیکی جهان قرار گرفته، نشان میدهد که رسانههای اجتماعی دیگر ابزار سرگرمی نیستند، بلکه به ستونهای قدرت جهانی تبدیل شدهاند.
یکی از نمودهای دیگر اهمیت سیاسی تیکتاک، افزایش چشمگیر درخواستهای دولتهای مختلف برای حذف محتواست. پرسش مهم این است که اگر تیکتاک تحت کنترل مستقیم دولت آمریکا قرار گیرد، چگونه میتواند میان درخواستهای داخلی، فشارهای سیاسی، و بیطرفی رسانهای تعادل برقرار کند؟
بیشتر این درخواستها مربوط به حذف محتوای خاص در محدوده جغرافیایی هر کشور است، اما برخی از آنها ماهیت فراملی دارند و شامل تلاشهایی برای سانسور گستردهتر میشوند. چنین روندی، در صورتی که کاخ سفید بتواند در تصمیمگیریهای محتوایی دخالت کند، میتواند مرز میان «نظارت حکومتی» و «سانسور سیاسی» را بهکلی از میان بردارد.
در گزارش امنیتی تیکتاک برای سال ۲۰۲۵، تنها ۲٬۰۷۶ حساب کاربری با منشا چینی بهدلیل مشارکت در عملیات نفوذ شناسایی و حذف شدهاند. این در حالی است که طبق گزارش TAG، گروه تحلیل تهدیدات شرکت گوگل در ژوئیه همان سال، بیش از ۷٬۷۰۰ کانال یوتیوب مرتبط با عملیات هماهنگ نفوذی وابسته به بازیگران دولتی چین تنها در فاصله آوریل تا ژوئن بسته شده است.
این تفاوت چشمگیر این پرسش را برمی انگیزد که: اگر هدف این عملیات تأثیرگذاری بر افکار عمومی در غرب است، چرا تیکتاک، که ارتباط مستقیمتری با ساختارهای چینی دارد هدف اصلی این تلاشها نیست؟ آیا این به معنای ضعف تیکتاک در شناسایی چنین فعالیتهایی است یا شواهدی از عدم شفافیت بیشتر؟
تمامی این موارد نشان میدهد که تیکتاک دیگر تنها یک اپلیکیشن برای اشتراکگذاری ویدیو نیست؛ بلکه ابزاریست استراتژیک برای نفوذ، اقناع و شکلدهی به درک جمعی.
در شرایطی که دولت آمریکا بهدنبال تصاحب آن است، خطر تبدیل شدن این پلتفرم به رسانهای دولتی، هرچند غیرمستقیم، بسیار واقعی است.
ترامپ و تیمش تلاش دارند اطمینان دهند که در این فرآیند، عدالت رعایت خواهد شد. اما وسوسه استفاده از الگوریتم برای شکلدهی به افکار عمومی، بهویژه در آستانه انتخابات، وسوسهای است که شاید هیچ سیاستمداری در برابرش مقاومت نکند.
تیکتاک امروز دیگر تنها پلتفرمی برای رقص، طنز یا سرگرمی نیست؛ بلکه یکی از قویترین موتورهای شکلدهی به واقعیت اجتماعی و سیاسی عصر ماست. حضور گسترده نسل جوان در آن، باعث شده که مرز میان سیاست، اقتصاد و فرهنگ درهم آمیخته شود. یک ترند ساده میتواند در عرض چند ساعت بر قیمت سهام، افکار عمومی یا حتی مسیر کمپینهای انتخاباتی اثر بگذارد.
از اینرو، تصمیم درباره مالکیت تیکتاک در اصل تصمیمی درباره توزیع قدرت در عصر اطلاعات است. نبرد میان واشینگتن و پکن برای کنترل این پلتفرم، دیگر صرفا یک دعوای تجاری نیست؛ بلکه بازتابی از نبردی عمیقتر است؛ نبرد برای تسلط بر ذهنها، روایتها و آینده افکار عمومی جهان.