حسن باستانی: برای آینده تئاتر کور سوی امیدی دیده نمیشود/مشکلات مالی، گروههای تئاتری را به «سفارسی سازی» سوق داده است
حسن باستانی در گفتوگو با ایران ۲۴، درباره شرایط این روزهای تئاتر با بیان این پرسش که «مگر این روزها ماتئاتر هم داریم؟!» عنوان کرد: یکی از دلایل عمدهای که اکنون گروههای تئاتری فرصت و مجال کار پیدا نمیکنند مسائل مالی تئاتر است.
وی ادامه داد: سالنهای تئاتری تقریبا خصوصی شدهاند فقط چند تا سالن دولتی مثل تئاتر شهر و هنر مانده است. گروهها که با شرایط سخت درخواست سالن مواجه هستند. کمتر امکان این پیدا میشود که گروهها فرصت اجرا در سالنهای دولتی را داشته باشند، دردسرها و مسائل خاص خود را دارد. این از مشکلاتی است که بچههای تئاتر به خصوص خود من و گروهم درگیر آن هستیم.
نویسنده و کارگردان نمایش «آرماگدون» افزود: هزینه سالنهای خصوصی بسیار زیاد است و چون تعداد سالنهای دولتی نسبت به گروهها خیلی محدود است، برای اجرا امکان خیلی کمی وجود دارد. فکر میکنم آن دسته از بچههایی هم که اکنون کار و اجرا میکنند، به خاطر همین مشکلات مالی و اجاره پلاتو و سالن با مشقات خیلی زیاد دست و پنجه نرم میکنند.
باستانی درباره شرایط تئاتر در سالهای گذشته و دورهای که او در آن فعال بود توضیح داد: دورهای بود که در تئاتر شهر تمرین و همان جا هم اجرا میکردیم. یعنی تئاتر شهر هم سالن تمرین داشت و هم سالن اجرا. دوره بعد از آن در اداره تئاتر و پلاتوهایش تمرین میکردیم و در سالنهای تئاتر اجرا میکردیم. حداقل پلاتوی تمرین را ارگانهای دولتی در اختیارمان میگذاشتند و بخشی از هزینههای ما کم میشد. کارگاه دکور و آرشیو لباس هم بود، اینها همه به گروهها کمک می کرد تا هزینه تولید پایین بیاید. آرشیو لباس خیلی مجهزی در تئاتر شهر داشتیم و کارگاه دکور را هم در تئاتر شهر و هم در تالار وحدت داشتیم. همه اینها امکاناتی را به وجود میآورد که گروهها فرصت ابراز و کار داشته باشند، اما اکنون هیچکدام ازاین امکانات را نداریم. هیچگونه حمایت دولتی وجود ندارد. حتی اگر در سالن دولتی هم کار کنید هیچگونه حمایتی ندارد.
نویسنده و کارگردان نمایش «روز سرباز» افزود: در بخش تولیدات فرهنگی اگر حمایتهای دولتی نباشد ناچاریم سراغ اسپانسر یا تهیهکننده برویم. تهیهکننده به فکر سرمایه خود است و به فکر این نیست که کار یک اثر هنری ارزشمند و دارای معیار و مشخصات ارزشی باشد. نمیخواهم همه را با یک چوب بزنم، اما شاید ۹۹ درصد تهیه کنندهها دنبال این هستند که یا تبلیغی برای برند خود باشد یا اینکه سرمایه و سود سرمایهشان برگردد. در این شرایط گروهها ناچارند تن به خواستههای تهیهکننده بدهند. اگر کسی سرمایه گذاری میکند دستورالعملهایی را هم با خودش میآورد و درخواستهایی هم دارد، مثلا اینکه گروه چطور باشد یا بازیگران چطور باشند و کار کجا اجرا شود؛ تمام این مسائل هنرمند را وادار میکند یک کار سفارشی انجام دهد.
باستانی که چند سال است تئاتر جدید روی صحنه نبرده و فعالیت تئاتری خود را متوقف کرده است، بیان داشت: همه اینها برمیگردد به مسائل مادی و عدم حمایتهای دولتی. خیلی از گروههای شناخته شده حرفهای که طی سالهای بعد از انقلاب شناخته شدند و کار کردند را در 10 سال گذشته روی صحنه نمیبینیم. اکنون یک سری گروههای جوان هستند و آنهایی که با تلاشهای مضاعف و سرمایههای شخصی دل را به دریا زندهاند و به خاطر عشق خود کار میکنند. این شرایط نه برای تئاترما خوب است نه برای رشد گروههای تئاتری. به نظرم باری به هر جهت فعلا میگوییم تئاتر داریم و کسانی دارند کار میکنند، ولی خیلی جالب توجه نیست و متاسفانه کور سوی امیدی هم برای آیندهاش دیده نمیشود.
دارنده لوح سپاس فستیوال بینالمللی «سکستا فیستا» مدلین کلمبیا در پاسخ به اینکه دلیل دوری اواز تئاتر در سالهای اخیر فقط مسائل مالی بوده، تصریح کرد: بله دقیقا به همین دلیل است. اگر پرونده کارهایی که در آن سالها اجرا میکردیم نگاه کنید، مبلغ فروش بلیت و مبلغی که مرکز هنرهای نمایشی به عنوان کمک هزینه به گروه پرداخت میکرد را میبینید. اما اگر پروندههای اکنون را نگاه کنید میبینید که ۹۰ درصد اجراها مساوی شده یعنی هیچ سودی عاید گروه نشده است.
نویسنده و کارگردان نمایش «بی سرزمین تراز باد» ادامه داد: گروههای تئاتری صرفا به خاطر اینکه کار فرهنگی و هنری میکنند و می خواهند از اندوخته و تجربه چند سالی خود بهره ببرند، کار اجرا می کنند. البته اکنون آن هم دیگر نیست. من هر موقع که حساب میکنم برای یک اجرای جمع و جور در یک سالن معمولی چقدر هزینه نیاز است، میبینم باید از جیبم هم یک چیزی بگذارم. دستمزد بازیگرها با این شرایط وخیم اقتصادی کم است و با این پولها کسی نمیآید برای یک کار تئاتری وقت بگذارد و بعد به اندازه یک کارگر ساده هم نتواند حقوق بگیرد! کجای این امر منطقی است؟ فکر میکنم هیچ آدم عاقلی قبول نمیکند این کار را انجام دهد.
باستانی درباره کنسرت نمایشهای که در سالهای اخیر مورد استقبال قرار گرفته و افزایش پیدا کردهاند هم گفت: هر نوع اجرایی در هر شکلی اگر واقعاجنبه فرهنگی و هنری داشته باشد و مبتذل نباشد، قابل تقدیر و تحسین است. فرقی ندارد کنسرت تئاتر بشد، تئاتر آوانگارد باشد یا هر مدل دیگری، اگر واقعا به لحاظ فرهنگی چیزی را به ما میافزاید و یک کار هنری است، ارزشمند است و باید از آن حمایت کرد. خداراشکر که از این کارها انقدراستقبال میشود. این حمایت تماشاگر است، ارگانهای دولتی که حمایت نمیکنند؛ و به واسطه حضور تماشاگران است که تئاتر سرپا مانده است.
وی افزود: دلیل استقبال از کنسرت نمایشها، نیاز جامعه به فرصتهای مفرح و شاد است، حالا اگر این اجراها نگاه فرهنگی و هنری هم داشته باشند، واقعا برگ برنده دست هنرمندان تئاتر است که دارند این را کار میکنند دست آنها هم درد نکند.