به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، سازندگی، ارگان رسمی حزب کارگزاران دو مطلب در این موضوع منتشر کرده است؛ یکی با همین تیتر قلمرو ممنوعه که همه اتفاقات مربوط به مشهد، و از جمله وقایع مربوط به حاشیه بازی فوتبال ایران و لبنان را مرتبط با حضور آیتالله علم الهدی در این شهر میداند و مطلب بعدی هم با تیتر «غائله مشهد» و باز هم عکس علمالهدی، همین را میگوید؛ همه چیز به علم الهدی برمیگردد!
مطالبی به هم ریخته و آشفته که همه چیز را به هم میدوزد؛ واکنش رئیسی به اتفاقات مشهد را به نسبت فامیلی او با علم الهدی ربط میدهد و بارها به جای اسم یا عنوان رسمی علمالهدی از عبارت «پدرزن رئیسجمهور» استفاده میکند یا رئیسی را «داماد» مینامد. امری که بیراه مینماید. چه آنکه هیچ استدلال یا حتی قرینهای برای ادعای تأثیرگذاری این نسبت فامیلی در مواضع و تصمیمگیریها ارائه نمیشود.
روزنامه سازندگی نخواسته استدلال بیاورد، تحلیل درست بنویسد یا حتی مشکلی را حل کند؛ مسئله این رسانه فقط ترساندن از علم الهدی و دولت جدید است. هم از این رو است که یکی از این نوشتهها اینگونه به پایان میرسد: «به نظر میرسد حالا دایره اختیارات امام جمعه مشهد در این شهر با حضور دامادش در رأس قوه اجرایی بیش از پیش شده است. شاید حتی از این پس، به جای اینکه از اجرای متفاوت قوانین در مشهد تعجب کنیم، شاهد اجرای قوانین مشهد در شهرهای دیگر باشیم!»
این مدل حدس و طعنه و شیطنت، یعنی اجرای بی رتوش یکی از سیاستهای اصلی اصلاحطلبان. اینکه مردم را باید از «علمالهدی» ترساند. مردم باید از او وحشت کنند و او را پس بزنند. امام جمعه مشهد هم البته در این مسیر بیشتر همراه با اصلاحطلبان است تا طیفی که خود متعلق به آن است. آیتالله علم الهدی هم در بازنمایی رسانهای صحیح از خودش و مواضع دینی مورد حمایتش نه تنها هیچ تلاشی ندارد، بلکه حتی خودش و نظراتش را به گونهای ارائه میدهد که بیشتر مردم بترسند! میتواند مهربانتر و با سیاستتر عمل کند و حرف بزند، اما گویی علاقه دارد همه را علیه خود کند!
شماره دیروز روزنامه سازندگی یک نمونهها از دهها و بلکهها صدها مطلبی است که طی یک دهه اخیر کوشیده علم الهدی را تخریب کند. با این حال هیچ کس هنوز به درستی نقش دقیق و مستقیم امام جمعه مشهد در وقایع اخیر مشهد را نمیداند. دفتر علمالهدی هم علاقه ندارد رسماً توضیح بدهد و صحت خبری را که غیررسمی در فضای مجازی پیچیده، اعلام کند؛ این خبر که او در هنگام بازی ایران و لبنان اصلاً در مشهد نبوده و به زیارت عتبات عالیات رفته بوده است.
یک فیلم از خطبههای نمازجمعه مشهد در اول بهمن ۱۴۰۰ (دو ماه قبل از بازی ایران و لبنان) دست به دست میشود که علم الهدی گفته که «عزیزان من مکان چمن فوتبال و بازی فوتبال جای هیجان است، شما مردان چقدر هیجان پیدا میکنید بعد بانوانی که به مراتب از نظر عاطفی و احساسی هیجانیتر هستند این هیجان را بروز و ظهورش را مراجع تقلید میگویند حرام است، صدای زن بلند شود و حرکات زن در مقام هیجان مردان را تحریک کند حرام است...»
و ادامه فیلم که نظر اصلی علم الهدی است، آورده نشده است و دفتر علمالهدی هم حداقل اکنون، فیلم نظر اصلی او را ارائه نکرده است. جایی که او پس از آن نظر حرام بودن هیجان زن در مقابل مرد نامحرم، طرح سؤال میکند که «حال زنان از تماشای فوتبال محروم باشند و تنها به تلویزیون اکتفا کنند؟» و جواب میدهد که «مسئولان فوتبال بیایند در ورزشگاهها مکانهایی را مخصوص بانوان فراهم کنند که صیانت داشته باشند و از هیجان او یک مرد هوسران و چشمچران سوءاستفاده نکند. زنان را باید صیانت کرد چه مانعی دارد از ورزشگاه فوتبال را ببیند، اما باید از او صیانت شود. دستگاهی که مسئول توسعه ورزش قهرمانی در کشور است مسئول ایجاد صیانت برای زنان در تماشای مستقیم فوتبال است و باید انجام دهد... ما وظیفه داریم برای زنان تمام تفریحات و ورزشها را فراهم کنیم با صیانت و حفاظت و در این نظام به وسیله عناصر متدین دولت و مجلس برنامه ریزی شود و خواهران و دختران ما با کمال صیانت از هرگونه جریان غیردینی و غیرشرعی بتوانند از انواع ورزشها و تفریحات لذت ببرند.»
آیا این سخنان غلط است؟ طبعاً خیر. جالب آنکه در یکی از این نوشتهها اذعان شده که نگاه امام جمعه مشهد نسبت به مشهد، «آرمانشهری» است. یعنی الزاماً این دیدگاهها نادرست نیستند و صرفاً خیلی آرمانی به نظر میآیند و تأکید شده که امام جمعه مشهد به دنبال تبدیل مشهد به «مدینه فاضله» است.
اصلاحطلبان علاقه ندارند دیدگاه منطقی علم الهدی دیده شود و معالاسف در دفتر آیتالله علم الهدی هم کسی کمک نمیکند تا این مواضع دیده شود.
منبع: روزنامه جوان